نظرات کاربران درباره کتاب یک به یک

۳) هشت نفر از سهامداران و همکاران اپلیکیشن اسنوپ برای تعطیلات و صحبت در مورد آینده شرکت اسنوپ به استراحتگاه اختصاصی اسکی در سنت‌آنتوان فرانسه میرن، اما این دورهمی اونجوری که باید پیش نمیره و اتفاق‌های ناگواری میافته، برای تکمیل اتفاق‌های بد هم این وسط بهمن میاد و همه توی کلبه گرفتار میشن😂 وقتی یکی یکی این افراد ناپدید میشن چه جوری میتونن به هم اعتماد کنن ؟؟ این کتاب دوتا راوی داره لیز و ارین .... اول کتاب شما میخونید که توی استراحتگاه چند نفر کشته شدن و پلیس فرانسه داره تحقیقات انجام میده بعد به پنج روز قبل برمیگرده و اول ماجرا ...👀 داستان اینجوری هستش که ما به چند نفر هی شک میکنیم اماا از یک جایی به بعد ما یک‌جورایی میدونیم قاتل کیه و به نظر من خود نویسنده از عمد یک کاری کرده که ما متوجه بشیم ولی این موضوع نه تنها هیجان کتاب کم نکرد بلکه هیجان رو بیشترم کرد چون هم استرس اینو داریم که میدونیم قاتل کیه و هم اینکه نمیدونیم انگیزش چیه🥂

کتاب خوبی بود داستان جالبی داشت .ولی این نویسنده محتوای تمام کتابهایش همه یک طور هستند مثلاً یک گروه دوست قدیمی همیشه هم به جای دعوت میشن و یکی هم از میان همین دوستان قدیمی قاتل هست

هر چند با داستان تکراریه تعدادی مهمان در یک هتل در کوهستان، محاصره در برف که در ظاهر دوست یا همکار هستند اما در واقع چنین نیست وقتلی رخ میده و قاتلی در میان جمع مثل ( رمان های جشن شکار، مهمان های ناخوانده ،فهرست مهمانها)روبرو هستیم ولی این داستان هم جذابیت های خاص خودش رو داره .

راستش اولین کتابی بود که از این نویسنده میخوندم و میتونم بگم عالی بود تو تا اخرای داستان به همه کس فکر میکنی جز اونی که واقعا قاتله ولی یه مشکل بزرگ این نویسنده اینکه بیشتر جاهای داستان رو از یه الگوی تکراری مینویسه چند تا دوست که میرن یه جا که نه اتن داره نه همسایه ای اگه کتابا دیگه این نویسنده رو خوندی پس دیگه این کتاب به دلت نمیشینه

داستان مهیج و جالبی داشت. نمی‌تونستم رهاش کنم. بارها به بعضی ها شک کردم ولی وقتی فهمیدم ماجرا از چه قراره واقعا غافلگیر شدم.

خیلی داستان جذاب و هیجان انگیزی داشت طوری که در فصلهای نزدیک انتهایی نمیتونستم زمین بذارمش به نظر من که عالی بود

موضوع اصلی کتاب تکراری بود ولی باز هم اگر به ژانر معمایی علاقه مندید ارزش خوندن داشت … نویسنده ورژن کول و مدرن شده آگاتا کریستیه بدون خلاقیت اضافه تر .

کتاب هیجان انگیز و جذابی بود. دلم براش تنگ شد 😁

این کتاب رو برخلاف بقیه کتاب های روث ور خیلی دوست داشتم چون با اینکه از وسط داستان فهمیدیم قاتل کیه باز هم هیجان کم نشد و نمیشد کتابو زمین بذاری و چقدر شخصیت قاتل جالب توصیف شده بود. همه معماها هم در نهایت حل شد برعکس بقیه کتابای این نویسنده.

دوسش داشتم جذاب بود

کتاب پرکششی بود طوری که نمیتونستی زمین بزاریش چون حدس زدن و تحلیل جزئیات قربانی ها از زبان ارین عجیب مشکل بود توی این کتاب نمیتونی به هیچ کس حتی خودت اعتماد کنی و همه الخصوص خودت رو مظنون میبینی هیچ کس قتل هایی که افتاده رو گردن نمیگیره و همه یه نقضی برای خودشون دارن ولی واقعا کی قاتله ؟ هضم شخصیت قاتل میتونه براتون دشوار باشه در واقع قاتل داره اینجا نقش قربانی ای رو ایفا میکنه که همه فقد تصور میکنن اون قربانی هست ولی آیا واقعا قاتل خودش قربانی واقعی بوده ؟

کتاب هیجان انگیزی بود مثل اینکه یک فیلم جنایی آمریکایی ببینید

اول از همه میخوام یه تشکر بزرگ بکنم از مترجم این کتاب خانم‌ حامدی ازاد( اگر درست بگم 😅) واقعا این همه جزئیات این همه توضیح و تفسیر برای هر کلمه یعنی واقعا مشخص بود که از دل و جون مایه گذاشته بودن ته و توی همه اصطلاحات داستان های قدیمی غربی معانی کلمات راهنمایی برای فهم بهتر متن درآورده بودن باز هم سپاسگزاریم از این احترام به مخاطب ❤️ و اینکه ترجمه های ایشون رو دنبال میکنم از این بعد و اصلا به احترام ایشون ۳ ستاره دادم وگرنه که ارزش ۳ ستاره نداشت این کتاب اما، این سومین کتابی بود که از این نویسنده خوندم کتاب قبلی، چرخش کلید کشش خوبی داشت اما پایان بندی خوبی نداشت و با این کتاب میخواستم پیش خودم یه شانس دوباره برای خوندن کتابهای این نویسنده بدم چون مرگ خانم ویستاوی واقعا ایده جذابی داشت و کتاب خوبی بود اما اصلا خوب نبود و خیلی نا امید شدم دویست صفحه اول کتاب رو که به زور خوندم از اواسط کتاب هم که تقریبا دست نویسنده رو بود که داستان چیه و چطور شده هیجان انگیز نبود معمای خاصی نداشت رمنس جذابی هم نمیشد دید خلاصه کلام اینکه پیشنهاد نمیکنم این کتاب رو کتاب های روث ور رو هم از این بعد با دقت انتخاب کنید وقتتون نره 💔 ا

قابل پیشبینی بود تا حدودی و خیلی توضیحِ اضافه داشت.

داستان بسیار کسل کننده و پیش پا افتاده بود-به زور خوندمش

یکی از بهترین کارهایی که کردم خوندن این کتاب دقیقا وقتی بوده که به شدت دلم میخواسته از این دنیا جدا بشم و ذهنم درگیر مسئله دیگه ای بشه 🤪 تا آخرین قطره کتاب نه میتونید حدسی راجع به شخص مورد نظر بزنید نه در مورد پایانش .. نفس هاتونو حبس کنید و برید تو دلش🥶

مدت زیادی رو صفحات اول کتاب بودم و نتونستم ارتباط بگیرم اما از یه جایی به بعد حتی نفهمیدم چطور دارم کتاب رو می خونم و تا وقتی تموم نشد نتونستم زمینش بذارم. بسیار دقیق و عالی تمام صحنه هاش طراحی شده بود و یه جوری بود که تو هر صحنه نکته ای بود و هر چی جلوتر می رفتی همش ذهنت به تک تک جزئیات بر می گشت تا قاتل رو پیدا کنی. خیلی هم این جزئیات گمراه کننده بود و تا وقتی همه چیز مشخص شد فکر هم نمی کردم که اینطوری تموم شه. کلا بخوان بگم خیلی لذت بردم و بعد مدت ها حس کردم کتابی رو می خونم که آدرنالینم رو حسابی بالا می بره و مشتاق ادامه دادنشم. توصیه می کنم بخونین

کتاب هیجان انگیز، پر تعلیق، معمایی و بسیار زیبایی بود. درباره یک عده کارمند یک استارت اپ بود که برای تعطیلات و برگزاری یک سری جلسات و تصمیم گیری ها میرن فرانسه به یه کلبه ای که پیست اسکی هم داره و خب درگیر ماجراهایی میشن و من این فضای هرج و مرج و اضطرار و جان به در بردن (survival) ش رو واقعا دوست داشتم. داستان پردازی و فضاسازی عالی بود. معمای داستان به موقع حل شدو شخصیت ها باور پذیر بودن. (برخلاف بازی دروغ از همین نویسنده) پایانش بر خلاف کتابهای دیگه این نویسنده سر هم بندی نبود(زنی در کابین ده از همین نویسنده) انگیزه ها مشخص شد و خوب توضیح داده شد(برخلاف چرخش کلید از همین نویسنده). بطور کلی حس خوبی دارم بعد از خوندنش. و حالا می فهمم وقتی کتابهای دیگه ای از نویسنده ای به دلمون نمی شینه دلیل نمیشه بقیه کتابهاشم اونطور باشه.این کتاب از هر نظر کامل بود!

غیراز چند صفحه آخر ،خیلی هیجان نداشت، برای وقت کشی خوبه، کتابهای هیجان انگیز جنائی زیادتری هست

واقعا دوست داشتم، اگر از حس دلهره ای که داستان های جنایی به شما القا می‌کنند خوشتون میاد پیشنهاد میکنم.