نظرات کاربران درباره کتاب خواب باران

کتاب خوبی بود و جذابیت و گیرایی زیادی داشت اما پایانش رو اصلا اینطوری پیش بینی نمیکردم و کاش طور دیگه ای تموم می شد 🙃🌼 کاش هما تصمیم دیگه ای می گرفت تا سرنوشت حسام هم مشخص میشد

متاسفانه علی رغم موضوع خوب کتاب، اما بنظرم نویسنده از پس داستانپردازی بر نیومده بود. کل کتاب رو میشد در چند پاراگراف خلاصه کرد و ۵تا جمله مهم و کلیدی ازش بیرون کشید. مابقی کتاب با توصیف‌های تکراری پرشده بود.

به نظرم خیلی داستان خوبی داشت هم چنین قلم روان وزیبایی

من این کتابو برای درس آمادگی دفاعی خوندم وواقعا از انتخابم راضیم فقط کاش یه پایان خوب برای همه رقم می‌خورد.

خیلی تفکر انگیز و در عین حال ملموس ...

کتابی هست که باعث میشه پیگیر بشین و سعی کنین دنبال کنین و صفحه به صفحه برین جلو با جدیت تا ببینین چی میشه اما تو صفحه های آخر میترسین از نویسنده که نکنه یه جور دیگه تموم کرده باشه و دقیقا جوری تموم شده که من نوعی با خودم گفتم حیف تمام وقتی که گذاشتم البته این نظر شخصی منه شاید کس دیگه نظرش کاملا متفاوت باشه و خوشحال باشه از اون مدل پایان

خیلی کتاب زیبایی بود واقعا قلم دلنشینی داشتن خانم سامانی . ممنون بابت کتاب زیبایی که نوشته بودید واقعا مفید بود مخصوصا برای کسانی که مثل من نوجوون هستن بازم ممنون خیلی قلمتون دلپذیره

کتابی زیبا با نثری روان

قسمت های کتاب رالو ندهیم

خیلی خوب بود بح نظر من

داستان خوبی است وبه درد های جامعه هم اشاره ای داشته

بنظرم عالیه ولی اینکه باید بخری خیلی مضخرفه😶🤷🏻‍♀️میتونستیم دانلود کنیم خریدنش دیگ چه صغیهه اخه اگ میشه پی‌گیری کنین

عالی و زیبا بود. خیلی خوشم امد

😎

قصه ی معمولی باروند تکراری و قابل حدس از دختری که والدینش معتاد هستن و ...برخی نکات اخلاقی از ایمان وتوکل به خدا داشت که مطالعه کتاب را ارزشمند میکرد

کتاب خیلی خوبیه و میشه درس های زیادی ازش گرفت

خب این کتاب قطعا داستان جالبی برای گفتن داره ولی اصل داستان داخل استفاده های شدید مبالغه و ارایه های ادبی گم شده. داستان هما یه نگاه جدید بهتون میده و برای پایان داستان که دوستان میگن باب میلشون نبوده یه جمله از کتاب نحسی ستاره های بخت ما بگم که دنیا کارخونه برآورده کردن آرزو ها نیست

داستان قشنگی بود رشد و تعالی رو به زیبایی توصیف کرده اعتماد و توکل به خدا انتهاشم از نظر من کاملاً مناسب و درست بود بنظرم منطقی نبود وقتی تا آخرین صفحات هنوز حسام به یاد مهناز غصه‌دار بود و هما به یاد امیر، اینا بخوان باهم ازدواج کنن حتی بهتر بود که این پیشنهاد مطرح نمیشد کلا تو داستان و یا لااقل فقط از جانب عزیز میبود و عدم موافقت هما و حسام عنوان میشد... در کل قشنگ بود و توصیه میکنم

خیلی برام جذابیت نداشت و همه چیز از همون اول معلوم بود

حوصلم سر رفت