نظرات کاربران درباره کتاب عشق و دیگر هیچ
۳٫۸
(۴)
معجزه ی سپاسگزاری
متن در پاسخ به سوال کاربر صدیقه:
پاسخ ،سوال را مشخص خواهد کرد.
باید ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻫﻤﮕﺎﻥ باشید. ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺭﺳﯿﺪﻩ، ﺁﺑﺪﺍﺭ، ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻭ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ . ﺍﻣﺎ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻔﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﻏﻮﺑﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺯ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭﻡ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ.
یوسف خجسته
این متن شماخودش یک کتاب بامعناومفهوم وسازنده بود.مرسی حض کردم
کاربر 2324008
👏👏👏👏👏
آیه
👌تشکر
StarShadow
کتاب در مورد روابط عاشقانه نوشته شده اما ابدا یک داستان عاشقانه تلقی نمی شود؛ چرا که توصیفات عاشقانه ی آن، دلنشین و لذت بخش نیست و وصال یا فراق دو یار پس از پیچ و خم های فراوان، از اهداف مطرح کتاب نیست. درواقع بحث سر جدایی بعد از وصال است! کتابی که برخلاف اسمش و باورهای کلیشه ای، نشان میدهد برای زن در یک رابطه ی عاشقانه، عشق بیمارگونه همه چیز نیست. دغدغه ی اصلی کتاب، آزادی و استقلال زن در مدیریت روابط عاشقانه ی اوست؛ آن هم در زمانی مثل حکومت تزاری روسیه. در نهایت نویسنده میخواهد بگوید زن باید شجاعت و استقلال این را داشته باشد که خود را از یک رابطه ی سمی نجات دهد. همانطور که گفتم این کتاب در مورد چگونه رسیدن یا نرسیدن دو عاشق به یکدیگر نیست بلکه در مورد چگونه جدا شدن است.
تا اینجا همه چیز گل و بلبل و منطقی است اما... کار از آنجا خراب میشود که نویسنده از آزادی و استقلال زن سوءاستفاده میکند تا به طرفداری اش نسبت به عشق آزاد و بی قیدی روابط جنسی دامن بزند. ناتاشا شخصیت اول، با یک مرد متاهل در ارتباط است. تا انتها این موضوع یک امر کاملا طبیعی و بدیهی به نظر میرسد. سمیون به راحتی به همسر و ناتاشا در کمال آسودگی به همجنسش خیانت میکند. من به خوبی با نویسنده و مکتب فکریش آشنایی ندارم و نمیتوانم با قاطعیت این موضوع را حلاجی کنم؛ اگر هدف او تنها بیان حقیقت شرایط حاکم بر جامعه بوده ایرادی بر او وارد نیست اما اگر در جهت مسیر افکار نوگرایانه اش قدم برداشته باید بگویم که احتمالا گند زده است. تنها چیزی که در موردش مطمئنم این است که مخالف سرسخت عقاید سنتی مخصوصا ازدواج سنتی بوده. این موضوع را به وضوح میتوان از شخصیت ناتاشا دریافت. چرا که برای توجیه رابطه اش با یک مرد متاهل، سختی های ازدواج را برای مرد بهانه میکند و اینکه چقدر دلش برای او میسوزد و به همین دلیل میخواهد تسلی بخش او باشد! خلاصه سمیون و ناتاشا هر دو معتقدند رفتارهای آنیوتا، همسر سمیون دست و پا گیر است و ناتاشا چیزی کاملا برخلاف اوست. کلا از مثلا خوبی های رابطه ی ازادشان خرسند که چقدر بهتر از ازدواج است. برخلاف اینکه از شخصیت ناتاشا بسیار تمجید می شود من او را زنی خود فریب و بدبخت میدانم. او و شاید نویسنده عوامل مهمی مثل خیانت و ازدواج را فاکتور گرفته اند و فکر میکنند صاحب خود بودن و ازادی عمل ناتاشا برای توجیه همه چیز کافی است. اما از نظرم از این ماجرا میتوان خیلی مفاهیم را دریافت کرد که حتی شاید مخالف عقاید نویسنده باشد! برای ناتاشا رابطه ی آزاد همانقدر آسیب زننده بود که ازدواج سنتی میتوانست باشد منتها از جنبه های مختلف و بدون امتیازی به اسم احساس مسئولیت از سمت مرد. در تمام طول داستان شاید برخلاف خواست نویسنده و آشغال بودن سمیون(فوش آزاد)، احساس مسئولیت او نسبت به همسرش احساس میشود اما نسبت به ناتاشا نه! که همه ی اینها یک جورهایی مثل خط بطلانی بر درستی عقیده ی عشق آزاد نویسنده جلوه میکند.
به هرحال اگر قضیه رومخ خیانت را فاکتور بگیریم، رشدی که شخصیت های زن بعد از یک رابطه ی از بیخ و بن غلط به دست می آورند ستودنی و خودشناسی و فهمی که از حقوق خود پیدا میکنند بسیار ارزشمند است
حجم
۱۶۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۶۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد