نظرات درباره کتاب وقتی که او رفت و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب وقتی که او رفت

نظرات کاربران درباره کتاب وقتی که او رفت

نویسنده:لیزا جوئل
انتشارات:نشر سنگ
امتیاز:
۳.۸از ۱۸۹ رأی
۳٫۸
(۱۸۹)
سارا
بسیار ناراحت کننده، تا حدودی غیر واقعی
m.n
در کل نمیتونم بگم کتاب خوب یا بدیه خوبه شاید چون نویسنده اش واقعا زیبا و باور پذیر نوشته بده چون واقعا قلب آدم رو فشرده می‌کنه و باخوندنش حداقل به من حس خوبی دست نداد و ادامه دادانش صرفا برای حس کنجکاویم بود ولی بازم هم این یعنی تاثیر گذار بوده شاید حتی قابلیت اینکه یه فیلم سینمایی پرفروش رو هم بشه داشته باشه ولی احساس میکنم مردم بعد از دیدنش خوشحال نخواهند بود از حق نگذریم بخش های از مکالمه های شخصیت های داستان واقعا جای تامل داره و همین طور شخصیت پردازی خوبی رو میشه تو داستان دید اینو هم اضافه کنم که از نظر من غم و دردی که تو داستان هست باعث میشه خیلی نتونی به دنبال درس گرفتن و یادگرفتن چیز های جدید به این کتاب نگاه کنی برای کسی که یه سرگرمی تلخ بخواد خوندنش شاید جالب باشه
A_kh5839
بعداز سه رمان(دختری که رهایش کردی،مردی به نام اوه ملت عشق)بسیارزیبا وجذاب بود
کاربر 6711973
به دوستانی که علاقمند به داستان های معمای و پلیسی هستند حتما پیشنهاد میکنم.
B@r@n
از وقتی این کتاب رو خوندم قدر داشته هامو بیشتر دونستم و بخاطر تک تکشون از خداوند تشکر کردم گاهی ارزشمندترین نعمت ها اونقدر جلوی چشممونه که کم کم دیگه نمیبینیمشون و حتی به جایی می رسه که گاهی آرزو می کنیم کاش نبودند در حالیکه در گوشه ای از جهان کسانی در حسرت نداشتنش رنج می کشند. در تک تک لحظه هاییکه مادر الی به دخترش فکر می کرد و دنبال نشونه هاش می گشت. کنارش بودم و خودمو جای اون می گذاشتم و تا حدودی رنجی که می کشید رو درک کردم غم بسیار سنگینی رو باید به دوش بکشید اگر تصمیم به خوندنش گرفتید. اما بنظرم ارزش داره. هر بار خدا رو شکر کردم که جای لورل نیستم و داشته هامو سفت چسبیدم هر چند کوچیک هر چند بنظر معمولی. او در واقع تمام نعمت های کوچک و بزرگی هست که خداوند در اختیارمون گذاشته.
شیلا در جستجوی خوشبختی
"وقتی کتاب می خوانم احساس میکنم توی یه دنیای واقعی هستم و وقتی کتاب را میبندم انگار به رویا برگشتم"........ واقعا از غم واندوه داستان هر چی بگم کمه مخصوصا اگر مادر باشی به عمق اندوه داستان پی میبری قبلا هم رمانهای غمگین خوندم ولی این خیلی حالمو بد کرد گفتم که باید مادر باشی تا بیشتر درک کنی مخصوصا اون جایی که : لورل به خیابان وخونه نوئل نگاه میکنه و با خودش میگه من این همه بی تفاوت از کنارش گذشتم قلبم به درد نیومد.........
nowgara
الی واقعا قوی بود . نوئل فقط عشق رو میخواست. نویسنده واقعا احساسات رو جوری بیان کرد که حتی بدنم بهش واکنش میده . نامه الی منو خیلی بیشتر ناراحت کرد
معصومه
این کتاب یه رازی داره. یه راز بزرگ و از همه مهمتر کنار تمام انقاق ها میخواد بگه هیچ وقت به هیچ کسی اعتماد نکن. حتی اگه یه روزی آشنا بود واست. یه آشنای که فرداش غریبه میشه. به هیچ کس اعتماد نکن.‌ بی خبر جایی نرو.‌ و رازهاتو به هر کسی نگو. از حست پیروی کن ...... حس ها هیچ وقت بهت دروغ نمیگن
zhaleh
تا نیمه کتاب کمی خسته کننده بود ولی از نیمه کتاب به بعد فوق‌العاده هیجان انگیز و غمگین بود.
کتابخوار.
حقیقتش اینه که تو بد موقعی خوندمش. و واقعا پشیمونم که چرا خوندمش. به عنوان یه کتاب تفریحی واسه استراحت وسط درس خوندن شروعش کردم. کسی که دو روزدیگه آزمون داره و نباید دغدغه اضافی دور سرش بچرخه و ذهنش درگیر بشه نباید همچین چیزیو بخونه ولی خب من خوندم و ذهنم تا خیلی بعدش درگیر بود. نکته دیگه اینکه من طرفای صفحه ۵۰ یه حس کوچولو زدم که داستان چیه ولی بعد به خودم گفتم نه بابا داستان در این حد مریض نیست.... و تهش فهمیدم که بیشتر از چیزی که من حدس میزدم مریض بود🌝 در مورد مامان پاپی انتظارشو داشتم ولی باباش نه دیگه..
سعید دلارامی
ناراحت کننده بود ، کم غصه داریم که با کتابم غصه بخوریم.
parisa
جوری که در نظرات از غم‌انگیز و استرس‌زا بودنش گفتن، نبود. داستان زندگی یک زن بعد از گم شدن دختر نوجوانش هست و این که یک روز با یک نفر آشنا میشه که تا حد زیادی به گم شدن دخترش مربوطه. به عنوان یک داستان جنایی چندان غیر قابل پیش بینی نبود. پایان نسبتاً غم انگیز داشت اما داستان‌های واقعی وحشتناک‌تری وجود دارن مثلا مثل «نوارهای پوکیپسی» که در قالب مستند هم ساخته شده. در مجموع برای یک‌بار خوندن بد نبود.
970422
تلخ، غم انگیز مخصوصا اگه مادر باشین و دختر داشته باشین، تا حدودی مهیج که باعث میشه کتاب رو تقریبا یه نفس بخونین، و تا حدودی قابل پیش بینی.
AS4438
داستانی فوق العاده زیبا ولی تلخ، وعبرت آموز ،مواظب افرادی که به خانه راه میدهیم وباآنها آشنا میشویم باشیم.
mt
داستان غمگینی بود اما ایده بکری نداشت و قابل پیش بینی بود، باید بگم ترکیبی بود از کتاب استخوانهای دوست داشتنی و کلکسیونر و اتاق ، ترکیب این سه رمان و تغییر جنسیت قاتل ، میشه کتاب حاضر! در کل بد نیست
اردلان
خیلی خوب بود،دو روزه تمومش کردم و همچنین داستانی غم انگیز داره.
کاربر 5120931
ماهرانه تا عمق کتاب کشیده میشوید و با شخصیت های کتاب هم ذات پنداری میکنید تا جایی که احساساتتان به غلیان درآمده و آرزو میکنید کاش کتاب را نخوانده بودید
sh.em77
فقط میتونم بگم خیلی غمگین بود، با این حال از خوندنش دست نکشیدم میخواستم ببینم ماجرا چی بوده و چه به سر شخصیت ها میاد. غمش تا عمق وجودتون میره اگه تحمل ندارید پیشنهاد نمیکنم بخونید عزیزان.
فاطمه
محتوای آموزنده اش این بود که به بچه هاتون یاد بدید بدون اجازه شما جایی نرن! به نظرم مامانا نخونند واقعا حال آدم بد میشه غمگین و دارکه!!! مثلا آخرش شاده ولی بازم دارکه😑 کاش نمیخوندمش!!!خیلی غمگین شدم
z.gh
داستان غمگین و تکان دهنده ای داشت

حجم

۲۷۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۷۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان