نظرات درباره کتاب عاشق بارانی من و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عاشق بارانی من

نظرات کاربران درباره کتاب عاشق بارانی من

نویسنده:مهوش توکل
انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۱۷۹ رأی
۲٫۷
(۱۷۹)
tannaz
اصلا داستان جذابی نداشت مخصوصا اون بخش های تخیلیش ،،😕😕
n@r3i3
هرکی یه جور علاقش به کتابه دیگ🙄🤷‍♀️
tannaz
کششی که داستان های دیگه داشتن رو برای من نداشت . رمان هایی که تو سایت ها خونده بودم گیرایی و داستان بهتری داشتن ‌ ‌‌.
n@r3i3
باز سبک عاشقانه داره اینکه عالییه
رز شمس
وقتی اسم کتاب رو خوندم با خودم گفتم داستان بسیار زیبایی حتما باید داشته باشه. اوایل داستان خیلی خوب پیش رفت. در کل بد نبود. اون بخش تخیلی خیلی بی معنی بود و خب شاید نویسنده دلیلی برای اون بخش داشته. اما در کل توقعم بیشتر بود ولی ممنون از نویسنده کتاب که برای اثرش وقت گذاشته.
ویشکا شکاری
بد نبود ولی پخته و محکم نبود داستانش
sowgol
به غیر از اون فصل مسخره که درباره رویا و توهم و خیال پردازی بود بقیه جاهای داستان متوسط بود و البته ضعف و اشکالات زیادی هم توش بود
محمدصادق آلوئی
به نظرم خیلی جالب نبود،مخصوصا بخشهای تخیلیش واینکه با شعور خواننده بازی شد
Sogand
جالب بود 🌺
Mahnaz Moghimi
کتاب پختگی لازم رو نداشت . در اخر هم تخیلات نویسنده خیلی بی ارتباط با متن اصلی بود منظورم قسمت جنگله . فضای رمان زیباست ولی بهتر بود بیشتر فضا سازی بشه .
Narges❤️
به نظر من پژواک عشق بهتر بود اما باید روی جمله ها بیشتر دقت کنن تا کتاب اینقدر ابتدایی دیده نشه
AHM
کتاب خوبی بود لذت بردم
kimia
چرا اینقدر نظرها بی رحمانس کتاب بدی نبود البته من بدون توقع و انتظار بالا فقط سرسری خوندم
🎈PARNIA🎈
در ادامه کتاب قبلی خوب بود ولی نه جذاب
نفیسه
بیشتر شبیه مرور خاطرات بود تا رمان
pari
داستان جذابیتی نداشت.
omid
اصلا جالب نبود😕 داستان بدون موضوع بدون شخصیت پردازی درست پر از کاراکتر های بدون نقش خاص و کلا بی ربطی بود.
n
خیلی بد بود.
parvaz
واقعا بدتر و عصاب خورد کن تر از این کتاب ندیدم اصلا خیلی خلاصه و مسخره بود همه توی این داستان یه جوری مرده بودن خیلی زیااد بد بود
مریم
بعضی چیزا خیلی تکرار میشه،چندین بار یه جمله تکرار میشه و انگار نویسنده یادش رفته قبلا اینا رو گفته،اصلا هم ربطی به پژاوک عشق هم نداشت در کل نمیشه اسم کتاب رو گذاشت روش من که عادت ندارم کتاب رو نصفه ول کنم بالاجبار خوندم ولی اصلا عشقی هم تو کتاب وجود نداشت،بیشتر قرار برای ازدواج بود تا عشق و دوست داشتن
mitra
اصلا شبیه رمان و یا حتی داستان کوتاه هم نبود، مثل نوشتن خاطرات روزانه یک دختر بچه بود. نه موضوع جالبی داشت و نه فضاسازی و شخصیت پردازی درست و حسابی . واقعا هدف از نوشتن بخش "جنگل ناشناخته" و کل کتاب چی بود؟؟؟!!😕😕😕 مجبورم یک ستاره بدم ولی یک ستاره هم زیاده
saye
با سلام خدمت خانم مهشید توکل. اوایل داستان جذبم کرد.....حداقل از پژواک عشق خیلی بهتر بود....ولی اون قسمت پیدا کردن پدر نورا خیلی مصنوعی بود...شایدم فرصت پرداختن بهش کم بود...و اما انتهای داستان و اون جنگل که چیزی ازش دستگیرم نشد واقعا...شاید پیش درامدی بود واسه قسمت بعد..نمیدونم!....خوشحالم که همینجا خوندم این داستان رو...و پول براش ندادم...چون واقعا افسوس میخوردم;-)
تخریب شده
مطمئن نیستم چون داستان یهو عوض میشه مثلا داشت خونه رو تمیز میکرد یهو رفت تو باغ رویا و موجودات عجیب غریب وقتی داستان عاشقانه هست یهو چرا میبرینش تو فاز علمی تخیلی

حجم

۱۲۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

حجم

۱۲۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۲ صفحه

قیمت:
رایگان