نظرات درباره کتاب باد همه جا به یک زبان سخن می گوید و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب باد همه جا به یک زبان سخن می گوید اثر اسماعیل ابراهیمی

نظرات کاربران درباره کتاب باد همه جا به یک زبان سخن می گوید

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأی
۴٫۵
(۲)
کاربر ۴۰۵۵۲۴۳
دفتر شعر " باد، همه جا به یک زبان سخن می گوید! " از هر نظر که بنگریم تحولی نو در شعر و اندیشه ایرانی را به نمایش می گذارد. گویی تصویر فشرده ای از سیر و سلوک جان انسان ایرانی در یک دوره ویژه ای از حیاتش است؛ دوره ای که همه چیز با انقلاب، دیگرگون و زیر و رو می گردد. گاهی فرو رفته و غرق در عشق و سرشار از امید و آرزو و رنگ، گاهی افتاده اندر میان فضایی بی کران، دور از همگان، بی حضور جاذبه ای، بی وزن و بی صدا، گاهی نیز غلطیده در غرقابه ای هراس آور و تاریک، نا امید و تلخ، گرچه همچنان نمی تواند دست از طمع خویش در سودای رستگاری و معنا بکشد. چه خوش بود جمال لازار ما چه با صفا هوای مرغزار ما دهد شفا نسیم حال زار ما دمد رمق گلاب جان زار ما چه رستنی برست کشتزار ما چه دانه ای نقاب چهره زد کنار... پرنده جان، با این فوران امید و آرزو، برخاسته از حال و هوای انقلاب، اوج می گیرد... و با تک تک کبوتران بلند پرواز عشق، نغمه خوانی می کند و به دنبال گرد و غبار سواران پاکباز این دیار، که از صفیر سوت عشق، بیخود گشته و بار سفر بسته اند، کورمال کورمال و هوادار، به راه می افتد... اما هنوز هنگامی نگذشته و راهی نرفته، طوفان های جانگزا و بیم زا و تردیدآفرین، از راه می رسند و جان حساس شاعر را در بیغوله ها و بیابان ها با خار مغیلان و غول ها، برابر می سازند و سیاهی کژکاری و بی بنیادی آرزوها و اوهام را به رخ می کشند. گویی برای هزارمین بار فریاد می زنند که جهان رسم و راه خود را دارد و به جان فشانی عاشقان وقعی نمی نهد و از ریختن خون آنان پرهیز ندارد و کرامت انسانی و معانی خیال انگیز آنان را، به نزدش هیچ ارج و قربی نیست. اینجاست که جان شاعر، دردمندانه و بی تاب، می نالد: من زخمی ام در بیشه ی تنهایی خویش می غرم ــ تنها؛ چونان شیر فرتوت زخمدار که پایان نزدیک خود را به انتظار ،نشسته است ... ساده می گویم با تو ؛ وین تبخیر جان من است ـــ نیک نظر کن : « چه چیز مهم است؟ امروز ، آیا هنوز انسانیم؟ . . . جمله تبهکاریم ما ! پیوسته پی برگ و باریم ما ! اصول دین ما اینست : خود پرستی، خودپرستی ، خود پرستی. آه ، نفرین بر ما ! این گونه تازه را کی آفریدیم؟ ... اهورا آیا ، خواب بود ـــ ما با اهرمن ساختیم؟ سپس باز، از تلخی و گزندگی این داستان، به خیال پناه می برد و تک دانه امید و آرزو را در جانش، مزمزه می کند و با گریز از واقعیت، به دامن آن می آویزد: دیر گاهی است؛ منتظرم ! گاه ، در ژرفنای جانم ، تیر توهّم می نشاند لرزه ای گاه ، رعشه ای بیدارم می کند از خواب خوش خیالی منتظرم ! هست کیمیاگری آیا ... تا بر این خاک مجسم ... نظری بیفکند ... می افکند آیا ؟... چه خیال هایی بودند ! چه خیال هایی بودند ! یک از آن هزار ، بسنده بود تا زیبا کند ، دستان ما را منتظرم... بدینسان، به مرور زمان و با مشاهده ناملایمات و ناکامی های روزگار، جان شاعر به سمت و سوی پوچی و سیاهی، سوق داده می شود؛ گویی همه چیز دست به دست داده و وی را به آن سمت می رانند و وی در محاصره پلیدی ها و پلشتی ها، نا امیدانه می غرد: ناگزیرم از این باور : داستانهای کهن ، کهنه اند دگر و انسان همان ، جانوری است به جستجوی آذوقه و آب اندر و گرم جایی ، به فصل سرد و سرد جایی ، به فصل گرم و در آن سر که دارد او گاه ، فقط گاه : سودایی ، دارد گذر جوانه ای دارد ، نظر نه ، بیشتر و یا در جای دیگر: مردن، فنا شدن، مسئله اینست؛ رها کنیم : چگونه زیستن را چگونه مردن را... مردن، فنا شدن، درد مشترک ، اینست! اما این همه، جان بی قرار شاعر را نمی تواند تسلی بخشد و او همچنان تمنای دیرینه انسانی را با خود حمل می کند. گویی همچون همه جان های حساس دوران، از این آرزوی رستگاری و کامیابی، بارور است‌؛ باز همچنان با فرجامین کوشش خویش، امید را از طاقچه غبار گرفته زمانه، بر می دارد و نغمه ای موافق می نوازد: قصه ذرّات را، ما نیز شنیده ایم، که در سفری دیرپا تا انتهای صورت را یک به یک پیگیر و دلیر بر لبه شمشیر، پیموده اند! . ما نیز شنیده ایم صورت به صورت یک نفس، نفس گیر، رفته اند... تا به انسان ها رسیده اند؛ به انسان رسیده اند! . . ... و مگر چیست انسان: یک جان بینا، و تو توانیش خواند: یک جام معنا... بی گمان، انتشار این دفتر را از جنبه های گوناگون، یک نقطه عطف و یک اتفاق مبارکی در حوزه شعر و ادبیات پارسی، می توان دانست که در این جهان پر از پوچی و بی معنایی، که در آن، سخن تازه ای گوش ها را نمی نوازد، و هر چه می شنوی تلخی و ناله است، می تواند برای سرگردانان روزگار، سوسویی در انتهای دالانی باشد. هم از این روست که خواندن و زیستن آن را، به شما عزیزان پیشنهاد می کنیم.

حجم

۶۷۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۳ صفحه

حجم

۶۷۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۳ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد