نظرات کاربران درباره کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی گوید
۴٫۰
(۵)
نــےآیش🐋
ایوری، دختربچهی ۹ سالهی دردسرسازیه که کنار اومدن باهاش کارِ چندان سادهای نیست. اون بارها توی خونه و مدرسه خرابکاری به بار آورده و گویا اختلال نقصتوجه و بیشفعالی هم داره. ویلیام وولر، پدرِ ایوری و پزشکِ خوشنامیه که خلافِ چیزی که ازش توقع داریم؛ یکروز زمانیکه ساعاتِ پرچالشی رو گذرونده بوده، از رفتارهای فکرنشدهی ایوری به سطوح میاد و با عصبانیتی مهارنشدنی به ایوری سیلی میزنه و از خونه خارج میشه. سیلیای که بعید بهنظر میرسه فرصتِ جبرانکردنش رو پیدا کنه. چرا که دفعهی بعدی که به خونه برمیگرده، بهجای صحبت با ایوری، باید با پلیس تماس بگیره بلکه اونها بتونن اثری از دخترِ گمشدهاش پیدا کنن...
در رابطه با این رمان که علیرغمِ امتیازِ نهچندان مطلوبی که توی سایت گودریدز کسب کرده (3/8) خیلی منتظرِ مطالعهش بودم؛ صادقانه باید بگم که توقعِ بیشتری داشتم که برآورده نشد. قلمِ نویسنده همونطور که از شاریلاپنا انتظار میره روانه و داستان از کشش نسبیِ خوبی برخورداره که بهاینواسطه میتونید رمان رو در چند ساعت تموم کنید و وقفهای بینِ مطالعهش نمیوفته. داستان به خوبی شروع میشه و پایانبندی هم رضایتبخشه. همچنین ترجمه هم مثل دیگر ترجمههای نشر نون بسیار خوبه. اما پررنگترین مولفهای که باعث میشه کمی نسبت به کتاب دلسرد بشم و ۳ ستاره رو انتخاب کنم، اینه که نقطهی شوکهکنندهی کتاب هم تاحدی از قانع کردنِ من ناتوان بود، هم میتونیم بگیم ضعیفتر از چیزی بود که تصور میکردم. چرا که داستان به خوبی میتونه ما رو با خودش همراه کنه و برای خوندنِ صفحاتِ بعدی کنجکاو نگهمون داره و شخصیتهای مختلفی رو سر راهمون قراره بده که ذهنمون رو درگیر کنن؛ بهاینواسطه توقع از پلاتتوییستِ کتاب بالاتر میره و اگر اون نقطه نتونه باعثِ تحیرمون بشه یا دستکم ما رو به تحسینِ سناریونویسیِ نویسنده وادار کنه، کمی توی ذوقمون میخوره و این همون چیزی بود که برای من اتفاق افتاد. میتونم بگم داستان رو تا قبلِ از پلاتتوییستش، خیلی بیشتر دوست داشتم و این باگِ بزرگی برای یک کتاب محسوب میشه!! چرا که رسالتِ نقطهی شوکهکنندهی یک رمان اینه که داستان رو جذابتر کنه و باعث بشه برای لحظهای چشمهای مخاطب گرد بشه و دهانش از فرطِ ناباوری باز بمونه و در دل به نویسنده آفرین بگه. اما شاری لاپنا در "هیچکس اینجا حقیقت را نمیگوید" نتونسته بهخوبی به این هدف برسه. گرچه معتقدم این کتاب احتمالا اثری نیست که جز موردعلاقههای جناییخونهای حرفهای قرار بگیره، به دلیلِ قلم روانِ نویسنده، کششِ قابلتوجه، شخصیتپردازیِ نسبتا خوب و شروع و پایانِ بهجا، ترجیح دادم گزینهی "توصیه میکنم" رو براش انتخاب کنم تا با اندکی اغماض توی لیست کتابهایی که بهشون فرصتِ یکبار مطالعه رو میدید؛ قرار بگیره. اما تردیدی نیست که "هیچکس اینجا حقیقت را نمیگوید" در لیستِ جناییهایی که برای معرفیکردنشون به دیگران هیجانزده و مشتاقم، قرار نمیگیره.
بنابراین پیشنهاد میکنم اگر قصدِ مطالعهی کتاب رو دارید، انتظارِ خیلی بالایی ازش نداشته باشید تا دلسردتون نکنه.
آزاده
ایوری ۹ ساله بعد از اینکه پدرش بهش سیلی میزنه و از خونه میره ناپدید میشه تلاش پلیس برای پیدا کردنش ناموفق میمونه و هر روز که میگذره امید به زنده بودنش کم و کمتر میشه
قلم شاری لاپنا رو دوست دارم ترجمه هم روان و خوبه
داستان اونقدر جذاب بود که بی وقفه تمومش کنم اما خب یه باگهایی هم داشت رفتار ایوری به عنوان یه دختر ۹ ساله خیلی برام عجیب بود نمیدونم واقعا ۹ ساله این مدلی داریم؟ مایکل هم از نظرم شخصیت ضعیفی داشت
در کل ۴ ستاره رو براش مناسب میدونم و خوندنش روتوصیه میکنم
ضمنا کتاب اینجا همه دروغگو هستند هم همین داستانه از یه ناشر دبگه
umiumi
توی ژانر خودش متفاوت و جدید بود. شخصیتپردازی خیلی خوب بود. داستان با ریتم خوبی پیش میره اما فقط یکم بعد از اواسط کتاب نویسنده پلات توییست داستان رو برای خواننده رو میکنه. اون موقع با خودم فکر کردم چقدر زود. یه مدت نخوندمش چون حس کردم برای خوندنش کششی احساس نمیکنم و یکم خورده بود تو ذوقم. بعد دوباره کمکم شروع کردم به خوندن دوباره و دیدم که نه، بدجوری جذب شخصیتها و این که بالاخره چه بلایی سرشون میاد شدم. در پایان انتظار هر چیزی رو از سمت شخصیتها داشتم، انقدر که هر شخصیتی با جزئیات بهش پرداخته شده بود.
Dark Lady
ایوری موقعی میرسه خونه که همزمان پدرشم میاد خونه و هیچ کدوم اون ساعت روز نباید خونه باشن، بحثشون میشه پدرش بهش سیلی میزنه و از خونه میره
بعد از اون خبری از ایوری نه ساله نمیشه و سوال اینجاست که کجا رفته گم شده، فرار کرده یا به قتل رسیده؟
بعد از اون شخصیت های زیادی وارد میشن و شک به افراد مختلف داریم
این که زاویه دید نویسنده دانای کل هست، باعث میشه به افکار و احساسات همه اشراف داشته باشید و اینش جالب بود
اما به نظرم یه جاهایی خیلی کشدار شده بود
نقطه اوج هم در نوع خودش جالب بود، اما شاید به شدت جا نخورید
در کل خوندن این کتاب خالی از لطف نیست
حجم
۲۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۷۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰۷۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد