بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یادداشت های راننده نیمه شب | طاقچه
تصویر جلد کتاب یادداشت های راننده نیمه شب

بریده‌هایی از کتاب یادداشت های راننده نیمه شب

امتیاز:
۴.۹از ۱۶ رأی
۴٫۹
(۱۶)
یادت نیست وقتی یازده سالمون بود، سعی کردی یه مورچهٔ گنده رو با ترقه منفجر کنی؟ بعد همهٔ مورچه‌ها ریختن سرت و گازت گرفتن و سه روز خوابیدی توی بیمارستان.
i_ihash
با تشکر از شما ارادتمند الکس
ن. عادل
خب اگر بخواهید سیب‌زمینی‌ترین آدم روی زمین باشید، بدون پنیر که مزه ندارد!
کاربر... :)
ارادتمند الکس گرگوری پ. ن: فقط ۴۲ ساعت
ن. عادل
ارادتمند شما الکس گرگوری یک اشلیمزل غمگین و بیچاره
ن. عادل
«شما جوون‌ها خیال می‌کنین آدم‌های بالای شصت سال، هیچ کار دیگه‌ای توی زندگی‌شون نکرده‌ان؛ اما خوب گوش‌هات رو باز کن آقای اوممم! آقای ʼتصادف‌کن توی حال خراب’! من خییییییلی کارها کرده‌ام!»
کاربر... :)
فهمیدم که همهٔ ما به نوعی آزاد هستیم، و همه‌چیز به نوع نگاهمان بستگی دارد. ما آزاد هستیم که بعضی آدم‌ها را انتخاب کنیم و عاشقشان باشیم.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
یه روزی می‌فهمی که عذرخواهی‌های واقعی، اما و اگه ندارن.
وی‌وی
یک‌دفعه احساس کردم یک چیز قلنبه توی گلویم است، انگار کسی یواشکی یک تکه استخوان مرغ، کمی چسب دوقلو و یک بغض ناجور را گذاشته باشد توی گلویم.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
«اوه، هیچی. خوب می‌شم.» حواسم بود که نگفت «خوبم»، گفت «خوب می‌شم». این دوتا جمله با هم فرق دارند.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
مامان‌بزرگم همیشه می‌گفت به عمل کار برآید، به سخن‌دانی نیست.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
حالا می‌میری سر راهت وایستی و یکی‌دوتا هم شیرینی دانمارکی بخری برام؟
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
سهم بعضی آدم‌ها عشق است، سهم بعضی‌ها هم زغال‌سنگ برای شام.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
می‌دونی مامان‌بزرگم این‌جور وقت‌ها چی می‌گفت؟» «من، اوممم، نمی‌دونم آقا.» «خب. من هم نمی‌دونم راستش. اون مُرده و من هم یه‌جوری فراموشی گرفتم که هفتهٔ پیش داشتم در اتاقم رو با مسواکم باز می‌کردم؛ اما یه چیز خوبی می‌گفت.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
همان‌جور که ولو شده بودم روی میز، سعی کردم موهایم را از روی چشمم کنار بزنم. درد وحشتناکی پیچید توی بخیه‌های پیشانی‌ام و سرم به جلو خم شد. اشکم درآمد. «وای الکس! دردت اومد؟» دماغم را بالا کشیدم. «آره مامان!» «حقّته!»
ن. عادل
اما فکر می‌کنم یک درس مهم یاد گرفته‌ام: نمی‌توانی کسی را از زندگی‌ات بیرون بیندازی، فقط به‌خاطر اینکه از او خوشت نمی‌آید یا از دستش دلخوری.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
مردم اونی نیستن که ظاهرشون نشون می‌ده.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
از اعتمادتان سپاسگزارم. ارادتمند شما الکس
ن. عادل
این فکر از سرم گذشت که شاید اگر لال بودم، دنیا جای قشنگ‌تری بود.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
واقعاً پسر حساسی هستی الکس! باید روحیه‌ت رو قوی کنی وگرنه دنیا برات جای سختی می‌شه.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵

حجم

۱۵۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۵۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۴۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد