نظرات کاربران درباره کتاب سلاخ خانه کوچک شهر

برای یکبارخواندن بدنیست، بیشتربه مستند گوئی واخباری از بیش ازیکصدوپنجاه سال قبل یکی ازایالات امریکاست وواقعن جنایات عجیب ودلهره آوری بودند.

جنایی خون ها خوششون میاد یک مستند از آمریکا و زندگی نامه ظلم ها و خشونت هایی که به زن ها شده

سیل مهاجران در قرن‌های 18 و 19، به دنبال ثروت بیشتر و مزارع وسیع‌تر به قاره‌ی آمریکا روی آوردن. در نهایت تصمیم گرفتند برای تملک هر چه سریع‌تر این سرزمین دست به کشتار گسترده‌ی بومیان آمریکا بزنن. این کشتارها در ابتدا سرپوش قانونی داشت اما رفته‌رفته آن‌چنان گسترش پیدا کرد که برخی مهاجران تنها برای تفریح و لذت‌جویی به قتل‌های زنجیره‌ای روی آوردند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ یکی از مشهورترین این قتل‌ها کشتاری است که خانواده‌ی بندر در دهه‌ی 1870 به راه انداختن ؛ تا جایی که لقب «بندرهای خونخوار» را از آن خود کردن. هارولد شکتر در کتاب سلاخ‌ خانه‌ی کوچک شهر، ماجرای قتل، زمینه‌ی اجتماعی و زمانه‌ای که چنین قاتلانی را در خود پرورش داد، به دقت و با جزئیات ترسیم کرده و همچنین از توصیف روحیات و منش خانواده بندر و همچنین ویژگی‌های ظاهری آن‌ها غافل نبوده . این کتاب مملو از مستندات تاریخی و نقل‌‎قول‌های معتبری است که هارولد شکتر، ماجرای قتل را بر مبنای آن‌ها بازسازی می‌کنه. نویسنده قلم قوی ای داره اما اواسط داستان کند میشه و کشش هم تا پایان حفظ نمیشه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ روایت این خانواده قاتل سه مرحله داره : در ابتدا با نقل کولاژگونۀ آنچه شاهدان قبل از افشای جنایت‌های خانواده‌ی بِندِر از آن‌ها دیدن ، شبح هولناک ناشناخته‌ای از این خانواده ساخته می‌شود. قدم بعدی، افشای جنایات است اما خود خانواده غایب‌ان و هرآنچه هست شواهد باقی‌مانده پس از ناپدید شدن آن‌هاست. گام پایانی، فرضیه‌سازی از فرجام کار خانوادۀ بِندِر و قصه‌ها و افسانه‌هایی‌ست که آن دوران بر سر زبان‌ها بوده و دست‌آخر افشای حقیقتی که تا سال 2012 سرانجام آن‌ها پنداشته می‌شد.... 📚بندرهای خون‌خوار، فقط یکی از جنایت‌کاران زمانه‌شان بودند که از سر اقبال یا بداقبالی، مشهورتر از دیگران شدن ( به دلیل اینکه خانواده بسیار مورد احترامی بودن اما سرانجام مشخص شد افرادی مجنون و عشق کشتار هستن)

تعریف این کتابو از یکی از بلاگرهاب کتاب شنیده بودم، اسمش هم خیلی غلط انداز بود ولی بیشتر شبیه روایت یک مستند جنایی از دوران مهاجران آمریکا بود،حقیقتش خیلی جاهاشو مثل مرور و حذف خوندم و خلاصه منو جذب نکرد!

این دومین کتابی هست که از هارولد شکتر تو یه روز میخونم و این کتابشم حال داد معمولا دو تا چیز پشت سر هم بهم حال نمیدن. اینم روایت داستان جذاب از آمریکا و یه خانواده مهاجر بدنام به نام بندر هاست که تبار آلمانی دارن و تو زمین هایی که با آواره کردن و کشتن سرخپوست ها و بومی ها به دست اومده بود ساکن میشن و مثله بخش زیادی از مهاجرین در طول تاریخ به جای وجه و نیمه خوبشون نیمه خطریشون میزنه بالا و شروع میکنن به سیراب کردن انگیزه های سیاه روانی، تفریحی و یا مذهبی یا هرچیز دیگه شون. مثله همیشه شکتر منبع بارون میکنه و هرچیزی که تعریف میکنه رو از منبعی برداشت کرده. وسطای کتاب داستان اوج گرفته و خیلی جالب میشه ولی اواخر که دیگه فقط شایعه های اون زمان نوشته میشه یه جورایی داستان رنگ جذابیتش رو از دست میده اما با این حال از دستش ندید. مراقب هم باشیم و به هم محبت کنیم.