نظرات کاربران درباره کتاب وقتی همه چیز از هم می پاشد

درست وقتی که عنوان کتاب برام اتفاق افتاده بود اومدم سراغش؛ این کتاب شما رو آروم می‌کنه بهتون چرایی مراقبه رو توضیح میده و روش صحیحش رو با ظرافت میگه؛ من احساسم به کتاب مشابه کتاب نیروی حال بود؛ بهتون یاد میده چه طور رها کنید و درست وقتی به انتهای ناامیدی رسیدید کشف کنید که تمام زندگی همین ناامیدی است و وقتی این رو بفهمید، وقتی به این عدم اطمینان و عدم قطعیت برسید، می‌فهمید کافیه هر لحظه رو تجربه و احساس و مشاهده کنید و نیازی به ری اکشن خاصی ندارید... کتاب سختیه؛ در کنارش هنر ظریف بی دغدغه بودن رو توصیه می‌کنم بخونید و حتی پاندای بزرگ و اژدهای کوچک ؛ یه جورایی به هم مرتبط هستند و کمک می‌کنه منظور نویسنده رو بهتر متوجه شیم.

کتاب خیلی خوبیه از وقتی این کتابو خوندم به هنر رهایی رسیدم تونستم رها کنم مطمعن باشید رها کردن خیلی سخته ولی من فکر میکنم قسمت هایی از کتاب خوب ترجمه نشدن مفهوم رو ساده نمیرسونه ولی درکل کتاب لذت بخشی بود برای من

این کتاب کلا یک حرف اساسی و پایه ای داره. مواجه شدن با رنج و پذیرا بودن نسبت به ترسها. اما چطور ؟ معلوم نیست. طرز فکر نویسنده ای که شبیه یک راهب بودایی زندگی می کنه ، با اینکه تلاش کرده کتاب روانی بنویسه ، نمیتونه منتقل بشه. ممکنه خودش به چیزی رسیده باشه. اما این کتاب در بیان موضوع ناتوان هست. شما در نظر بگیرید که مثلا میخواهید مزه یک غذای جدید را برای کسی تعریف کنید. مجبورید مثال بزنین. بگید شبیه فلان غذا هست ولی اون نیست. شبیه فلان هست ولی اون نیست. اخرش هم مطمئن هستید که طرف مقابل باید خودش غذا را بخوره تا متوجه بشه. این کتاب همچین چیزیه. اتفاقی برای نویسنده افتاده اما امکان نداره بتونه توضیح بده.