نظرات کاربران درباره کتاب قصر آبی

کتاب روان و تاحدی جذابه. البته تا نیمه ش رو بیشتر دوست داشتم.آخرش بنظرم قابل پیش بینی بود

قصر آبی عزیزم.😭😭😭 این کتاب خیلی قشنگ بود. پارسال این‌و با یکی از بهترین همراه‌هایی که تو زندگیم به خودم دیده بودم، می‌خوندم. انقدر دل‌انگیز بود که دلم می‌خواد برگردم به حس و حال همون دوران. جدای از همه اینها، واقعاً کتاب قشنگیه، شاید انتظارم از رمانتیک بودن و اتفاقات متفاوت باشه ولی قطعاً یکی از بهترین فضاسازی‌ها رو داره که شمارو با خودش به اون دنیا می‌بره بدون اینکه متوجه گذر زمان بشین. واقعاً همچین کتابایی با این فضاسازی و حس و حال کمن. مثل برباد رفته که انقدر فضاسازی قشنگ بود که ناخودآگاه احساس می‌کردم اسکارلت اوهارام وسط مزرعه تارا. واقعاً از خوندنش لذت بردم.

ارزش یه بار خوندن داره،فقط جاهایی که قصر ابی و "حاشیه" اون رو توصیف می‌کرد زیادی طولانی و کسل کننده بود.

بی نظیر بود عاشق بی پروایی ش شدم

و کاش زندگیِ همه‌ی ما شبیه به زندگیِ والنسی بعد از پیدا کردنِ بارنی باشه:)

داستان زیبایی بود، توصیف های زیبایی هم از مناظر داشت اما بعضی جاها در اواسط داستان این توصیف ها دیگه زیاد و کمی خسته‌ کننده بودن. من اول داستان و تغییر ناگهانی ولنسی رو بیشتر دوست داشتم و برام جذاب بود. در مورد پایان هم باید بگم زیادی خوب بود از اون پایان های زیادی خوبی که مختص داستان هاست تا واقعیت. به طور کلی از خوندنش لذت بردم و به کسایی که دنبال داستان های سرگرم کننده با پایان خوش هستن پیشنهادش میدم.

من به ترجمه‌ی روان امتیاز دادم. اما درباره داستان، اگر بانوان عمارت میسالونگی رو خوندید و خوشتون اومده، این کتاب کاملا مشابه همونه با تغییر نام و افراد داستان و ... 🤷‍♀️

کتاب رو دوست داشتم،حال و هوای خوبی داشت از اون کتاب‌هایی هست که دوست دارم دوباره بخونمش

عالی بود.طاقچه ی عزیزم برای این کتاب که در بی نهایت گذاشته شده بود قدر دانم..خیلی عالی بود ممنونم‌.♥️

کتاب دوست داشتنی که امید رو به خیلی ها ممکنه هدیه بده یا حداقل وضعیت زندگیشون رو تغییر بده.کاش حقایق زیبا و غافلگیرکننده ای که انتهای داستان ناگهان آشکار شد در طول داستان هم بود تا روند داستان رو هیجان انگیز تر می کرد اما همه ی ما دقیقا مثل ولنسی دقیقه ی نود با همه ی حقایق رو به رو شدیم.(نمی آید،نمی آید وقتی می آید حسابی می آید) در هر حال کتاب خیلی خوبی بود ،اما هیجان آخرش من رو یاد دوران نوجوانی انداخت و یادم آورد که یکم بزرگ تر شدم و شاید نباید رمان هایی اینچنینی من رو به وجد بیاره.البته چه اشکالی داره،شاید یه وقتایی تنوع لازمه:)

ترجمه روان و داستانی زیبا و خواندنی.

هرچی از قشنگی کتاب بگم کمه بسیار لذت بردم از خوندنش و واقعا غرق شدم تو کتاب اینکه وقتی تصمیم میگیری نترسی و زندگی کنی و کارهایی ک دلت میخاد بکنی بدون اینک از حرف بقیه بترسی فکر نمیکردم میتونه انقدر جذاب باشه

با خواندن قصر آبی میتونید چند ساعتی از «کنار گذاشتن ترس ها و رها شدن از قید و بند هایی که جامعه و خانواده برای کنترل آدمها تعیین می کنند» لذت ببرید و ولنسی رو در ماجراهایی که با شروع این زندگی جدید و جسورانه درگیرشون میشه همراهی کنید... بعد از خواندن این کتاب معیار جدیدی برای سنجش خوشحالی و خوشبختی خودم پیدا کردم ... با پرسیدن این سوال که ؛ اگر میدونستم که یک سال دیگه قراره بمیرم بقیه ی روز های با ارزش و محدودم رو همینطوری که هستم میگذراندم ؟ . . . و خب بارنی و مهتابِ عزیزش برای همیشه تو قصر ابی زیباشون یه گوشه از ذهنم زندگی میکنن :`)

توصیف های زیبا و خیال انگیز...

داستان قشنگی داشت و خسته کننده نبود .ارزش خوندن داره

این کتاب نیز مانند بقیه رملن های نویسنده بسیار زیبا و جذاب است آنقدر که دوست داری بنشینی و تا تمام نشدنش رهایش نکنی نثر روان و البته ترجمه خوب . این کتاب را به دوستداران رمان پیشنهاد می کنم

یک داستان با شروع غمبار و پایان دوست داشتنی البته اوایل داستان ممکنه خسته بشید ولی صبر کنید داستان از اواسطش جذاب میشه

خیلی دوست داشتم

لذت زندگی واقعی و مستقل

یه کتاب پر کشش،لذت بردم