نظرات کاربران درباره کتاب ظرافت جوجه تیغی
۳٫۸
(۱۹۸)
shayestehbanoo
کتاب دو راوی داره رنه و پالوما پالوما دختر ١٢ ساله ای که به یاس فلسفی رسیده و مطمئن زندگی هیچ معنای خاص و هدف شگفت انگیزی نداره و این نا امیدی و همچنین هوش سرشارش رو پشت شوخ طبعی و داستان های کمیک استریپ پنهان کرده و تصمیم داره روز تولد ١٣ سالگیش خودش رو بکشه اما رنه سرایدار ساختمون لوکسی که پالوما یکی از ساکنین اونه ، این زن هم مثل پالوما نیمه ی پنهانی داره و اونم اینه که خود واقعیش رو پشت یک شخصیت خنگول پر حرف کسل کننده پنهان کرده تا بتونه از چشم ادم های اطرافش نامرئی باشه و بجاش توی خلوت خودش از کتاب موسیقی و غذاهای بینظیر لذت ببره و ارامش بگیره تا اینکه مستاجری جدید به نام کاکورو وارد ساختمان انها میشود... کتاب فوق العاده ای ٤٠ -٥٠ ص اول شاید کمی ! فقط کمی گیج کننده و خسته کننده باشه اما به محض عبور نمیتونید زمینش بگذارید
شادی
خدایت چرا پس من نتونستم ارتباط بگیرم و این کتابو نیمه اش رها کردم
majid EN
انگار یه کتاب آموزشی هم هست؟ و تجربیاتش رو با خواننده باشتراک میزاره؟
کاربر 1743655
ممنونم خیلی توضیح جذابی بود
Dentist
زن سرایدار مسنی که برخلاف انتظاری که مردم از سرایدار ها دارن فلسفه میخونه و بسیار اگاه و روشنفکره ولی تلاش میکنه در چشم دیگران معمولی و کند ذهن بنظر برسه. و از طرف دیگه دختر بچه ی بسیار باهوشی که توی همون ساختمون زندگی میکنه، فلسفه میخونه و قصد داره به علت پوچی زندگی، خونه رو اتیش بزنه و خودکشی کنه..
ازون کتابایی که در عین مطرح کردن مفاهیم فلسفی بسیار جذاب و گیراست و از نظر داستانی هم تا لحظه ی اخر خواننده رو با خودش همراه میکنه..
Aida
من خیلی این کتاب رو دوست داشتم . عالی بود . البته چاپیشو خوندم . زود هم تمومش کردم . راستی خیلی نقد های خوبی می نویسید . من الان دارم نقد های شما رو میخونم . چقدر خوب مینویسید 👌🏼🌹
گلیزه
من ام یک جوجه تیغی ام
به عشق دیدن و خوندن رفتم دانشگاه با مدرک ام نه پولی دادن برای فیلم دیدن نه پولی برای کتاب خوندن منشی می شوم
هر روز پشت میزم پناه میگیرم برای کتاب خوندن برای فیلم دیدن
مخفی میکنم که میدانم
مخفی میکنم که میفهمم پول دارم برای کتاب خوندن
برای فیلم دیدن
من ام یک جوجه تیغی ام
همیشه در هرگزی وجود دارد
parastoo
اینو بگم که ۳۰ درصد اول کتاب ترجمش اذیتتون میکنه اما بعدش خیلی بهتر میشه پس حتما ادامه بدین نویسنده دید جدیدی ب زندگی نشونتون میده و خلاصه بگم که شاهکاره از دستش ندید
minoo
مرسی که گفتین من داشتم ناامید میشدم دیگه
Mina
ممنون از پیشنهادت چون من الان دارم میخونم اما همش کمی گنگ به نظر میرسه برام اما با این پیشنهادت حتما ادامه اش میدم
Bud
مرسی بابت پیشنهادت 💚
Behzad Ezzati
اصلا نمیدونم چطور به این کتاب رسیدم. ماجرای دو خانم در دو فاصله سنی معنادار، یکی از پنجاه و چهار ساله و دیگری دوازده ساله.
راوی داستان بین این دو خانم جابجا میشه. طنازی در داستان هست به علاوه فلسفه. شاید ترجمه بهتری میتونست داشته باشه. روانتر بشه. اما همین ترجمه هم به نظرم میتونه اثر نویسنده رو به فارسی زبانان منتقل کنه به خوبی.
من از خواندنش لذت زیادی بردم.
علاقهمند شدم از خانم نویسنده کتابهای دیگری هم اگر هست در بازار ایران بخونم.
deraaznevis
کتاب دیگهای از نویسنده خوندین؟
Bahareh Sh
یک رمان فلسفی فوقالعاده. نسخه چاپیش رو دوست خوبم به من هدیه داد و چقدر از خوندنش کیف کردم.
hossein
خب نمیشه توم هدیه بدیم به ما بخونیم
یه کاربر خسته
واقعا مشتاق خوندن این کتاب هستم به قدری که در کتاب تولستوی و مبل بنفش از این کتاب حرف به میون اومده ادم واقعا مشتاق میشه، کامنت ها واقعا خوب بود از طاقچه عزیز خواستارم اینکتاب رو در طاقچه بی نهایت قرار بده 👏😊
mahshad
دقیقا من هم در کتاب تولستوی و مبل بنفش در مورد این کتاب خوندم و مشتاق شدم بعد از تمام کردن تولستوی کتاب بعدی که خریداری میکنم ظرافت جوجه تیغی باشه و با توجه به نظرات مطمئن هستم از تصمیمم منصرف نمیشم
پرویز
هنوز کامل نخوندمش. شاید نظرم تغییر کنه. ولی باید بگم تنها چیزیکه باعث میشه خوندش رو ادامه بدم، محتوای فلسفیشه.
نویسنده یه دانش آموخته ی فلسفه ست که به ادبیات علاقه منده. من تو این اثر، نشانه ی کمی از ادبیات داستانی میبینم. به نظرم میرسه اگه نویسنده تلاشش رو صرف این می کرد که نظریه های فلسفی رو در قالب داستان به ما بیاموزه و به این مطلب هم اعتراف میکرد، بهتر میتونستیم باهاش ارتباط برقرار کنیم و خوشحال تر بودیم تا اینکه مجبور(!) باشیم این قلمبه سلمبگی های فلسفی رو که به زور در دهان دو تا راوی غریب_ یکی سرایدار و دیگری دختر 12 ساله_ چپانده شده به عنوان رمان قبول کنیم. شخصیت پردازی سرایدار(رنه) بهتر از اون دختر هست. با اینحال هر دو به شدت ضعیف و فاقد بعدن. دو تا شخصیت تخت و نامانوس که نه فانتزی هستن نه واقعی. نویسنده برای آموخته های فلسفی و دغدغه های ذهنیش دو تا "گوینده" ساخته؛ نه "شخصیت". الحق که لفظ " مقوا" ی مسعود فراستی اینجا خیلی به کار میاد. البته نویسنده تلاش کرده با انتخاب یه سرایدار و یه دختر دوازده ساله ی باهوش به عنوان این "گوینده" ها، مقوا هارو از بی شکلی و بی حالتی دربیاره و خواننده رو شگفت زده کنه و موقعیت های خاصی خلق کنه، ولی افسوس که یه مقوا همیشه مقواست! در مورد ترجمه هم که بگم افتضاحیست در دنیای ترجمه! خدابیامرزه مترجم رو ولی واقعا لفظ افتضاح هم برای این کار کمه. وقتی رمان فلسفی قراره ترجمه بشه، مترجم باید یه دستی بر فلسفه داشته باشه حداقل یا اگه نداره، تلاش کنه در حد متن به دستش بیاره یا حداقل تر(!) خودش یه دور بخونه، ببینه چی میفهمه؟ به وضوح مترجم از پس ترجمه ی اصطلاحات روتین فلسفی هم برنیومده و دشواری خوندن این کتاب رو_ حتی برای کسی که با فلسفه آشنایی داره_ دوچندان کرده!
رضا
من دوبار این کتاب رو خوندم و با نظر آقای پرویز در مورد ضعیف بودن ترجمه کاملا موافقم مرحوم کلانتریان از پس ترجمه این رمان فلسفی برنیامده
دختر آفتاب
بهتره اول کتاب رو کاملا بخونید و بعد نظر بدید چون از نظر من این یکی از بهترین کتاب هاییه که تا به حال خوندم، اوایلش خوندنش سخته ولی از اواسط کتاب داستان بسیار زیبا و پر مفهوم میشه..
فرزاد
داستان دارای دو شخصیت است
۱.روایت یک ؛ خانم سرایدار پنجاه وچند ساله که نوع نگاه ورفتار اهالی ثروتمند آپارتمان محل کارش رو تشریح میکنه نگاهی مملو از بی محتوایی و خود پسندی
۲.دختری شانزده ساله ساکن همان ساختمان که او نیز خانواده ای ثروتمند دارد وهمچون سرایدار محل آپارتمانش ،بیزار از رفتار دیگر اهالی ساختمان و همچنین خانواده خود میباشد انتهای داستان پیوندهای انسانی دلنشینی بین برخی از افراد پیش میاید که جالب و دوست داشتنی است
در آخر :
متن در ابتدا سخت پیش میره ولی به نظر من ارزش تا انتها خواندن را دارد .
هانی
مرسی از توضیحاتتون، ولی دختره 12 سالشه البته 😆
Amin D
در میانه داستان، نویسنده درباره ریابینین، یکی از شخصیت های رمان آناکارنینای تولستوی میگوید "به پیش داوری هایی که درباره اش بر سر زبان هاست ابدا اهمیتی نمیدهد، باهوش به دنیا آمده و به پایین ترین قشر اجتماع تعلق دارد و افتخار برایش جاذبه ای ندارد".
این جملات، چکیده وضع این داستان است. نویسنده تزهایش درباره زندگی را در قالب شخصیتی شبیه به ریابینین درباره سایر آدمهای اجتماع به ظاهر رمانی درآورده و برای اینکه از سایر طبقات اجتماع هم حرفی به میان آید، شخصیت نچسب دختربچه ای دوازده ساله را انتخاب میکند که به طرزی استثنایی غریب و فیلسوف مآب است و این گونه میتواند حرفهای خودش را در دو دسته جای دهد. این کار باعث میشود که با جملات شعارگونه گلدرشت در سراسر رمان روبرو باشیم که با نخ نحیفی از روایتی ساده به شکل داستان به هم پیوسته اند و برای اعتبار بخشیدن به این جملات قصار هم انبوهی از اسامی افراد و کتابها و فیلمها ردیف شده اند بدون آنکه ارجاعات معانی روشن داشته باشند
به نظرم این کار برابر با نوعی تبختر در نگارش است، یعنی دقیقا کاری که نویسنده ادای مخالفت با آن را در سطح اجتماعی درمیآورد.
رضا
اگر کتابخوان حرفه ای نیستید دنبال خواندن این کتاب نباشید چون هم از فلسفه نا امیدتان می کند و هم ادبیات داستانی
مهدی
این کتاب اصلا قابل مقایسه با تولستوی و مبل بنفش نیست عالیه
marzieh rezaee
منم تا به اینجا که ۵۰ درصد کتاب رو خوندم واقعا برام جذاب نبوده
فاطمه.م
دو شخصیت اصلی داستان، زن سرایدار مسنی که وانمود می کند نادان است تا در خلوت خود از خواندن کتابها لذت ببرد و دختربچه دوازده ساله باهوشی از ساکنان ثروتمند ساختمان که به پوچی رسیده و قصد خودکشی دارد تحت تاثیر علاقه یکی از ساکنان جدید، پیر فرزانه ژاپنی، با هم دوست می شوند و این دوستی هر دوی آنها را تغییر می دهد. نویسنده دانش آموخته فلسفه است و داستان فرصتی است تا حرفهای فلسفی اش درباره معنای زندگی و روابط اجتماعی طبقاتی را از زبان دو راوی کتاب با طول و تفصیل بیجا بیان کند، یک سوم اول کتاب کند و کشدار و شبیه مطالب وبلاگی فلسفی است. اگر سخنوری درباره ادبیات روسیه و بحث های فلسفی را از کتاب برداریم یک خط داستانی ضعیف باقی می ماند که فقط به خاطر پایان معقول کتاب ارزش توجه دارد. کلا مطالعه این کتاب با هدف سرگرمی و لذت بردن از داستان پردازی مناسب نیست. اگر کنجکاو و علاقمندید و می توانید با ترجمه ناخوب کنار بیایید، به عنوان یکجور سخنوری پر آب و تاب فلسفی و نقد ادبی بخوانیدش. امتیاز من 2.5 از 5
شمع
کتاب ظرافت جوجه تیغی خوندش یکم طولانی شد به خاطر ترجمه اش من زیاد نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم دنبال ترجمه دیگه ایی بودم ولی متاسفانه پیدا نکردم ولی درکل کتاب خوبی بود
آیدا
لطفا این کتاب رو به بی نهایت اضافه کنید.
Dela2r
بی نظیر بود😍😍 مارو با بخش فراموش شده ای به نام سادگی آشنا میکنه🤩🤩 یک همیشه در هرگز
insearchofwisdom
اگر بی نظیر بود جرا یک ستاره دادید بهش!؟
1984
واقعا عالیه. خیلی گیراس و نکات اخلاقی خوبی داره. براستی که لذت بردم از خواندنش. سپاس نویسنده و مترجم و تیم طاقچه.
یونا
شاید اگر ترجمه ای روان تر داشت بهتر بود .ممکن است خود نویسنده هم مغلق و دشوار نوشته باشد.آنطور که میگفتند، نیست. اما خب دارم می خوانمش هنوز.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در کتاب ظرافت جوجهتیغی، ما در مرکز پاریس هستیم. در آپارتمانی زیبا که محل زندگی خانوادهای مرفه است. رنه، سرایدار این آپارتمان، شاهد زندگی مجلل اما توخالی کارفرمایان خود است. او به لحاظ ظاهری با همهی کلیشههای یک سرایدار مطابقت دارد: چاق است، دل آدم را به درد میآورد و معتاد تماشای تلویزیون است. رنه بیآنکه کارفرمایانش بدانند فردی باسواد و خودآموخته است؛ هنر، فلسفه و موسیقی میداند و شیفتهی فرهنگ ژاپنی است. او با شوخطبعی و هوش زندگی ساکنان ساختمان راکه هرکدام به نوبهی خود ندرتا متوجه وجود او هستند بررسی میکند.شخصیت دیگر کتاب ظرافت جوجهتیغی پالوما، نابغهی دوازدهساله است. او دختر یکی از نمایندگان مجلس است؛ کودکی بااستعداد و صریح که تصمیم دارد در شانزدهم ماه ژوئن ، سیزدهمین سالگرد تولدش، به زندگی خود پایان دهد. تا آن زمان او همانگونه که از او انتظار میرود رفتار میکند: مثل یک نوجوان معمولی، دانشآموزی خوب اما نه برجسته، و دختری مطیع و سرسخت.
پالوما و رنه هردو استعدادها و ویژگیهای خود را از جهانی که به نظرشان از قدردانی از آنها عاجز است، پنهان میکنند تا آنکه مرد متمول ژاپنی به نام اوزو، وارد ساختمان میشود. اوزو تنها کسی است که میتواند اعتماد پالوما را جلب کند و از راز سربهمهر رنه پرده بردارد.
ظرافت جوجهتیغی رمانی است تکاندهنده، خندهدار و موفق که پیروزیهای آرام و نامرئی میان ما را میستاید.
زیبایی کتاب ظرافت جوجهتیغی به حقیقت پنهان در آن است: اینکه همهی ما لایق عشق هستیم، عشقی که اگر خود باور کنیم که شایستهی آنیم، مطمئنا به ما داده خواهد شد.
اگر هنردوست، متفکر، یا در طلب چیزی بیشتر هستید، اگر زیباییشناس، رویاپرداز یا جستجوگر هستید، رمان ظرافت جوجهتیغی را بخوانید. این کتاب اشکتان را در میآورد، به گریهتان میاندازد و می توان گفت اثری است خوشساخت، خوشعشق و خوشنوشت که مطالعهی آن لذتبخش خواهد بود.🙂🦋
بارانB
تا صفحه ۱۰۰ بیشتر نخوندم
واسه من خیلی سخت و سنگین بود ☹
چطور همه اینقدر تعریفش رو میکنن؟
morvaridra
به نظرم دقیقا از صفحه ۱۰۰ به بغد خیلی گیرا تر میشه :)
توفنده متیو (؛
یک کتاب فوقالعاده :)))
hamideh
اوایل کتاب خوندنش سخته و محتوا سنگین و فلسفی.از اواسط ش دیگه میخواین تموم نشه و جذاب میشه.و بعد پایانی غیرمنتظره.
حجم
۲۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۲۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۱۶۵,۰۰۰
تومان