نظرات کاربران درباره کتاب پاییزان
۳٫۹
(۴۳)
غزاله بادپا
"گذشتهی آدمها هیچوقت از حافظهی زندگیشان پاک نمیشود.چه تلخ چه شیرین گذشته باید باشد.با تمام خوشیها و نا خوشیها،تا بدانی برای آرامش امروزت چه بهایی پرداختهای"
جملهی تامل برانگیزی بود،نه؟ وقتی داشتم کتاب "پاییزان" از خانم "آزاده احسانی" را میخواندم، به این جملهی زیبا رسیدم و چقدر روی این جمله مکث کردم،برای همین احساس کردم در مقدمهی مروری که مینویسم بیارمش و برای خودم ماندگارش کنم. داستان "پاییزان" دربارهی دیباست، دختر ناز پروردهی دیروز و زن شکست خوردهی امروز ؛اما چرا زنی در جایگاه اجتماعی بالا به این شخصیت ناامید و افسرده تبدیل شده است؟! عنصر اصلی کتاب عشق است،اما چرا گاهی در کنار این کلمهی پاک،واژهی شوم خیانت به چشم میخورد؟
نویسنده با مهارت داستانی خلق کرده که در آن از مسائلی چون خیانت،مشکلاتی که بر سر راه زنان برای طلاق گرفتن و مسائل پیرامون آن دارند،از بچههای طلاق و مسائل تربیتی آنها ،پرداخته است. در طول خواندن کتاب شاهد فراز و نشیبهایی از نظر تعلیق هستید. کتاب شروع کندی دارد ،پس در ابتدا باید کمی صبور باشید،اما در ادامه وارد تعلیق خوبی میشود و باز داستان در نیمهی کتاب دچار اُفت میشود ولی در کل داستانِ زیبایی دارد ،کتاب خوشخوان است و نویسنده قلمی روان دارد. شخصیتپردازی کتاب قابل لمس است و در طول داستان شاهد رشد شخصیتی افراد در داستان هستید.
کتاب پر از شخصیتهای حمایتگر است که شاید اگر آنها در زندگی دیبا وجود نداشتند ؛سرنوشت جور دیگری برای او رقم میخورد و ای کاش در زندگی همهی آدمها حداقل یک شخصیت حامی وجود داشته باشد تا در سختیها کسی احساس تنهایی و بیپناهی نکند.
فضاسازی کتاب با توجه به حجم آن خوب است، خصوصا صحنههای بیمارستان و اصطلاحات پزشکی که به طور مناسب و به جا بهکار رفته است و سبب آزار خواننده نمیشود. کتاب "پاییزان" از "نشر شقایق" را به افرادی که دنبال کتابی غمگین هستند به طوری که بُعد اجتماعی بالای آن ،سهمی در کمرنگ شدن عاشقانههای لطیف کتاب ندارد،پیشنهاد میکنم.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
اینجور که تعریف کردید نبود خیلی قسمت ها نویسنده داستان را الکی کش داده بود طوری که مجبور بودی تند تند رد کنی ایراد عمده هم این بود که اصلا به مسائل محرم و نامحرم و محرمیت و عقد توجهی نداشت و نکته دیگه این که در بحث خیانت شخصیت داستان اصلا حاضر نشد مسئولیت اشتباه خودش را گردن بگیره در صورتی که گناه او در سقط فرزندش کمتر از خیانت شوهرش نبود
Azi
خوشحالم که پاییزان رو دوست داشتین♥️
bookaviz
📚گاهی ممکن است یک سردرگمیه کوچک باعث ویرانیه چندین زندگی شود...!
📚دیبا در گذشته یک دختر سرشار از حس زندگی بوده ولی هم اکنون زنی پژمرده است که هیچ امیدی برای زندگی ندارد!
او شبانه روز در کنج اتاقش می نشیند و سیگار پشت سیگار دود میکند...
این اوضاع تا وقتی ادامه دارد که دیبا از طرف پسرعمه اش حمید و روانپزشکش تحت فشار قرار می گیرد برای درمان از طریق مواجهه با خاطرات😟.
به اصرار آنها به خانه پدری اش می رود تا مرور کند هر آنچه که بر سرش گذشته!
📚از نظر من سوژه ی انتخابی نویسنده برای شروع کتاب عالی بود و تونست به بهترین نحو من رو کنجکاو کنه که چه بلایی سر دیبا اومده!
کتاب در دو زمان حال و گذشته و از زبان دیبا روایت شده بود!
شخصیت های کتاب زیاد بودند و بنظرم شخصیت پردازی کتاب جای کار بیشتری داشت🤗
کتاب با وجود روند کندش نیمه ی اول نسبتا خوبی داشت اما متاسفانه در اواسط کتاب که راز دیبا فاش شد دچار افت تعلیق شد و بعد از اون هم کمی دچار اطناب شد 🙃
احساساتی که در کتاب جریان داشت احساساتی مثل عشق، نفرت، سردرگمی،ترس،بی اعتمادی(نمیخوام اسپویل کنم ولی بدونین زیادن😂) بودن😉
همچنین در پاییزان به مسائلی مثل فرزند ناخواسته و فرزندان طلاق نیز اشاره شده بود.
من این رمان رو دوست داشتم و به کسانی که دنبال یه رمان عاشقانه با چاشنیه اجتماعی هستن پیشنهاد میکنم😉
Farzan
داستان عاشقانه لطیفی بود ولی….
اصلا درک نمیکنم چرا در همه رمانهای ایرانی شخصیت دختر داستان فقط در حال لرزیزن و ترسیدن و اشک ریختن و فرار کردن است؟آیا ضعیف بودن یک دختر انقدر کشش داستان رو بالا میبره،
به نظرم نقطه ظعف داستان همینجاست که همه و همه اعضای خانواده از کوچیک و بزرگ دست به دست هم دادن تا یک نفر بتونه رو پا وایسه و زندگی کنه🤔در رمانهای ایرانی متأسفانه خیلی کم به چشمم خورده از یه زن دلیر و شجاع و موفق بخوان صحبت کنن
Behi
دارم تموم کامنتاتونو میخونم و باید بگم خیلی دیدگاه قشنگی دارین
همین مشکلاتی که اینجا گفتینو منم با رمانا دارم، همش دختر بی دستو پا و ضعیفه
کاربر 3678564
خیلی دوسش داشتم، قشنگ میفهمی که آدما وقتی یه چیزیو دارن هرچقدر خوب و ارزشمند ولی قدرشو نمیدونن،ماهانو خیلی دوست داشتم
کاربر ۴۰۸۳۴۶۱
من خیلی دوسش داشتم.پراز عاشقانه های قشنگ بود
ZahAh
داستان در مورد دیباست که علاقه یکطرفه پسرعموش رو نادیده می گیره و با یکی از همکلاسیهاش ازدواج میکنه.
حاوی اسپویل:
خیانت قطعا یکی از معضلات خونه خراب کن هست ولی از اول داستان که دیبا داشت خاطراتش رو مرور می کرد من منتظر یه اتفاق فاجعه تر بودم. خیلی از بخش های کتاب ساده و اروم پیش رفته بود. اشنایی سیاوش و دیبا معمولی بود. ازدواجشون بدون هیچ تنش خاصی بود و وقتی دیبا فهمید خیانت کرده خیلی همه چیز ساده جلو رفت. این قسمت که در واقع نقطه عطف داستان بود اصلا خوب پرداخته نشده بود و به آدم این حس رو نمی داد که این اتفاق خال دیبا رو خیلی بد کرده. علی رقم قلم خوبی که داشت من داستان رو نصفه رها کردم.
نسیبه نظری
فاجعه تر یا فجیع تر؟
M.Alizadeh
دوسش داشتم و هرشب با وجود مشغله هام میخوندمش. تعلیق بالایی داره و ادم جذبش میشه👏🏻
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
چقدر طولانی ؟ بعضی قسمت ها فقط باید تند تند رد میکردی کتاب متوسطی بود بحث محرم و نامحرم و عقد و محرمیت و حجاب اصلا جایی نداشت یک قسمت هایی انگار رمان خارجی میخواندی
zh2411
خوب بود ولی خیلی طولانی بود، میتونست کوتاهتر باشه
با تشکر از نظرات خانم غزاله بادپا که توی انتخاب این کتاب کمک کننده بود.
محدثه طاهری
داستان شروع خوبی داشت در ابتدا و در اواسط کتاب من فقط صفحات رو رد میکردم با احترام به نویسنده کتاب
aykiz
دوستش داشتم
yeganeh
خیلی دوست داشتنی هست
میم
توصیه نمی کنم وقت و انرژی تان را برای این کتاب هدر بدهید
کاربر 939717
کناب جذابی بود
N@F
رمان خیلی خوبی بود من دوست داشتم و از نویسنده عزیز متشکرم و منتظر رمانهای دیگرشون در طاقچه هستم ممنون
منور
داستان جذاب و بسیار دلنشین دلت نمیاد زمین بذاریش
قاصدک
داستان جالبی بود،با وجود حجم زیاد،از خوندنش خسته نشدم
فاطمه فرامرزی
کتاب خوبی بود و روایت جذابی داشت دوست داشتی یه نفس تا اخر بخونی بدون ابنکه دلزده بشی
کاربر ۴۸۳۹۸۶۴
نثر شیوا و عالی کتاب باعث میشه بدون پلک زدن تا انتها رفت اما میشد اینقدر کش دار نباشه و بهتر تمام بشه
کاربر ۱۴۳۱۴۴۷
با خسته نباشی به نویسنده تنها ایراد رمان توضیحات اضافه آن بود
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۰۲ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۰۲ صفحه
قیمت:
۹۹,۰۰۰
۲۹,۷۰۰۷۰%
تومان