بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه‌ی همسران اجنه‌ی شیخ‌محمود | طاقچه
کتاب همه‌ی همسران اجنه‌ی شیخ‌محمود اثر لطیف  هلمت

بریده‌هایی از کتاب همه‌ی همسران اجنه‌ی شیخ‌محمود

نویسنده:لطیف هلمت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۵ رأی
۳٫۲
(۵)
(خوب یادم است که دو قناری را در قفسی نگهداری می‌کردم. یک روز دمِ غروب، دختر شاعره‌ی همسایه‌مان آمد و یکی از کتاب‌های شعرم را از من خواست. همان موقع دو قناری همدیگر را بوسیدند. گفتم: «این هم شعری بود که الان نوشتم. » گفت: «شعر مشترک مان بود، هر دو با هم نوشتیم. » از آن غروب به بعد دلم می‌خواهد شعری که شایسته‌ی قناری ست بسرایم. عجیب است که از فردای آن روز، دختر همسایه را در قفس قناری، در اتاقم آویزان کردم. و از آن موقع به بعد، دخترک به قناری تبدیل شد. )
MARY
گفتم: «آواره‌ام و به باغچه‌ی تو پناه آورده‌ام. » گفت: «اینجا فقط عاشقان را پناه می‌دهند و جایی برای هیچ پناهنده‌ی سیاسی نیست. » گفتم: «من هم عاشقم. » گفت: «عاشق چه کسی؟ عاشق چه چیزی؟ از کَی عاشق شده‌ای؟ » گفتم: «عاشق خودم. من از وقتی که هستم، عاشق خودم شده‌ام. » گفت: «بزرگ‌ترین عاشقانِ جهان، آنانند که عاشق خودشانند. »
MARY

حجم

۱۵۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۱۵۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۵۰۰
۱۷,۸۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد