نظرات درباره کتاب آدُلف و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب آدُلف

نظرات کاربران درباره کتاب آدُلف

۴٫۲
(۷۷)
a soul
تو نمایش‌نامه‌ی اسم، نوشته‌ی ماتیو دولاپورت، جایی ونسان میگه ادبیات فرانسه دو تا شخصیت قدر داره که یکیش آدلف، راوی و قهرمان کتاب بنژامن کنستانه. پیش از اینکه کتاب رو بخونم فکرش رو هم نمی‌کردم با یه رمانتیک تلخ و ساده رو به رو باشم. داستان مربوط میشه به رابطه‌ی بسیار عجیب و بسیار ملموس پسری از خانواده‌ای بزرگ با زنی که از خودش بزرگ‌تره و دست سرنوشت کارش رو به جایی رسونده که در جامعه‌ی قرن نوزدهمی اون دوران عزت و احترامی نداشته باشه. رابطه‌ای که جایی ادلف درباره‌ی طرفین درگیرش میگه " دو موجود سیه روزی که در دنیا ففط یکدیگر را داشتند و می‌توانستند عدالت را رعایت کنند، یکدیگر را درک کنند و تسلا دهند، چون دو دشمن خونی سرسختانه می‌خواستند همدیگر را تکه تکه کنند". رمانتیک مورد علاقه‌ام نیست و برام جذابیتی نداره. اما این کتاب رو دوست داشتم. عشق این کتاب هر چیزی داشت جز لطافت بی‌فایده و بار سانتی‌مانتالیسم اشک درآر. خبری از ابراز علاقه‌های چند صفحه‌ای، جملات پر طمطراق، در نگاه محو شدن‌ها و تپش قلب‌ها و گریه‌های شبانه نبود. و غریب اینکه آدلف رو بیشتر فهمیدم تا النور. آدلف رو بیشتر دوست داشتم تا النور. به آدلف بیشتر نزدیک بودم تا النور. آدلفی که ستم‌گره، ستم‌دیده است، یوغی به دست و پاش بسته است و خودش یوغیه به دست و پای دیگری. هم زندانیه و هم زندانبان. "دوست داشتن زمانی که دیگر دوستتان ندارند بدبختی بزرگی است. اما از آن بدتر این است که زمانی که شما دیگر احساس عشق نمی‌کنید با عشقی شورانگیز دوستتان داشته باشند " جان کلام کتاب برای من چکیده‌ی این جمله بود: بدا به حال مردی که در کنار معشوقه‌اش بداند و پیش‌بینی کند که هیچ بعید نیست روزی از او دل بکند" فکر کنم باید گفت بدا به حال انسانی که در کنار معشوقه‌اش بداند و پیش‌بینی کند که هیچ بعید نیست روزی از او دل بکند. عشق ترسناکه. ‌شاید بهتر باشه هیچ وقت پیش نیاد. به شدت می‌تونه آسیب‌زا باشه ولی انگار همه آغوش بازی دارن نسبت به این مهمان نامهربان.
کاربر ۲۹۶۸۷۹۳
واقعا تعجب می کنم اصلا همچین چیزی نبود. کل داستان از از این قرار است: یک نیمه عشق لیبرالیزه شده سوسیالیستی (یکی به نعل یکی به میخ همیشگی فرانسوی ها)با جوک های بیشتر ناخواسته که توسط کسی تعریف می شود که اگر شرافتش اجازه می داد این نیمه عشق را فراموش می کرد و اگر شرافتش اجازه می داد از ترحم کردن به آن هم لذت می برد . مشکل این جاست که یک سیاست باز هیچ وقت نمی تواند یک داستان عاشقانه خوب بنویسید.
nahid
آخرش خیلی ناراحت کننده بود 😢😭
م.حکیمی
داستان عشقی نامتعارف بین یک پسر ۲۲ ساله و مادری ۳۲ ساله تلاش یک پسر برای فهم احساسش تلاش یک زن برای دفاع از خود و احساسش روایتی که به ما یادآور میشود گاه شدیدترین احساس ها هم ثباتی ندارند و با گذر زمان رنگ می بازند...🖤
MEHRAN
به اونهایی که از رنجهای ورتر جوان نوشته گوته لذت بردند و مدتها ذهنشان را به هم ریخت و به آنهایی که میخواهند داستانی شاید پیش زمینه والهام کننده آنا کارنینا تولستوی را بخوانند ولی بسیار کوتاهتر، توصیه میکنم!
samira
داستان عشق یک پسرجوان به زنی متاهل که از خودش بزرگتره، رمان روانشناختی کوتاهی که احساسات اشخاص رو خیلی قوی توصیف کرده؛کتابو دوست داشتم. (داستان شبیه آناکارنینا بود،البته نویسنده آدلف زمانی که از دنیا میره تولستوی دو ساله بوده!)
Ramtin
من‌این کتاب رو خیلی دوس داشتم با اینکه نمیتونم با هر رمانی ارتباط بگیرم ولی بدلیل داستان نو و تازه و جذابی که داره و موضوعی که شاید برای اولین بار انقدر خوب نوشته شده ارزش حداقل یه بار خوندن رو به این کتاب میده🙂
Mohsen7080
این کتاب بیشتر جنبه روانشناسی داره تا داستان. فوق العاده قشنگه. احساسات ادم در تنهایی و بعد عاشق شدن به خوبی نشون میده👌👌
maryam
خیلی خوب احساساتی رو که معمولا بیانش سخته رو توصیف کرده
روزبه رستگار
بشدت خسته کننده ملال آور ، ذره ای گیرایی و جذابیت نداره. توصیه نمیکنم ، وقت با ارزشتون رو صرف کتابی کنید که حداقل سرگرم کننده باشد و جذاب. آموزنده هم ک نیست
AmirHasan
کتاب فوق العاده ایه . داستان جذاب همراه با کشش اگه از داستان های ضد عرف جامعه با طعم روانشناسی و فلسفه خوشتون میاد این انتخاب خوبیه ترجمه فوق العاده خانوم مشیری که تمام تلاششون کردن تا مفهوم مطلب برسونن و سانسوری در کار نباشه حجم کتاب هم مناسبه
Hamidy
فوق العاده کتابی درباره ی انسان ها و عواطف و احساسات شان راستی ما با عشق مان چه تاثیری بر دیگران می گذاریم آیا عشق به تنهایی از مسئولیت ما می کاهد کجا می توان عاشق بود و آسیب نرساند قرار نیست ادبیات درس اخلاق بدهد همین که جان آدمی را با تجربه های دردآلود و عمیق به هشیاری نزدیک می کند کار شگرفی را به سرانجام می رساند
nafiseh
کتاب خوبیه ولی خیلی بد ترجمه شده.... نمی دونم شخص دیگه ای هم ترجمه کرده یا نه؟؟؟
👑Nargess Ansari👑
دوسش داشتم،خیلیییی خوب احساسات رو توصیف کرده بود.
z.gh
عالی
mohsen
خیلی خوب ، پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید
بهزاد
داستانی فوق العاده از واقعیت های عشق. واقعیت هایی که فقط میتونه در ژانر بیوگرافی خودش رو نشون بده. ولی بیوگرافی ها به دلیل معذوریت های شخصی و اخلاقی به ندرت به جزئیات روابط عاشقانه می پردازن. ترجمه خوبه ولی به نظر می رسید می تونست بهتر باشه. مثلا اصطلاح وزیر مختار برای مخاطب پست ویژه ای رو به یاد میاره که در بعضی از کتب تاریخی بهش برخورده اما مترجم محترم از عبارت مامور منتخب استفاده کرده اند.
مهدیه
از خوندن این کتاب لذت بردم. منو یاد آنا کارنینا انداخت. غمگین اما جذاب
کاربر ۳۸۸۸۶۶۴میترا
داستان حول محور مردی به نام آدلف و زنی به نام النور که معشوقه مردی و مادر دو فرزند بود دور میزند،آدلف که در لحظه ای آنی دچار حسادت نسبت به دوست عاشقش میشود و تصمیم می گیرد عشقی را در زندگیش ایجاد کند که به ملال های پی در پی و روحیات بی ثباتش پایان دهدو در همین اوضاع با النور که زنی متاهل و مادر دو فرزند بود آشنا میشود تصور میکند النور با سایر زنها متفاوت است با سماجت،مهرورزی و اصرار النور را با خود هم رای میکند از او کام میگیرد اما با گذشت چندین ماه آن عشق آتشین جای خودش را به حوصلگی،خودرایی ،بی توجهی و بی مهری میدهد،جنگ بین اخلاقیات،احساس و عقل در میگیرد و با النور چندین بار مشاجره میکند .آدلف تصور میکند اسیر و برده النور شده است اما آخر داستان متوجه میشود که ...بهتر است مابقی را به دوست کتابخوانم بسپارم
mary
کتاب آدلف رو خوندم کتابی که جنبه روانشناسی ماجرا خیلی بیشتر از جنبه عاشقانه داستان بود مردی منزوی و احساساتی عاشق زنی بزرگتر از خودش میشه (زنی که از اجتماع طرد شده ) و... با خودم بعد خوانش کتاب فکر کردم که من تا به حال چقدر به خاطر خودخواهی یا..به احساسات دیگران لطمه وارد کردم؟ چقدر ناخواسته باعث رنجش عزیزان خودم شدم ؟؟؟ چقدر تصمیمات عجولانه گرفتم و بعد جرات بیان اشتباه رو نداشتم ؟؟؟و... به نظرم هر کدوم از ما یه آدلف داریم که گاهی باید مراقبش باشیم و چه خوب بود اگر آدلف و النور زبان عشق همدیگر رو بلد بودند و ... قسمت آخر داستان واقعااا اشک ریختم برای حرفهای ناگفته النور ...
rahil
دوستان کامل در موردش نوشتن. چیزی باقی نمونده جز اینکه بگم عالی بود.
ر.د.ب
ترجمه خوب بود. لذت بردم. بعد از خواندن «رنجهای ورتر جوان» این چسبید...

حجم

۹۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۹۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۵۴,۴۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد