نظرات کاربران درباره کتاب سنت شکن
۴٫۱
(۱۷۵)
G.M
مرور داستان:
«کاش قانونی بود به نام انسانیت، تا یادآورمان میشد که همهٔ ما انسانیم. انسانهایی که والاترین صفتمان انسانیت است و نباید اجازه دهیم با فراموش کردنش، خوی حیوانی درونمان، با طمعهای نفسانیاش، دنیای رنگارنگ کودکان را بسوزاند و خاکسترهایشان را به دوششان بکشانند.»
«سنتشکن» آخرین اثر چاپی «الناز محمدی» که از نشر «سخن» به چاپ رسیده، زندگی دختری به نام «سایه» را روایت میکند که خانوادهاش را در یکی از بمبارانهای شهر دزفول از دست دادهاست. او برای مستقل ماندن راهی شیراز میشود تا بهعنوان همیار در یکی از مراکز بچههای بیسرپرست به ادامه زندگیاش بپردازد. اما پس از چندی که از اقامتش در آن مرکز میگذرد، با مرگ یکی از کودکان روبهرو میشوند که راز پشتپردهٔ آن جنایتی تاریک و دردناکی را برملا میسازد.
«سنتشکن» با قصهٔ آدمهایی شروع میشود که نفْس ناپاکشان، جسم و روح کودکان بیپناه را به تاراج میبرد و عواقب جبرانناپذیری را برایشان بر جا میگذارد؛ عواقبی که آنها را از آمالهایشان دور نگه میدارد و به جای آن، عقده، بغض و حسرتها را در جانشان مینشاند تا بیسروسامانیشان را به تصویر بکشاند. اما بهدنبالهٔ داستان، آدمهایی خودساخته، صبور، ازجانگذشته، فداکار و همراهی به میان میآیند تا جایگاه و موقعیت اجتماعی هر انسان حسود، طماع و متکبر را بهدرستی نشان دهد تا حق علیه ظلم را فریاد بزنند.
از ابتدای داستان، با قلمی روان و شیوا، به دنیای از معماهای گولزننده قدم میگذاریم تا در دو زمان مشخص و از دیدگاه دو راوی -اول شخص و سوم شخص محدود- در سیر اتفاقات گذشته و حال در رفت و آمد باشیم و آرامآرام همراه با آنها به حقیقتها دست یابیم.
در نگاه اول، شاید با حجمی بالا روبهرو باشید اما تعلیق خوب کتاب تا صفحات پایانی شما را همراه میکند، و حتی شاهد باز شدن نیمی از گروههای ذهنیمان در یکسوم پایانی کتاب هستیم.
نکته قابلتأمل کتاب، شخصیتپردازی خوب آن بود که درست و بهجا روند روبه رشدی داشتند و خبری از کامل و بینقص بودنشان نبود.
تنها شخصیتی که دوست داشتم با کمی جابهجایی در معماها بهتر تعریف میشد، عاقبت آرش بود که تحولش کمی برای من گنگ بود! هرچند نوشتن آن قسمت از ماجرا با زاویهدید سوم شخص محدود بود و نشان دادنِ تحولش ناخودآگاه رد میشد.
سنتشکن یک کار رئال-اجتماعی-معمایی است که تلخیهای زندگی را در سلول به سلول تکتک شخصیتها احساس میکنید، اما رفتهرفته این تلخیها با جادوی کلمات به شیرینی لحظاتی تبدیل میشوند که عشق را میتوان معجزه آن دانست.
اگر به رمانهای که نیمی از آن به واقعیت تنیده شدهاست علاقهمندید، این کتاب با تمام حقیقتهایش گزینه مناسب پیشروی شماست.
کاربر ۱۲۸۲۹۵۹
ممنون از راهنمایی خوب شم
س.ت
در یک کلمه میتونم بگم بی نظیر بود.گره های داستان تا اخرین لحظه سوپرایز های عجیبی برات داشتن غیر قابل حدس خیلی با داستان خو گرفتم یه جاهایس صفحرو میبستم و فقط داستان رو تصور میکردم تا بتونم درک کنم چه اتفاقی افتاد..گریه کردم لبخند زدم .. خیلی عالی بود از اونایی یود که تو ذهنم باقی میمونه.. پیشنها میکنم اگر حوصله داستان با گره های طولانی دارید بخونید..در اخر خطر اسپویل . چه قدر خودخواهی و قد بودن یه نفر باعث نفرت دوبرادر از هم شد اون یه نفر هم اقا بزرگ بود که هی میگفت میزنم به نام نوم کارخونه رو تو غلط میکنی بابا گند زدی به همه چیز... بنزین ریخت رو اتیش چه قدر خراب کردن زندگی هارو معصومیت سایه رو زندگیشو کودکی و زندگی شهاب و که چی بشه ؟! ارزششو داشت؟! قد و خودخواه..
maryam.me82
این کتاب بسیار داستان پردازی عالی داره و شما به خوبی میتونید با شخصیت ها همراه بشید. چاشنی معمایی که داره باعث میشه همش حدس و گمان های مختلف در مورد هر بخش بزنید که گاهی با نتایجش شما رو کاملا شگفت زده میکنه. اولین اثری هست که از خانم محمدی خوندم و به شدت دوسش داشتم
ریحانه
کتاب خوبی بود . اون فصلهایی که داستان از زبان سایه بیان میشد رو بیشتر دوست داشتم اما گاهی از کش اومدن بیش از حد داستان کلافه میشدم . در کل قشنگ بود . عشق ارس و سایه واقعا زیبا بود
maryam
لذت بردم
رمان عاشقانه معمایی زیبایی بود، که گره های داستان تا انتها، قابل تشخیص نبودند!
Anahita malmir
کتاب خیلی خوبی بود و داستان پردازی خوبی هم داشت.
کتاب جذابیت داشت و مهم ترین نکته خوب اش علاوه بر داستان پردازی و جذابیت بالایش،چینش فصل ها و ارتباط آنها باهم و پوشش هر فصل با فصل های قبلی و بعدی بود و حتی برخی فصل ها آدم و دچار شک و گمانه زنی میکرد.
داستان در دو زمان روایت میشه یک روایتی قدیمی از دختری به اسم سایه که یتیم است و در پرورشگاهی در شیراز به دلیل برملا کردن سو استفاده از دختری به اسم هما و قتل صورت گرفته شده،قربانی خشونت و حتی تجاوز میشود.و داستان دیگر داستان سیاوش است که با کلی داستان و سوال در ذهنش،شیراز را ترک کرده و بدنبال ساختن دنیای خود به دور از غالب بودن قدرت خانواده پدرش اش هست.دو داستان در دو بازه زمانی متفاوت....
چیش هوشمندانه فصل ها خیلی عالی بود.
بخش عاشقانه داستان بقدری قابل باور و امکان پذیر بود که هرگز خواننده را اذیت و کسل نمیکرد. نویسنده عشق را بین انسان هایی در دوران دور و دورانی جدید و نو را از هرگونه کلیشه دور کرده بود.
دوستش داشتم و حتما پیشنهاداش میکنم♥️
ل.صفوی
کتاب قصه قشنگی داشت. برای من جذاب بود. ممنون از نویسنده محترم
کاربر ۳۲۰۸۴۶۴
عالی بود ممنون ازنویسنده
ماه تابان
بسیار زیبا و دلنشین بود
zh2411
متن روان نیست و ابهام زیاد داره
خیلی کدها داده میشه اما پرداخته نمیشه
قصه خوبه در دو زمان روایت میشه(حال و گذشته) که من گذشته رو بیشتر دوست داشتم
بعضی جاها مشخص نبود گوینده گفتگو چه کسی هست که ایراد هست
داستان پردازی خوبی داشت اما از لحاظ نگارشی میشد بهتر نوشته بشه
خوب فضا سازی نشده بود(نمیشد محیط رو طبق نوشته خوب تصور کرد)
Amir
بهترین و جذاب ترین رمانی است که تابحال خوانده ام. فوق العاده کشش بالایی داره و خواننده رو میخکوب داستان میکنه. از صمیم قلب به نویسنده حرفه ایه این رمان سرکار خانم الناز محمدی بابت قدرت و ذوق بالای داستان پردازیشون تبریک میگم و خدا رو شکر می کنم که همچین نویسنده های زبردستی داریم. از زحمات تمام دست اندرکاران تهیه این کتاب، چه نسخه چاپی و چه دیجیتال کمال تشکر را دارم. حتما بخونیدش...!
مری
حدودا تا نیمه ی کتاب، کتاب تعلیق داشت و من ۵ ساعت مداوم مشغول مطالعه بودم ولی از اون جایی که شما توی طول داستان به هیچ کدوم از شخصیت ها انقدر خوب پرداخته نشده که بهشون نزدیک شید یک سوم آخر کتاب با اینکه شروع گره گشایی هست تمایلتون واسه ادامه خیلی کم می شه. ( حداقل برای من اینطور بود). کتاب دیالوگ نویسی خوبی داشت. مونولوگ ها به اندازه بود طوری که خودتونو توی اون فضا تصور کنید. با تمام این ها من دوست داشتم کتاب در صفحات خیلی کم تری نوشته می شد و در آخر فکر نمی کنم هیچ کدوم از شخصیت های این کتاب در ذهنم ثبت بشن.
کاربر ۴۹۲۴۷۶۸
میتونم به جرأت بگم که جزء معدود داستانهایی بود که واقعا باهاش ارتباط گرفتم و همراه با شخصیتهاش بغض کردم. از نظر نویسندگی هم، قلم و دایره لغات و بازی با کلمات نویسنده، روان و فوقالعاده بود. حسآمیزی، شخصیت پردازی و فضاسازی هم که حرف نداشت. در یک کلام، بینظیر و محشر بود! قلم خانم محمدی مانا 🌿🌹
زهرا
بسیار جذاب و دوست داشتنی بود.پر از معما و کشش.
دو روزه تمامش کردم.
پاییز
داستانی معمایی و احساسی که خواننده رو برای باز شدن گره های ندانسته زندگی شهاب با اشتیاق با خود همراه میکنه، زندگی سایه پر از رنجو درد بود و احساسات ادمو تحت تاثیر قرار میده، سوژه رمان واقعا زیبا بود
darya
یعنی به قدری با این غصه و داستان لذت بردام که خودم رو همش اونجا و کنارشون حس میکردم داستانش واقعا قشنگ بود واقعا زیبا بود مخصوصا وقتی میرفت به گذشته و داستان ارس و همسرش سایه رو میگفت خیلی قشنگ بوود و من چند روزی که خوندمش باهاش زندگی کردم واقعا توصیه میکنم بخونین حتما
بهار
من رمان زیاد میخونم ولی واقعا این اواخر رمانی به این زیبایی و با این شخصیت پردازی عالی و گره های داستانی نخونده بودم تا صفحه آخر داستان پر از گره و معما بود و قلم نویسنده بسیار بی نظیر بود هنوزم بعد از چند روز از پایان کتاب درگیر شخصیت های کتاب هستم و به سرنوشت تک تکشون فکر میکنم.
خسته نباشید و تشکر به نویسنده محترم
sss
رمانی عاشقانه و پر رمز و راز، حرفهای پنهانی دارد که خواننده را با خود میکشاند تا بیاید چگونه سر این صندوقچه باز میشود و پشت این پرده ماجرا چیست. قلمش گیرا و قصه پر غصهای زیبا
بخوانیدش
کاربر ۱۴۳۱۴۴۷
عالی بود
Farzan
داستان خوبی بود،داستانی پر از احساس عشق،غم،شادی،کینه…
من از خوندن این کتاب لذت بردم.
عاشقانه های اَرس بی نظیر بود…🥹
حجم
۴۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۲ صفحه
حجم
۴۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۲ صفحه
قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۷۰%
تومان