نظرات کاربران درباره کتاب قصر آبی

کتاب ملایمیء ولی کشش خودشو داره

بسیار زیبا

کتاب سلیقه ای هست و بستگی داره به فضای داستان های این شکلی علاقمند باشید یا نه. اما اگر علاقه دارید: توصیفات ادبی داستان،تصویر سازی عالی و فضای خیلی شیرین و دلنشینی داره.جملات خوب و ارزشمندی رو داخل خودش جا داده. با هر جمله‌ش میشه زندگی رو داخل ذهن به جریان انداخت و به جرئت میتونم بگم هر لحظه ای که با خوندن این کتاب گذروندم روحم رو تلطیف داده پس حتما توصیه میکنم مطالعه‌ش کنید. شاهکار دیگه مونتگومری رو بخونید و با ولنسی توی جنگل های عطرآگین میستاویس قدم بزنید:)🪄

کتاب قشنگ و ساده ای بود که خواننده رو با خودش همراه می کرد

از نظر داستاندخیلی داستان قویی و پیچیده ای نداشت.فکر می کنم برای سنین زیر ۲۰ سال بیشتر جالب باشه فضای داستان عاشقانه بود. یک پیام کلی هم البته داشت که به آدم می فهموند برای احساس خوشبختی باید از ترس ها و محدودیت ها مون بیرون بیایم. اما در کل سلیقه ی من نبود.

بعد از مدت ها که کلاسیک نخونده بودم، چسبید و برام تازگی داشت :)

این کتاب فوق العاده بود فضای کتاب کاملا با دنیای امروزی ما فرق داشت یه فضای سرسبز و خوش سیما بود که هرکسی دلش می‌خواست همچین جایی زندگی کنه و چقدر نویسنده قشنگ تونسته بود توصیف کنه عشق رو میان این دو عزیز من با والنسی و بارنی در قصر آبی‌شان زندگی کردم با احترام به کسایی که این رمان رو دوست نداشتند⚘️

واقعا قشنگ بود و از انتظار من فراتر رفت چون در حال خوندن و بعدش کلی حس خوب گرفتم و به یه نکته جدید با عمق وجودم رسیدم که باید با ترس هامون روبرو بشیم و ازشون بگذریم با تعقل و بعدش درست عمل کردن درست همونجایی که میترسیم،همین ترس مسخره هست که از خیلی فرصت ها و پیشرفت ها، مارو دور میکنه . به جز یه قسمت که می‌شد حدس زد و واقعی شدن همون حدس هم دوست داشتنی ترش میکرد،بسیار لذت برم و مهم تر یادگرفتم. فکر کنید اگر ولنسی از همون حرکت اول ساده می‌ترسید و پیش دکتر نمی‌رفت چی میشد؟ یا اینکه اصلا حتی قدم های کوچک و به ظاهر بی اهمیتی رو برنمی‌داشت باید تا آخر تو همون کوچه و خونه دلگیر با آجرهای قرمز زندگی میکرد. بسیاری از حرف های نویسنده انگار از زمان خودش جلوتر بود و میتونیم با تمام وجود درکشون کنیم چون قبلا در فطرت خودمون بهشون رسیدیم. در پایان با تشکر از خدای مهربون که فرصت تغییر رو برای ما قرار میده و همیشه دست مارو میگیره آرزو میکنم (خطر لو رفتن داستان،اگر نخواندید ادامه ندهید) همه دختران در راهی که دوست دارند قدم بردارند و در ازدواجشون با بهتر از بارنی اسنیث،رویایی ترین زندگی هارو تجربه کنند.

کتاب لطیفی هست با داستانی بسیار دل انگیز و روحیه بخش

خدایِ من 😍 سرشار از حس خوب و زیبایی🫶🦋 فوق العاده بود

میتونست خیلی بهتر پایان رو جمع کنه بیش تر آخر شبیه فیلم هندی شد.

🌙 نظری در مورد انتشارات ندارم به دلیل اینکه من کتاب صوتی این رمان رو گوش دادم. با گویندگی : شیرین سپه‌راد و نیما مهر . ولی می خوام در مورد خود داستان و نویسنده نظر بدم.☁️ ••• داستان فوق العاده بود :) 🌼 و شخصیت ها هم همینطور. والنسی ۲۹ ساله ی غمگین سیسیلیا ی بیچاره ی تنها بارنی اسنِیسِ عزیز و جذاب ! اَبِل نجار ، پدر سیسیلیا ، اون پیرمرد مهربون. و.. تمام شخصیت ها عالی و خاص بودن ! شخصیت پردازی به شکل زیبایی انجام شده بود. عاشقانه ها هم واقعاً رمانتیک و دل‌انگیز بودن 💞 من به شخصه خیلی از بارنی اسنِیس خوشم اومد. شخصیت مرموز و عاقلش و عقایدش به نظرم خیلی جذاب بود. 🚶🏻‍♀️ و والنسی بی‌پروا و شیرین هم یه آدم به یاد موندنی برای من خواهد موند. والنسی به من یاد داد که میشه بر ترس های بزرگ توی ذهنمون غلبه کنیم.. و بدرخشیم حتی اگه کسی متوجه ی درخششمون نشه.. باید برای خودمون هم زندگی کنیم. گاهی باید برای حال خوب خودمون تلاش کنیم و از دیگران افکارشون هیچ ترسی به دل راه ندیم. به قول جان فاستر : « ترس بزرگترین گناهه ! » واقعا خیلی وقتها ترس مانع پیشرفت میشه و این موقع هاست که حتماً باید برش داشت 🌥️ امیدوارم که بتونم اینکار رو بکنم، همون‌طور که والنسی انجامش داد. ••• و در مورد نویسنده ی عزیز، لوسی مود مونتگمری ؛ ایشون زیبانویسی خاص خودشون رو داشتن. داستان رو به شکل شیرین و صمیمانه ای می نوشتن. گاهی حتی حال و هوای داستان آنه شرلی رو می‌شد حس کرد. وقتی والنسی توی طبیعت گشت و گذار می کرد، حال و هوای آنه در گرین گیلبرز به یادم میومد. ☘️ ••• به نظرم خوندن این کتاب برای سفر به دنیای خیال‌انگیز والنسی و غرق شدن توی داستانش، خیلی تجربه ی زیباییه. بخونید و لذت ببرید.🌈

بنظرم هر دختری (و یا حتی پسری) باید تو زندگیش این کتابو بخونه توی جامعه خیلی از ولنسی هارو داریم که باید به خودشون بیان و تغییر کنن✨️

کتاب خوبی بود ولنسی منو یاد خودم مینداخت، فقط کاشکی منم مثل اون به همچین درک اشتباهی از خودم میرسیدم و همچین راهی رو در پیش میگرفتم.🙃 اولای کتاب یه نمه کند و حوصله سربر بود ولی خب از جایی که ولنسی بیماریش و فهمید رفته رفته بهتر و پرکشش تر شد. اخرشم که عالی بود واقعا! عشق قشنگ و ملموسی تو کتاب بود خوشم اومد ازش🙂 ایشالا نصیب ماهم ازین عشقا.. 🙃😁

اگر سریال آنه شرلی یا قصه های جزیره را دوست داشتید قطعا از خواندن این رمان لذت خواهید برد

سلام ... به شدت پیشنهاد میکنم ، چون توی سبک خودش یکی از بی نظیر هاست ، یکی از لذت بخش ترین های کلاسیک با خوندنش سرزندگی و نشاط ، عشق و امید برای یک بار دیگه توی قلبتون جوانه میزنه 🌱💚

کتاب قشنگی بود از این جهت که نویسنده به خوبی احساس نا امیدی بی خیالی بی حسی سرکشی و رام بودن رو روایط کرده و شما اون موقع که ولنسی یه فرد دیگه میشه شما قشنگ حسش میکنید و این خیلی برام شیرین و ارزشمند بود.... هرگززز به پای ان شرلی نمیرسه ولی کتاب جالبی بود و جذاب به نظرم نویسنده تمام تلاششو داشت میکرد که از زندگی و دنیا زیباییهاشو نشونمون بده در حدی که بعضی جاها واقعا تو جای دیگه بودی ... (تو دنیای ما زیبایی وجود نداره ؟؟ ال ام مونتگری به خوبی زیبایی هارو نشونمون داده هم تو انشرلی هم تو این کتاب )😂😂 اخر داستان هم به راحتی قابل حدس بود ولی اونقدر جذاب بود که جذبت کنه تا اخرش بخونی ...😂😂

در یک کلام عالی بود... با این کتاب عاشقِ داستان های کلاسیک شدم.

خیلی داستان جذابی داشت ،من که عاشقش شدم ،فقط دوست داشتم تمومش کنم و ببینم آخرش چی میشه

داستان بسیار تا بسیار هندی و آبکی داشت