بریده‌هایی از کتاب مغز موفق

نیازهای مغز خزنده: ـ حداقل ۷ ساعت خواب کافی ـ تغذیه و آب کافی و مناسب ـ فعالیت فیزیکی ورزش نیازهای مغز عاطفی: ـ داشتن لذت و تفریحات کوچک ـ ارتباط با افراد دوست‌داشتنی (و رابطه عاطفی قوی) ـ توجه به موضوعات غیرمنطقی مانند هنر

نیازهای مغز خزنده: ـ حداقل ۷ ساعت خواب کافی ـ تغذیه و آب کافی و مناسب ـ فعالیت فیزیکی ورزش نیازهای مغز عاطفی: ـ داشتن لذت و تفریحات کوچک ـ ارتباط با افراد دوست‌داشتنی (و رابطه عاطفی قوی) ـ توجه به موضوعات غیرمنطقی مانند هنر نیازهای مغز منطقی: ـ مطالعه کردن و یادگیری مطالب جدید ـ فکر کردن به موضوعات ـ حل مسئله

بدترین کاری که مغز خزنده می‌کند و افراد بسیاری درگیر آن می‌شوند این است که اجازه «فکر کردن برای حل مسائل» را به ما نمی‌دهد، چون کاری دشوار است و باعث می‌شود بیشترین انرژی را مصرف کند. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید بیشترین انرژی از بدن ما زمانی گرفته می‌شود که در حال فکر کردن باشیم و بیشترین کالری را می‌سوزانیم حتی بیشتر از زمان‌هایی که در حال ورزش هستیم!

یادآوری و مرور مهم‌تر از یادگیری است

استعداد یعنی سرعت یادگیری یک‌چیز.

متأسفانه مغز خزنده زور بیشتری نسبت به دو مغز دیگر دارد و بعدازآن مغز عاطفی قدرت را در دست گرفته است و در آخر نیز مغز منطقی. به همین دلیل است که وقتی می‌خواهیم با استفاده از مغز منطقی خود تصمیم به یک کار درست بگیریم، مثلاً یک مهارت را یاد بگیریم یا یک مسیری را برای موفقیت خود طی کنیم، مغز خزنده تمام وسوسه‌ها و بهانه‌ها را برایمان لیست می‌کند و گاهی مغز پستاندار نیز تمام لذت‌هایی را که به‌واسطه انجام ندادن آن کار می‌توانیم داشته باشیم، به ما یادآوری می‌کند.

مغز منطقی یا نئوکورتکس آخرین مغز و بیرونی‌ترین لایه، مغز منطقی است، همان بخشی که تصور کلی ما از مغز است، درحالی‌که اکثر انسان‌ها خیلی کم از این مغز استفاده می‌کنند! چون این مغز بیشترین انرژی را در بین سه مغز استفاده می‌کند، به همین دلیل است که اغلب کارهای ما توسط مغز خزنده و عاطفی انجام می‌شود تا مصرف انرژی کاهش یابد. این قسمت از مغز تمام اطلاعات منطقی و آماری و تمام اطلاعاتی که در طی زمان کسب می‌کنیم را در خود جای می‌دهد. زمانی که مطلبی را آموزش می‌بینیم، این قسمت از مغز ما فعال می‌شود همچنین خلاقیت و نوآوری مربوط به این قسمت می‌باشد. عملاً تفاوت اصلی ما انسان‌ها با حیوانات همین بخش از مغز است.

عمده خواسته مغز پستاندار این است که همین‌جا و همین‌الان احساس خوبی داشته باشد، به‌عنوان‌مثال افرادی را در نظر بگیرید که همش می‌گویند دوباره چاق شدم! باید از این به بعد مراعات کنم و کمتر بخورم! و جملاتی ازاین‌دست که احساس عذاب وجدان را در آن‌ها افزایش می‌دهد، اما همین افراد وقتی‌که یک نوشابه خنک را می‌بینند از خود بیخود شده و آن را نوش جان می‌کنند، این کار مغز پستاندار یا عاطفی است که لذت را برای همان لحظه می‌خواهد و به عواقب آن فکر نمی‌کند.

شاید در موقعیتی قرارگرفته‌اید که محل خواب شما تغییر کرده باشد مثلاً در خانه یکی از اقوامتان قرار باشد که بخوابید و دیدید که خیلی از افراد می‌گویند وقتی‌که محل خوابم تغییر می‌کند خواب درستی ندارم! به این دلیل است که در این حالت مغز خزنده شما برای حفظ بقای خود در حالت آماده‌باش قرار می‌گیرد و آن محل را ناامن می‌داند و شمارا در حالت خواب‌وبیداری نگه می‌دارد و اگر دقت کرده باشید با کوچک‌ترین صدایی شما از خواب می‌پرید. پیشنهاد می‌کنم در این مواقع همه جای خانه را بازدید کنید تا مغز خزنده با اطلاعاتی که از آن محیط می‌گیرد و به مغز منطقی می‌فرستد، متوجه شود که محیط امن است.

مغز خزنده برای این‌که این حجم پردازش را انجام دهد از روش‌های خاصی استفاده می‌کند تا در بهینه‌ترین حالت ممکن باقی بماند، این مغز علاوه بر این‌که در بسیاری از کارها به ما کمک می‌کند و برای بقای ما کاملاً ضروری است در بسیاری از مواقع هم کار ما را خراب می‌کند! یکی از مهم‌ترین کارهای مغز خزنده برای کاهش انرژی حفظ حالت موجود ما است، تمام تلاشش را می‌کند که ما پیشرفت و یا پسرفتی نکنیم، حتماً تعجب کردید! اما یک واقعیت تلخ است و باید پذیرفت، این مغز کارش این است که شمارا در همین سطحی که اکنون هستید ثابت نگه دارد و تغییری نکنید چون اگر تغییر کنید زحمتش زیاد می‌شود و برای همین تلاش می‌کند تا حالت موجود را حفظ کند.