نظرات کاربران درباره کتاب امیلی و جست و جو (کتاب سوم)

امیلی... افسوس،افسوس که تو شخصیت زاده ذهن نویسنده خارق العاده ات هستی افسوس که فرصت هم نشینی و مصاحبت با تو، فرصت داشتن دوستی ات را ندارم زندگی ات عجب زندگی زیبایی بود پر از فراز و نشیب پر از درد ها و رنج ها و در مقابل، عشقی که داشتی... بی نقص نبودی اما با تو سرد و گرم زندگی چشیدم و رشد کردم...یادگرفتم زندگی همین دو روز دنیا نیست، که آفریده های خداوند فقط برای استفاده نیست، که اگر هر روز زندگی هم غمبار باشد،باز هم امیدی به خوشی هست...امیلی، برایت خوشحالم تو مینویسی و با نوشته هایت درد ودل میکنی،عشق میورزی و عشق را از گوشه گوشه دنیا دریافت میکنی... باید تشکر کرد و سپاسگزار بود ،درمقابل شخصیتی که تو را آفرید...امیدوارم روزی برسد که همه ما مثل تو، مثل همه شخصیت های داستان های نویسنده ات با همه غم ها و شادی هایمان،خوشبخت باشیم!

کتاب سه گانه خوبیه. کاش همه ما در نهایت به "تدی" زندگیمون می رسیدیم. اما در دنیای واقعی خیلی چیزها ناتموم می مونه. کتاب اول و دومش رو بیشتر دوست داشتم. کتاب سوم غمگین بود. حتی پایان خوبش هم انقدر کوتاه بود که غم بقیه کتاب رو نتونست برام کمرنگ کنه.

کتابی که هنگام خوندنش پر از آرامشین و بعد از اتمامش پر از حس خوب میشین🙃😍 - حداقل برای من که اینطور بود - و فک میکنم یکی از دلایلش نگارش دلنشین کتاب باشه💙 ؛ پر از توصیفات زیبا از طبیعت نیومون و آرایه های ظریف ادبی 👌علاوه بر اینا بنظرم این کتاب به زیرکی یه سری بخشهای پنهان از شخصیت آدما رو لابلای قصه گنجونده که البته بگم؛ ویژگی برجسته ش نیست.در کل شخصیت امیلی خیلی جذابه ؛ من باهاش خو گرفتم و ازش تاثیر گرفتم 💜 در کل برای توصیفش میشه گفت : یک عاشقانه آرام 😊

سه گانه اش حرف نداره😌😤

مثل بقیه کتاب‌های مونتگمری دوست‌داشتنی بود کتابی که می‌شود با آن خندید، غصه خورد و انگیزه گرفت. کتابی که می‌توان بی‌‌هیچ شکی به نوجوان‌ها پیشنهادش داد تا بخوانند و مثل امیلی مهربان، بخشنده، امیدوار، تلاشگر و عاشق باشند. امیلی مثل خیلی از آدم‌های دیگر نه کامل است و نه الهه زیبایی. چیزی که او را از بقیه متمایز می‌کند، جهان‌بینی و شخصیت او است.

عالیه👌 اگه طرفدار آنشرلی یا قصه های جزیره هستید از مطالعه ی این سه گانه هم لذت می برید

کتاب های مونتگمری بسیار بی نظیره شخصیت هاش اونقدر زنده هستند که به راحتی با آن ها می تونی ارتباط برقرار کنی امیلی مثل آنی شرلی و سارا استنلی شد دوست خیلی خوبم دوستی که به من بسیار انگیزه داد برای تلاش در راه رسیدن به آلپ و بسیار نکته ها من از این کتاب آموختم چقدر این کتاب برایم جذاب بود خیلی کشش بالایی داشت و به نظر من اصلا کارهای مونتگمری قابل وصف کردن نیست. بی نظیره خواندنش را برای تمامی سنین پیشنهاد می کنم

وقتی شروع کردم به خوندن جلد آخر نمیتونستم گوشی رو زمین بزارم فقط یبار ولش کردم که اونم همش فکرم پیش داستان بود یه جاهایش بنظرم خیلی کشدار شده بود و ای کاش خوشی آخرش یکم بیشتر می بود تا یکم غمگینی تنهایی شخصیت داستان کم رنگ میشد 48.

یکی از بهترین بهترین کتابهایی که خوندم. هر سه جلدش عالی هستن. نویسنده توی هر سنی که امیلی بود متناسب با اون سن، فکر و احساساتش رو بیان کرده. با توصیف دقیق منظره ها، افراد و احساساتشون خواننده رو کاملا با خودش همراه میکنه. انگار که من خودم اونجا بودم و با امیلی، خانواده و دوستاش زندگی کردم. چقدر گریه کردم، ترسیدم و شاد شدم. یاد گرفتم که باید در مقابل سختی ها و مشکلات زندگی صبور و مقاوم باشم و تلاش کنم که به هدفم برسم. این مجموعه فوق العاده است. خیلی خوشحالم که سه جلدش رو خوندم

به خاطر علاقه ای که به فیلم امیلی در نیومون داشتم رفتم سراغش ولی خیلی دوست داشتنی بود و چقدر هم فیلم و کتاب با هم اختلاف داشتن خیلی چیزای تو فیلم اصلا توی کتاب نبود

مطالعه نسخه چاپی امیلی خود مونتگمریه‌‌ ‌‌

روایت زندگی امیلی.مد.استار در این جلد به یه سرانجامی میرسه!!! اگه پایان و دیالوگ‌هایی که گاهی ناتمام یا حذف شده باقی میموند( که انگار مترجم یا ویراستار از قلم انداخته) و ان دیدار اخر و پایان بندی سرسری رو چشم پوشی کنیم در مجموع یه نوستالژی برای من محسوب میشد برای برگشت به زمانی که توی رویا میتونستم غرق بشم! فارغ از همه گزینه‌های روی میز برای عالی بودن رمان، اون حسی که بهت میده؛ ملسی یا تلخی، حسرت میتونه گوشه‌ی قلبت خودنمایی کنه! وقتی نامه‌ی ده سال پیش خودش رو خوند، یه حسی غریبانه به ادم دست میداد رمانایی از این دست درسته از زمان ما دور هستن اما چیزی که در دنیای فعلی از ان دور هستیم رو میتونیم در اون پیدا کنیم، حس آرامش و آزادی و پرواز ...

از بهترین کتاب هایی که خوندم .. هرگز فراموشش نمیکنم.. امیلی بی نظیر ✨

امیلی! من مشتاقانه این کتاب را در یک روز تمام کردم، چون دوستش داشتم و برایم دلپذیر بود، اما نه مثل کتاب های قبل. این کتاب روی دور تند بود و انگار از آدم های دوست داشتنی گذشته اش با دور تند فاصله می گرفت، مثل دو کتاب قبل پر از ماجراهای حیرت انگیز و جذاب و نو نبود. شاید گذر زمان این جلد را که محور و خط اصلی اش به ازدواج مربوط بود و عشق تبدیل به چیزی کم جذبه تر کرده بود، شاید چیز هایی که از حوصله ام خارج است درباره شان حرف بزنم. نمی گویم واقعی نبود، چرا بود.و جذاب هم بود، اما ماجرای عاشقانه ی داستان می توانست بهتر باشد، می توانست پایان خیلی بهتری داشته باشد. به هر حال تمام شد. باید داستان امیلی و هر آشنای توی کتاب را ادامه می دادم تا جایی که متوقف شوم،و به رغم اینها همچنان علاقه ام را با حدی نقد به ال ام مونتگمری حفظ کرده و می کنم. و صمیمانه دوستدارش خواهم ماند.

بعد از اتمام کتاب سه گانه امیلی دلم عجیب گرفت مثل حالتی که بعد از غروب روزهای جمعه گریبانگیرش میشی...یا شاید حس غربت ناشی از رفتن بهترین دوست و رفیق راهت،دلم یهو خالی شد که دیگه قرار نیست شاهد جرقه های امیلی،شادی هاش،نوشتن خاطرات،قدم زدن هاش توی باغ یا حتی غم و غصه هاش باشم،اولین کتابی بود که از روی بی میلی ورقش زدم و درنهایت طوری مجذوبش شدم که فکر نخریدن جلدهای بعدیش دیوانه ام جلوه میداد، دلم میخواست زمان بی نهایت ادامه پیدا کنه و صفحات بی نهایت به دراز بکشن ...این حجم از دوست داشتن یک همچین کتابی برام غیرمتصور بود،خصوصا که از دید یک کودک روایت میشد،کودکی که قراره باهاش تا ظهور نوجوانی وجوانی همسفر بشید و به نوعی زندگی کنید. لوسی ماد مونتگومری که قبلا با رمان قصر آبی من رو شیفته خودش کرد، ایندفعه با ماجراهای امیلی مسحورم کرد و من رو وادار کرد تا به قدرت و معجزه قلمش ایمان بیارم. در نهایت میتونم بگم خودتون رو از لذت همراه شدن با ماجراهای امیلی و توصیفات جذاب و دلچسب خانم مونتگومری محروم نکنید.

جلد آخر امیلی هم مثل دو جلد قبل عالی بود، البته با داستان پردازی کمی ضعیف تر... اتفاقاتی که قرار بود بیفته قابل حدس بودند ولی در عین حال زیبا. نوشته این کتاب کمی غمناک تر از بقیه جلدهاست و دیگه زیاد خبری از شادی و شور امیلی نیست، مونتگمری آخر داستان رو تقریبا باز میزاره و این خود ما هستیم که تصمیم میگیرم امیلی رو درحالیکه به رنگین کمان رسیده ببینیم یا نه... زمان توی این کتاب سریع پیش میره و کتاب، از ۱۷سالگی تا ۲۴ سالگی امیلی رو شامل میشه! تنها ناراحتیم اینکه چرا تنها سه جلده و دیگه نمیتونم با امیلی زندگی کنم ؟! هر سه جلدو حتما بخونید، شخصیت های هیچ کتابی به اندازه کتاب امیلی "زنده" نیستند :))

امیلی از اون دسته دختران دلنشین و دوست داشتنی ادبیات جهان هست که همون‌طور که نویسنده هم در متن رمان اشاره کرده نمیشه بهش بی تفاوت بود ، عده ای دوستش دارن و عده ای ازش متنفرن و هرگز کسی رو پیدا نمیکنی که این چهره جذاب و خاص رو فراموش بکنه ، در مورد سه گانه هم می تونم بگم همینطوره ، فراز و نشیب های زندگی امیلی برد استار که با بیانی که کاملا واقع گرایانه و برپایه وقایعی که خیلی از اون ها اتفاقات واقعی زندگی نویسنده هستن و آمیزه ای از تخیل و توصیفات زیبا نوشته شده ، باعث میشه مخاطب هرگز نتونه در مقابل این رمان ها بی تفاوت بمونه ، اکثر افرادی که این سه گانه رو خوندن هرگز فراموشش نکردن فارغ از هر احساسی که نسبت بهش دارن و اکثر افرادی که توی سن کم برای اولین بار این رمان رو خوندن وقتی در بزرگسالی به سراغش میرن درک بهتری از این سه گانه و سرنوشت امیلی پیدا میکنن...در کل میتونم بگم سه گانه ای که با اون همراه میشی لبخند میزنی ، اشک میریزی ، شاد و غمگین و هیجان زده و...‌میشی ، همراه با امیلی به قلب خطر میزنی تا ببینی نتیجه چی میشه ، در پیاده روی های طولانی هنگام غروب و شب به نور الهام (جرقه) برمیخوری و خدارو چه دیدی شاید مثل خیلی از نویسندگان جوونی که این سه گانه منبع الهام اونها شد تو هم روزی مثل امیلی دست به قلم شدی و ذوقی که سرانگشتان کوچکت را برای نوشتن میسوزونه روی کاغذ خالی کردی...در مجموع این سه گانه یکی از بهترین آثار کلاسیکی هست که تا به امروز خوندم و هرگز فراموشش نخواهم کرد

سلام دوستان عزیزم اومدم با یک جلد کتاب که خیلی قشنگ و جذابه و اینکه نام این کتاب امیلی و جست و جو واقعا داستان قشنگی بود یه مجموعه کتاب عالی بود

بعضی جاها ازینکه این آدم ها بشدت مذهبی و سختگیر و قانونمند هستن اعصابم بهم می‌ریخت 😅. فکر می‌کردم سریال بر اساس کتابه، ولی خیلی تفاوت داشت. بعضی جاها توصیفات مکرر باغ و فضاها حوصله سربر میشد، اما در کل سه گانه دوست داشتنی هست که به یاد روزهای نوجوانی م که یه کتابخون حرفه ای بودم، مطالعه کردم و لذت بردم.

امیلی خیلی عالیه من از ال. ام. مونتگمری ممنونم بابت این که این کتاب و شخصیت‌هایی مثل امیلی تدی ایلزه پری دین خاله لورای مهربون و خاله الیزابت سخت گیر...رو آفرید و من فکر میکنم این قصه واقعیه هست و بهش ایمان دارم به حتی تجربه ها و... من امیلی و جست‌وجو رو دوست دارم و درحالی که داشتم امیلی و جست‌وجو رو میخوندم خیلی خیلی گریه کردم مخصوصا اونجایی که مراسم تدی و الیزه بود واین که مادر تدی همه چیز رو به امیلی گفت و گفت که اون نامه ایی که تدی براش نوشته بود رو آتش زده ولی بعدا وقتی تدی اون حرف هارو به امیلی زد و گفت که از خیلی وقت پیش بود که می‌خواست به اون بگه تا منتظرش بمونه هم یجورایی خوشحال شدم هم از تدی خوشم اومد من طوری عاشق داستان امیلی هستم که دارم دوباره این کتاب رو میخونم حتما به شما هم پیشنهاد میکنم که بخونینش