نظرات درباره کتاب مدرسه جاسوسی (جلد هشتم) و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب مدرسه جاسوسی (جلد هشتم)

نظرات کاربران درباره کتاب مدرسه جاسوسی (جلد هشتم)

امتیاز:
۴.۸از ۱۰۳ رأی
۴٫۸
(۱۰۳)
احمدضیا
عالی در طاقچه بی نهایت بگذارید
about_narges
چرا نمیزارید داخل طاقچه بی نهایت🥲💔 کتابای دیگه تون هم یه فصلش داخل طاقچه بی نهایت هست یه فصلش نیست🥲
• Strawberry🍓
عاشق این کتابم واقعا، وقتی دیدم هشتش بالاخره اومد خیلی ذوق کردموفهسثعثع😭
• Strawberry🍓
همسن چیه. همین*
• Strawberry🍓
بمولا باور کن همشو میدونم😂 انقدر گراویتی فالز رو دوست داشتم که کل زندگیم همسن گراویتی بود، یک تا صدشو میدونم😔😂
روح‌الله م
راستی اگه آبشار جاذبه رو دوست داری تو آپارات برو تو پیج ندانستنی ها عالیه ویدیئو هاش. همه چیزا رو توش رمزگشایی میکنه که ذهنت حدسش رو نمیزد
gomnam
این و جلد بعدیش رو به انگلیسی خوندم حالا اومدم فارسیشو بخونم😁 این کتاب رو خوندم یه جاش سانسور شده بود که اریکا حمله میکنه و بعد یه لبخند پت و پهن میزنه( درواقع این سانسوره تو نسخه انگلیسیش اریکا بن رو بغل میکنه)
کاربر 5922386
جلد ۱۰ انگلیسیش اومده من خوندم اریکا بن رو دوست داره
..
یعنی چیپ به اریکا گفت دوست جون جونی و رویی عصبانی شد؟ چیز دیگه ای نگفت😉؟
..
واقعاً اگه سانسورهایی که بود رو میدونستین نمی خوندینش
jr
لطفادرطاقچه بی نهایت بذارین.
Mohammad
خیلی خوب بود، پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید
یور سان قاتل کتاب😅😂📖💞
این کتاب خیلی خوب بود . عالی بود . من خوحالم که بلاخره اریکا دوست پیدا کرد یک ,دو این بار با یک سازمان شرور دیگه آشنا میشه و متاسفانه یا شایدم خوشبختانه نقشه این سازمان هم خنثی میکنه . این کتاب خیلی خیلی خیلی عالیه 😍😍حتما بخونینش
.........
سلام میخواستم از طاقچه تشکر کنم که جلد های قبلی را طاقچه بی نهایت قرار داد و اگر این جلد هم در طاقچه بی نهایت قرار بده ازش خیلی ممنون میشم
امیر مهدی
عالی بود فقط خیلی منتظرم قسمت بعد ترجمه بشه آخه میخوام ببینم که اریکا چه بلایی سر بن میاره که اینارو به خواهرش توضیح داده🙂
niki
عالی بود ولی ترجمش خیلی سانسور داشت 😐💔🤲
S / R
لطفا به طاقچه ی بی نهایت اضافه کنید
Yas
لطفا در طاقچه بی نهایت قراردهید.🍃
A
حتماً این کتابو بخونین .
- 𝘔𝘪𝘯𝘦𝘳𝘷𝘢
این جلد فوق‌العاده بود کتاب‌های استوارت گیبز همه غافلگیر‌کننده هستند و این کتاب از همه بیشتر این چاشنی رو داشت(: واقعا لذت بردم، پیشنهاد می‌کنم حتما مطالعه کنید.
Taraneh
عالی ولی جلد قبلی بهتر بود.
amir hossein غفاری
بزارید بی نهایت فکر با به روز رسانی درست شه دلی نه
AMIr AAa i
کتاب قشنگیه لطفاً بزارید بی نهایت
sana
مدرسه جاسوسی یکی از عالیترین مجموعه هایی هستن که آدم می‌تونه تو عمرش بخونه.نویسنده با بازی کردن با نماد ها،پل‌ها،مجسمه ها و ربط دادنشون به جنگ ها توی ذهن آدم سوال های ایجاد می‌کنه که آیا این ها واقعا وجود دارن.خود داستان را دوست دارم درباره پسری که برای تله وارد مدرسه جاسوسی میشه خودش رو ثابت می‌کنه و یکی از بهترین ها میشه البته با کمک اریکا هیل ممنون که تا جلد هفتم را داخل بینهایت قرار دادید الان منتظر جلد نهم و آخر هستم تا ترجمه بشه ممنون از طاقچه
روح‌الله م
خیلی خیلی خوشحال شدم دیدم که هشتش بعد دو سال ترجمه شد!!! بهترین کتاب عمرمه اگه نبودش من زنده نبودم!
گمشده در دنیای کتاب ها :(
در هشتمین کتاب از مجموعه پرفروش‌ نیویورک تایمز یعنی مدرسه جاسوسی ، بن ریپلی با کرواتایی روبه‌رو می‌شود - یک سازمان شیطانی جدید که بسیار مرموز است و تنها دلیل وجود آن انقلاب آمریکا است. با شکست اسپایدر، بن ریپلی مشتاقانه منتظر است که زندگی اش به حالت عادی بازگردد، یا حداقل به اندازه ی زمانی که شما در تمرین برای ابرجاسوس بودن هستید، عادی شود. تا اینکه یک نفر اتاق کنفرانس سیا را بمباران می کند. در کمال تعجب بن، مهاجم کسی نیست جز اریکا هیل، جاسوسی که او بیش از سایرین به او احترام می گذارد. ماموریت او این است: ثابت کند اریکا یک مامور دو جانبه نیست که علیه ایالات متحده کار می کند، گروه شورشی افسانه ای دوران استعمار را که از او باج خواهی می کند، پیدا کند، توطئه فریبنده آنها را بفهمد و آن را خنثی کند. اما این بار، بن خود را در برابر مخالفانی می یابد که قبلا هرگز با آنها روبرو نشده بود: دوستان خود. چگونه می تواند موفق شود وقتی حتی نمی داند به چه کسی می تواند اعتماد کند؟ در بخشی از کتاب آمده است: " الکساندر هیل گفت: «متأسفانه ما به شما دروغ گفتیم. زیاد هم دروغ گفتیم.» آن روز صبح پدر و مادرم شاید برای بیستمین بار متعجب نگاهش کردند. البته تعجبشان از قبلش شروع شده بود، یعنی وقتی که می خواستند از خانه به محل کارشان بروند و من و الکساندر از راه رسیدیم؛ تعجبشان وقتی بیشتر شد که فهمیدند رئیس هایشان آن روز را به آنها مرخصی داده اند تا ما بتوانیم جلسای اضطراری داشته باشیم و وقتی الکساندر ما را به مقر سیا برد و فقط با یک لبخند پتوپهن و بررسی سرسری کارت شناسایی اش اجازهی عبور از دروازه های با ابهت آنجا را گرفت، تعجب پدر و مادرم دیگر به بی نهایت رسید. تمام مدت چشم هایشان گرد شده و دهانشان از تعجب باز مانده بود. مادرم پرسید: «دقیقا دربارهی چی بهمون دروغ گفتین؟»" منتظر جلدای بعدی هستیم...
Ehsan
خوشحال شدم بالاخره ترجمه شد دم استوارت گرم به نظرم این از بقیه جلد های ترجمه شده جذاب تر بود حتما بخونید

حجم

۳۲۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

حجم

۳۲۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

قیمت:
۹۸,۰۰۰
۴۹,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد