نظرات کاربران درباره کتاب هویج بستنی

🎻✨️___ مطالعه نسخه الکترونیکی ___✨️🎻 مجموعه داستان های کوتاه از فرهاد حسن زاده به نام هویج بستنی! و صد البته از ناشر محبوب من یعنی "نشر افق" این کامنتی که میبینید توی 1402/8/11 شروع به نوشتنش کردم و در تاریخ 1402/8/12 تمومش کردم (با توجه به خوندن هر داستان در طول روز🤎🦥) ‌ 🦥1_فیلم ترسناک: اسمشو دیدم با خودم گفتم حتما از اون داستان ترسناکایی‌ که برای بچهای 7 یا 8 ساله فقط ترسناکه، ولی وقتی داستانو دیدم به معنای واقعی کیف کردم. محتوای ترسناک نداشت و بیشتر جنبه ی فان بود‌. درباره دختری که بجای درس خوندن میره سراغ تماشای یک فیلم با ژانر ترسناک و هیجان انگیز، درحالی که خانوادش برای کاری به مدت چند ساعت بیرون از خانه میروند‌. که در همین حین اتفاقاتی در مدت تماشای فیلم رخ می‌دهد.. ‌ 🦥2_تعطیلات نوروزی در فرانسه و حومه: دروغ چرا؟ ابتدای داستان اصلا برام جذاب نبود، ولی کم کم به نقطه اوجش رسید و تازه برای "من" داستان شروع شده بود. داستان درباره خانواده ای هستش که قراره با معوقه (که البته خودمم اصلا نمیدونستم چیه ولی وقتی تحقیق کردم همون حقوقی‌عه که عقب افتاده) اونم توی عید نوروز به سفر برن، اونم جاهایی مثل اصفهان، شیراز و.. که قبل رفتن به سفر اتفاقی براشون میوفته... ‌ 🦥3_فقرا و رفقا و چند تا چیز کوچولو: اول از همه، واقعا چقدر ایده ی نابی بودو چه عنوان بلندی، ولی فکر کنید اون موقع چند سال پیش بوده که پول بیمارستان و قرص و دارو فقط 30 هزارتومان بوده🥲🤌🏾 داستان از جایی شروع میشه که دختری با مادرش که از درد ستون فقراتش‌ تصمیم میگیرن که به بیمارستان بیان تا معاینه بشه، که در حین جستجوی دکتر اتفاقی براشون رخ میده و... ‌‌ 🦥4_برق حقیقت: به قول نویسنده، نباید بچه های نسل جدید رو دست کم گرفت! ولی پایانش غیرقابل پیش بینی بود، بهتر بگم برگام ریخت🤌🏾🫥 داستان داره مشکل پسری رو روایت میکنه که قبض پول خشک شویی که کت و شروار پدرش رو اونجا برده گم میکنه و تصمیم میگیره یکجوری بدون قبض بتونه لباس های پدرشو برگردونه، نکته اینجاست حتی رنگ لباس روهم یادش نمیاد، ولی در نهایت میتونه کت و شروار پدرشو پس بگیره...؟ ‌ 🦥5_بابا لنگ دراز عزیزم: چقدر قشنگ، در انتها حدسی درباره ی داستان زدم و از اینکه واقعی شد به معنای ذوق کردم.. خب حاشیه نرم، در انتهای داستان اگه من جای پگاه بودم فقط فشار میخوردم.. فشار نه هااا..! فشاااار..!! داستان داره نامه نویسی دختری به اسم پگاه به بابالنگ دراز روایت میکنه که به تولد کسی دعوت میشه و درحین رفتن به تولد اتفاقاتی رخ می‌دهد و... ‌‌ 🦥6_اشرف مخلوقات در قبرستان دیجیتالی: ‌ ‌ ‌📣هشدار: این قسمت دارای اسپویل می باشد.📣 هدف داستان پیدا شدن سنگ قبر عمه اشرف بود، و در نهایت پیدا شد. ولی برای من سواله که قسط ماشین رو چطوری دادن؟؟ با پولی که از وصیت نامه عمه بهشون رسید یا چی؟؟ و اینکه از نظرم داستان نقطه ی اوجی نداشت اگه شما متوجه نقطه ی اوجش شدین ممنون میشم بهم اطلاع بدین🥲🤌🏾 ‌ 🦥7_حافظ آنلاین: اسم داستان خیلی مشابه خودش نبود، البته بهتر بگم واژه ی "آنلاین" کاربردی نداشت. داستان خانواده ای رو روایت میکنه که از دست فروشی چهار تا فال می‌خرن، وقتی فال هارو میخونن... ‌ 🦥8_مشترک مورد نظر غش کرده است: بله بله، اون موقع گرونی بوده مرغ کیلویی ده هزارتومن🥲🤌🏾 داستان درباره اینه که مردی برای خرید مواد غذایی بیرون میره که خانوادش یادشون میاد یکچیزای دیگه ای هم باید میخریده‌ که نگفتن و بهش زنگ میزنن... ‌ ‌🦥9_دوست کیلویی چنده؟: درسته؛-؛ به دوستان خود اعتماد نکنید. داستان از جایی شروع میشه که دوست خیلی قدیمی مادر خانواده آدرس خونشونو پیدا میکنه و تصمیم میگیرن یک شب اونجا بمونن که اتفاقاتی رخ می‌هد و... ‌ 🦥10_هویج بستنی: رسیدیم به آخرین داستان مجموعه، یعنی هویج بستنی.. داستان راجب پدر و پسری هستن که تصمیم دارن کولرشون‌ رو سرویس کنند که اتفاقاتی می افته و... ‌ خب ممنونم که وقتتون رو برای این کامنت گذاشتید:))) اگه با حرف من راجب بعضی از قسمت ها موافق/مخالف بودید میتونین بهم بگید.

کتاب واقعا زیبایی هست که چند داستان کوتاه ولی بامزه و قشنگ رو تقریبا با جزئیات کامل بیان میکنه ، به طوری که میتونه کلا کلمه (داستان کوتاه) رو از یادتون ببره. در مورد کتاب یک چیزی که نظر خواننده رو جلب میکنه ، استفاده از زبان گفتاری در بیشتر مواقع هست که حالت صمیمیت بیشتری به داستان اضافه میکنه. یکی دیگه از ویژگی های کتاب بیان مطالب به صورت طنز هست که واقعا میتونه شمارو به خنده بندازه ، مخصوصا زمانی که با سبک گفتاری بخصوص نویسنده ترکیب میشه ؛ گاهی اوقات فکر می کنید یک ادم شوخ طبع و بامزه در حال تعریف داستان هست. پیشنهاد میکنم این کتاب رو از دست ندید ، چون داستان های این کتاب میتونن شمارو حتی برای یک مدت کوتاه هم که شده ، در حال و هوای گرم خودشون غرق کنن.

دو داستان اولش که باحال و جذاب بود. پیشنهاد می‌شود.

به نام خدا مجموعه داستان‌های کوتاه با حال و هوای زیبا، گاهی ترسناک و اغلب طنز و مثل کارهای دیگه‌ی فرهاد حسن‌زاده خوب و لذت‌بخش از مطالعش لذت ببرید

از این نوع کتابا بود که یه خنده ریز رو لبات میورد همین که داخل یک داستان باز داستان های مختلف داشت جالب بود نوع نوشتنش و جلدش هم خیلی جالب بود

عالی

بسیار عالی.

چند داستان کوتاه و بسیار بسیار بسیار ساده !!

سه داستان اول کتاب رو خوندم،ساده ،روان وازمسایل روزمره داستانهای زیباوگاه خنده داریست،من لذت بردم،ممنون ازطاقچه

برای تعریف همین بس که یک شبه تمومش کردم . ایرانی اصله . 👏🏻

این کتاب یک روز رایگان بود من اون موقع خریدم خیلی قشنگ بود من کلا این سبک کتاب ها رو میپسندم یک مجموعه متشکل از چند تا داستان

فقط میتوم بگم خیلی خندیدم و عاشقش شدمممم البته اینم بگم من همیشه کتاب های سنگین میخونم‌جوری هرصفحه ای که میخونم باید روش فکر کنم و این کتاب محشر بود محشر

کتاب باحالیه

این کتاب در مورد زندگی آدم هاست و نمیخوام لوش بدم به نظرم این کتابو بخونید تا خیلی قشنگه 👈👉

مجموعه ای از چند داستان کوتاه ساده و تا حدی با جنبه های کمرنگی از طنز کتاب مورد علاقه من نبود ولی مطمینا خیلی از دوستان هستن که این مدل داستانها رو دوست دارن پس کلی نمیتونم بگم بخونین یا نه بسته به سلیقه خودتون داره

قلم داستان‌ها خوب بود و روایات هم به ظاهر طنز. اما بیشتر محتواها ناامیدکننده و سیاه بود!

خب چندتا داستان واقعا بامزه و خنده‌دار داشت ، تم داستان‌ها عید و نوروز بود که از این لحاظ به نظرم عملکرد جالبی بود که داستان‌های کوتاه با یک تم موضوع در یک کتاب قرار گرفتند. نکته‌ای که توجهمو جلب کرد به نظرم برای نوجوونا زیاد مناسب نیس، درسته راوی یا شخصیت اصلی داستان‌ها نوجوونا بودن ولی همچین هم کتاب مناسب نووجون‌ها نیس

کتاب بسیار عالی بود مخصوصا داستان آخر که انگار توش زندگی کردم. از بین همه داستان ها داستان مشترک مورد نظر غش کرده است به دلم نچسبید چون اول شخص نوشته شده بود ولی اول شخصش مرتب عوض میشد.

یه کتاب خوشمزه و شیرین ... از اون کتاب هایی بود که لبخندِ ملیح و گرم می شونه رو لب های آدم. خیلی با نمک و باصفا بود!

۱۰ داستانک طنز و سرگرم کننده قلم نویسنده عالی و روان بود مدت یکساعت و نیم زمان برد تا تمو‌شد توی مسیر رفت و برگشت با مترو☺️