بریدههایی از کتاب چگونه مثل امپراتور روم فکر کنیم
۴٫۵
(۱۳)
شجاعت یعنی صرف نظر از موقعیت، به کار خود ادامه دهید
ERF7AN
بنابراین به قول اپیکتتوس، مکتب فلاسفه همچون کلینیک یک پزشک است: وقتی به آنجا قدم میگذارید نباید انتظار لذت داشته باشید، بلکه طعم درد را خواهید چشید.
ERF7AN
او به مارکوس میآموزد متکی به خودش باشد و نیازهای کمی در زندگی داشته باشد. بهعلاوه مارکوس از او یاد میگیرد در مقابل تهمتها کر شود و در دغدغههای دیگران دخالت نکند.
احسان رضاپور
سوفسطایی حرف میزند تا مخاطب تحسینش کند، ولی رواقی میخواهد به مخاطب کمک کند به معرفت و فضیلت برسد و بهبود بیابد. استادان سخنوری، تشنهٔ تحسین بودند، یعنی هدفی پوچ. ولی فیلسوفانْ عاشق حقیقت بودند و تواضع را میپذیرفتند. زبانآوری شکلی از سرگرمی و مایهٔ لذت است، اما فلسفه، درمانی اخلاقی و روانشناختی است که اغلب، شنیدنش دردناک است، چون مجبورمان میکند خطاهایمان را بپذیریم تا بتوانیم درمانشان کنیم. گاهی حقیقت دردناک است.
احسان رضاپور
عجیب است که انسان حتی عاشق کسانی باشد که خطاکارند. این اتفاق میافتد، اگر بعد از اشتباهاتشان، به یاد بیاورید آنان خویشاوند شما هستند و خطاهایشان از سر غفلت و سهوی است و بهزودی هردو شما خواهید مرد. برتر از همه، بدانید فرد خطاکار هیچ ضرری به شما نرسانده است، زیرا شخصیت ذهنی شما را بدتر از قبل نکرده است.
Anahid
اپیکتتوس نیز مدام به شاگردانش میگفت نباید همچون سوفسطاییها، فقط دربارهٔ فلسفه صحبت کنند، بلکه باید ثمراتش را در شخصیت و اعمال خود نشان دهند. او مثل همیشه بیپرده به آنان گفت گوسفند علف را بالا نمیآورد تا به چوپان نشان دهد چهقدر خورده بلکه در درون خود، غذا را هضم میکند و در بیرون پشم و شیر خوب تولید میکند.
Anahid
این فلسفه به ما میآموزد بپذیریم واکنشهای هیجانی غیرارادی و رگههای اضطراب بیاثر هستند: نه خوب و نه بد. بهعبارت دیگر، احساسات ما مهم نیستند، بلکه نحوهٔ پاسخگویی ما به آنهاست که اهمیت دارد.
Anahid
رواقیون قدم فراتر میگذارند: انسان عاقل و خوب حتی در مواجهه با بیماری، فقر و خصم نیز شکوفا میشود. برای رواقیون، هدف واقعی زندگی این نیست که تا جای ممکن به مزایای بیرونی زیادی برسند، بلکه میخواهند از هرچه سر راهشان قرار میگیرد، عاقلانه استفاده کنند. چه بیماری باشد و چه سلامت، چه ثروت و چه فقر، چه دوستی و چه دشمنی.
Anahid
سعی میکردم معمای هستی را حل کنم و به آرامش برسم. گویی پشت مغزم میخارید، ولی دستم درست به آن نقطه نمیرسید. در آن زمان متوجه نبودم، ولی چنین اضطراب وجودی، تجربهٔ رایجی است که افراد را به سمت مطالعهٔ فلسفه میکشاند. مثلاً اسپینوزا، فیلسوف مشهور هلندی نوشته:
«بنابراین دریافتم در خطر بزرگی قرار دارم و خودم را مجبور کردم با تمام قوا به دنبال درمان بگردم، حال هرقدر این درمان نامطمئن باشد، درست مثل زمانی که مریض مبتلا به یک بیماری مهلک درمییابد مرگ قطعاً او را با خود خواهد برد مگر اینکه درمانی برایش پیدا شود. او هم مجبور است با تمام قوا به دنبال درمان باشد، چرا که تمام امیدش به همان است.»
زهرا موحد
زندگی شبیه جنگ و اقامت در یک سرزمین بیگانه است. پس از مرگ شهرتی جز فراموشی و نسیان برای ما نمیماند. پس چه چیزی انسان را هدایت میکند؟ تنها یک چیز: فلسفه، عشق به معرفت.
ERF7AN
حجم
۲۴۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۴۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰۵۰%
تومان