نظرات کاربران درباره کتاب موزه‌ی دزدان (نگهبانان: جلد ۱)

(نقدم روی هرسه جلد رو توی همین نظر خلاصه میکنم. ⚠این نقد حاوی مقداری اسپویل است⚠ اما چه میشه کرد که خوندنش لازمه😳) . ✔داستان: سه گانه ی نگهبانان اثر لیان تنر,نویسنده ی نیوزلندی است که تابحال جوایز بسیاری کسب کرده است.سه گانه ی نگهبانان عبارتند از: . 🚩1_موزه دزدان : در شهرجوئل بی صبری ,گناه است و بی پروایی,جرم محسوب میشود.گلدی راث دوازده ساله نیز مانند تمام کودکان شهر,همه عمر با زنجیری حفاظتی به والدینش یا به محافظانی به نام کفیلان مقدس زنجیر بوده و هرگز طعم آزادی و استقلال فردی را نچشیده است.قرار است در روز خاصی به نام روز جدایی,گلدی و سایر کودکانی که به دوازده سالگی رسیده اند از زنجیر حفاظتی جداشوند اما با انفجار بمبی در شهر ,مراسم لغو میشودوجدایی شان به تاخیر می افتد.گلدی که دیگر طاقت ندارد,زنجیر را پاره میکند و میگریزد.او پس از فرار به موزه شهر پناه میبرد اما موزه جایی نیست که همه تصور میکنند.این موزه محل نگهداری اسراری ترسناک و ویرانگر است که باید همواره پنهان بمانند,مبادا آن اسرار چون بلایی برسر شهر نازل شوند. . 🚩2_شهردروغگویان:گلدی و توداسپیت(که در جلد اول باهاش آشنامیشیم)حالا دیگر به عنوان نگهبانان موزه ی اسرار آمیز دانت ایفای وظیفه میکنند.اما وقتی بانی,خواهر توداسپیت به دست افرادی ناشناس ربوده میشود ,این دونفر به تعقیب ربایندگان می پردازندو پس از سفری دریایی,سر از شهربندری اسپوک درمی آورند... . 🚩 3_گذرجانوران:گلدی,توداسپیت وبانی,دزدانه و نیمه های شب به جوئل برمی گردندومتوجه میشوند که شهر زیر سلطه فوگلمن در آمده است.موزه ی دانت از این خطر برخود میپیچد وتنهابا تلاش نگهبانانِ بزرگتر موزه است که خطرات نهفته دردل موزه هنوز به شهر سرازیر نشده اند.گلدی برای شکست دادن فوگلمن باید پا در گذرجانوران بگذارد:گذرگاهی باستانی در اعماق موزه باچنان اسرار و خطراتی که تاکنون احدی از آن زنده برنگشته... . ✔پشت پرده: حقیقت اینه که پشت جملات جذاب و داستان هیجان انگیز کتاب ,با ظرافت تمام حرفهایِ اصلی نویسنده وجود داره که با دقت میشه به اونها پی برد. در اورشلیم دیواری وجود داره به نامِ "دیوار ندبه";یهودیان درکنار این دیوار عبادت میکنن.نکته اینجاس که چطور این عبادت رو انجام میدن؟اونها دستشونو به دیوار میذارن یا درکنار دیوار حرکاتی انجام میدن وجملات و آوازهایی از کتابهای مقدس میخونن.اگه این مطلب رو با کتاب تطبیق بدیم در سه گانه ی نگهبانان دقیقا همین اتفاق میفته:هروقت دیوارهای موزه (دیوارندبه) به حرکت میفتن,نگهبانان موزه(یهودیان)دست به دیوار موزه میذارن و آوازهای نخستین و مقدس میخونن,"این آوازی بود که همه ی آوازهای دنیااز آن نشئت گرفته بود"(ص201ج2).حالا چه زمانی موزه به حرکت درمیاد؟! وقتی برای نگهبانان موزه اتفاقی بیفته یا وقتی خطری موزه رو تهدید کنه.یه جورایی نویسنده داره هشدار میده به همه ی انسانها(غیریهودیان)که اگه به نگهبانان(یهودیان)و موزه(محل زندگی ییهودیان )آسیبی بزنن ,تمام بیماریها و رنجها و جنگها به دنیا سرازیر میشه.تمامِ زیبایی ها و پاکیزگی ها در دنیای پشتِ دیوار(اسرائیل)وجود داره وهرجایی غیر ازاون بی ارزش و نکبت بار هستش!حالا این به نظرشما یعنی چی؟یعنی یهودیان, نگهبانان دنیا در مقابل بدیها و زشتیها هستندو کسایی که دنیارو نجات میدن. مگه چه کسانی تهدیدی برای دنیا هستن که لازمه یهودیان از دنیا محافظت کنن؟! "فوگلمن و مزدورانش" فوگلمن ,رئیس کفیلان مقدس هستش و کفیلان هم نمایندگان خداهستند.این افراد,مردمی هستن که حسابی ترسو,پلید, ابله و نفهم هستن دائم از هفت کتاب(کتاب مقدس)مطالبی میخونن,به فکر رهبری و ریاست بردیگران هستن و برای رهبری بردیگران هرچیزی رو وسیله قرار میدن حتی جون آدمهارو.همه ی مردم ازشون متنفرن و میترسن.این افراد,نماینده خدایانی هستن که مردم بیشتر از آنکه به اونها دل ببندن ازشون میترسن و نگرانن که نکنه خدایان بهشون آسیب بزنن!! حالا فوگلمن که رییس کفیلان هستش یک مردِ افسونگر و حیله باز هستش که حتی خواهرش رو هم قربانی جاه طلبی های خودش میکنه و همه ی قوانین حاکم رو برهم میزنه.این مرد"پیشوای کفیلان مقدس و سخنگوی هفت ایزد"(ص295_ج2)است! این کفیلان کسایی هستن که آزادی رو از مردم گرفتن!وجالبتر اینجاس که درجلد سوم میخونیم که این دشمنانِ موزه به دوگروه مخالف(کفیلان و مزدوران)تقسیم میشن و باهم دائم درحال جنگ هستن. جایی دراین داستان وجود داره به نام"خانه توبه".اینجا به حدی وحشتناکه که مردم حتی درموردش حرف نمیزنن و کسایی که مخالفتی با کفیلان بکنن رو به اینجا میبرن. آیا این توی ذهن یه نوجوون این مطلب رو حک نمیکنه که توبه,وحشتناکه؟! نکته قشنگِ ماجرا اینجاس.درجلد سوم این یهودیان از اجنه و ارواح کمک میگیرن,یعنی همه چیز رو دراختیار دارن:قدرتهای نامحدود,کمک اجنه و ارواح و..."همه چیز دراختیار یهود" (عین اون چیزی که در مجموعهX_MENدیدیم) حالا میرسیم به جذابترین بخش ماجرا! درجلد دوم میخونیم که گلدی و دوستانش در یک تونل فاضلاب توسط کفیلان محاصره میشن,اونها باید از "دروغ بزرگ" برای رهاشدن استفاده کنن,در اون روز در شهر اسپوک ,جشنواره ی دروغگویی برپاست و اگه کسی یه دروغ بزرگ پیداکنه میتونه تا طلوعِ آفتاب فردا همون کسی بشه که آرزوش رو داره.دقت لطفا! "در آستانه ی تسلیم شدن بود که در پس ذهنش ازچنان عمقی که به دشواری آنرا می شنید,صدایی زمزمه کرد:_بخوان. گلدی من و من کرد:_چ...چی؟ _بخوان! _چ...چی بخوانم؟ ولی صدا تنها چیزی که میگفت این بود که بخوان....تنها چیزی که [گلدی]به یاد می آورد تکه ای از شعر جفنگی بود که در خیابانهای اسپوک شنیده بود[...]بچه هاش هم پشمالو...درست به سان لولو..."(ص200_201ج2) گلدی_ که خودشو شبیه پسرها کرده_سرانجام با خوندن آواز نخستین میتونه اون دروغ بزرگ رو ظاهرکنه. حالا داستان نزول آیه ی سوره فلق رو برپیامبر به یاد بیارید. اقرأ...وحضرت توان خواندن ندارن و دوباره ندا میاد که بخوان...حالا بااین تماثیل اگه دو داستان رو روی هم بذاریم اون دروغ بزرگ چیزی غیر (نعوذبالله)قرآن میتونه باشه؟و اگه گلدی با آواز نخستین دروغ رو ظاهر کرده یعنی پایه ی اسلام(قرآن),یهود(دعای یهودی) هستش!(نویسنده فراموش کرده قبلن گفته بود وقتی یه دروغ بزرگ ظاهر میشه تنها سخنی که گفته میشه تنها یک پرسشه ,همین!) مردم در این کتاب همه ابله و به عبارتی طلسم شده ی کفیلان هستن,اونهارو یاور خودشون میدونن و این وسط انسانهایِ متفاوتی(توجه شود!)باید باشن تا اونها رو نجات بدن! درآخر داستان,گلدی (یهودیان)مانند" گرگی" ,فوگلمن (غیریهودیان) را که مانند "خرگوش" در اختیار ش هستش به کمک سایر نگهبانان موزه نابود میکنه و این برای اونها یعنی آزادی! نابودی تمام مردم غیریهود😔 یه سوال:چرا فقط دزدها متوجه تغییرات موزه میشدن؟! . ✔چرا پنج ستاره؟! پنج ستاره به ترجمه ی عالی و هنرمندانه (به خصوص در دیالوگهای ول گربه ها)وداستان خلاقانه و هیجان انگیز. . 📌پ.ن: شرط میبندم هالیوود از این کتاب فیلم و انیمیشن بسازه.واقعا ظرفیتش بیشتر از اینه که فقط در قالب کتاب بمونه.

این کتاب رو دوست داشتم چون نگاه متفاوتی نسبت به هر چیزی داشت. چی میشد اگه معنای خوب و بد عوض میشد؟ اصلا کی تعریف کرده که خوب و بد چی هستند؟ تو این داستان فرار برای نجات جونت لازمه، فریب دادن برای حفظ امنیت و گوش ندادن به حرف دیگران برای انجام کار درست. حتی دزدی و جاسوسی هم یک نوع تعریف محسوب میشن. این اصلا خلاف اخلاق نیست! چون بعضی موقع ها راه جنگیدن با بدی اینه که خودت هم یخورده کارهای بد بکنی! با راستگویی زنجیرها باز نمیشن یا با لبخند زدن آدم بده داستان از کارش خجالت نمیکشه! خوندن همچین داستانهایی لازمه! چون بهمون یاد میده که خوبی و بدی تعریف ثابتی نداره و در هر شرایطی مفهومش عوض میشه.

فوق العاده هیجان انگیز،ترسناک،عالی وای اصلا تا نخونیدش نمیفهمید

ی دنیا،جدا از این دنیا خیلی خوبه خیلی

واقعا بینظیر بود🤩🤩🤩 من ۲ بار نسخه چاپی هر ۳ جلد این کتاب رو خوندم و قصد دارم یه دفعه دیگه هم بخونم

زیاد خوشم نیامد

خیلی عالی، حتما بخوانید.

برای بچه ها خوب نیست

بی نظیر و جالب بود👌🏻👌🏻🌹🌹 توصیه میکنم😊🌸

کتا عالی و بینظیری بود

عالی بود

۳ جلد هست که جلد ۱ رو من دوست داشتم و جلد دوم و سوم جالب نیست

داستان قشنگی داره. از جلد دوم داستان اصلی شروع میشه و جذابه⁦❤️⁩⁦❤️⁩

یکی از بهترین ها ! سه جلدش رو خوندم و همشون عالی و فوق‌العاده بودن . ولی اگه بخوام نظر خودم رو بگم . جلد دومش شهر دروغگویان رو خیلی بیشتر دوست داشتم . مرسی !💛🍊🎈

عالیییییییییییییییییییییییه حتما دانلود کنید و بخوانید 🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩💖

میشه بگید ترسناکه یا چطوریه؟

شاید فانتزی‌های هیجان‌انگیزتری خونده باشم، ولی این کتاب حداقل در بار اول خوندن کشش و جذابیت خوبی داشت و جهان خودش رو خلق کرده بود.

عالی