نظرات کاربران درباره کتاب مجله ناداستان ـ شماره ۰۰۲ ـ خردادماه ۱۳۹۸

این شماره‌ی ناداستان به قدری جذاب بود که من توی چند ساعت همه‌ی دویست و چند صفحش رو خوندم. این شماره‌ی ناداستان به موضوع «کار» پرداخته و پره از روایت‌های مستند و واقعی مرتبط با این موضوع . جذاب‌ترین قسمت‌های این شماره واسه‌ی من: ایهاالساقی از آرش صادق‌بیگی: آرش صادق‌بیگی یک روز رو با یه تولیدکننده و پخش‌کننده‌ی ماری‌جوانا گذرونده، همراهش جنس مصرف کرده، پخش کرده و از زبان خودش درمورد کارش، سختی‌هاش و جذابیت‌هاش شنیده! کارگران مشغول کارند از کاوه گلستان: مجموعه‌ای از عکس‌های دیده نشده‌ی کاوه گلستان از کارگران و روسپیان دهه ۵۰. مرز فروش از عالیه عطایی: روایتی از قاچاق انسان در مرز ایران و افغانستان که حاصل تلاش عالیه عطایی برای سپری کردن چند روز همراه با یه قاچاقچی انسان در مرز ایران و افغانستانه. شغل: بدون عنوان از بنفشه رحمانی: روایت بنفشه رحمانی از مراکز درمان ناباروری، اهدای تخمک، اجاره‌ی رحم و اهدای اسپرم. یه شرح جذاب از زنانی که به این کار به عنوان شغل نگاه میکنن و از این راه کسب درآمد میکنن. و البته واسطه‌هایی که اون‌ها هم از همین طریق درآمدزایی میکنن. خون به پا می‌شود از اندی منیکس: یه روایت خیلی جذاب از شغلی که بعید میدونم معادلش رو در ایران داشته باشیم! افرادی که وظیفه‌ی پاکسازی مکان‌هایی با آلودگی‌های خاص رو به عهده میگیرن. مثلا پاکسازی صحنه‌ی خودکشی از بقایای جسد فردی که با اسلحه به مغز خودش شلیک کرده! دو واحد تاریخ تئاتر از جعفر مدرس‌صادقی: خاطره‌ای از جعفر مدرس‌صادقی از دوران کودکی خودش، زمانی که پیش از انقلاب پدرش رئیس باشگاه کارگران اصفهان بوده و برای اولین بار «ارحام» تئاترهای موفقی رو در اون باشگاه به روی صحنه برده. کشتن آرزو در هزار و نود کلمه از آیدا احدیانی: طبق این متن، سن بازنشستگی در کانادا ۶۵ سالگیه، وابسته به سن و نه سنوات کاری! و آیدا احدیانی روزشماریش برای بازنشستگی رو شرح داده.‌ عذاب طاقت‌فرسای کارمندانی که حتی مطمئن نیستن تا ۶۵ سالگی عمر کنن تا بتونن روز‌های بازنشستگی رو ببینن.. چیزی که میلیاردر‌ها ندارند از کرت ونه‌گات: کرت ونه‌گات در جمع دانشجویان به صراحت از این صحبت میکنه که حتی پس از سال‌ها درس خوندن و یا گرفتن نوبل هم شهرت یا ثروت ویژه‌ای انتظارشون رو نمیکشه. همیشه آدم‌هایی هستن که بدون اینکه به اندازه‌ی اون‌ها تلاش کرده باشن، چندین برابر درآمد دارن..

لطفا برنامه ویندوز ارائه کنید یا توی مرورگر قابل خوندن بشه تو گوشی واقعا سخته

دیشب تمومش کردم. حتی اگه کتابخون هم نیستین ، ناداستان های این شماره اونقدر جذاب هستن که از اول تا آخرش، شما رو به وجد میارن:) چند وقتی بود یه مجله رو از اول تا آخرش نخونده بودم.

تعریف این مجله رو خیلی شنیدم دو تا از گزارش‌ها رو خوندم و نوشته‌ی آیدا احدیانی. منتهی مجله شبیه کتاب نیست و لذت خوندنش برمیگرده به ورق زدن، و اینکه مطالب رو میشه جداگانه و بدون رعایت کردن ترتیب صفحات خوند. 😉پی‌نوشت: هر کسی روی هر کتابی نظر میگذاره خانم یا ربات احمدی فورا روی همون کتاب نظرات مشعشع میگذارن!، احمدی جون این دو سه روزه خوش گذشت، خسته نباشی. خدا قوت پهلوون. چراغ اینجا رو روشن نگه داشتی

حتما باید نسخه ی قبلیش و خوند تا بتونم شماره دو رو بخونم؟

روایت های واقعی رو بیشتر از داستان دوست دارم برام جالبه که کسی برای تهیه گزارش با مواد فروش هم راه بشه و مدتی براش وقت بزاره یا کسی با قاچاقچیان همراه بشه گروه جالبی دارن فقط این حجم از تعهد کاری برای سوژه های این چنینی یکم برام سواله؟؟؟؟

پس شماره ۳ش کی می‌آد؟!

بی نظیر👌

🌿🌸🌿 خوبه ارزش وقت گذاشتن رو داره~اطلاعات ما رو راجع به گل بالا میبره🚬💊

یه حس صداقت و صمیمت خاصی داره ازش راضیم 🚶‍♂️