بریدههایی از کتاب تاریخ فکری لیبرالیسم
۳٫۰
(۸)
برابری، همچون ویژگی وضع اجتماعی نوین، از دید او، تنها «فرضیهای» نیست که رژیم نوین بر پایهٔ آن و با برچیدن هرگونه امتیاز ناشی از خاستگاه اجتماعی، به هر کس و همگان حقوق برابر میبخشد، بلکه اصلی بینهایت فعال شمرده میشود که همهٔ وجههای زندگی اجتماعی و سیاسی و فراتر از آن همهٔ وجههای زندگی انسان را زیروزبر میگرداند. اما برابری نوین وضعی ثابت نیست، بلکه فرآیند ـیعنی «برابرشدگی روزافزون شرایط اجتماعی ــ است که پنداشت پایاناش بسیار دشوار مینماید».
حسین
چنانچه میخواهید از همهٔ راهکارهای اداره اموری بهرهور شوید که برتریها و نفوذهای فردی در خود دارند، بخشی از حکمرانی را بهگونهای واقعی به آنها بسپارید. با قدرت چنان نکنید که خسیس با زر میکند: آن را نینبارید تا سترون گردد. هنر حکمرانی، بر به کارگیرین همهٔ نیروهای موجود مبتنی است و نه بر تصاحب ظاهری آنها
حسین
از هابز تا لاک و سپس تا روسو، ایدهٔ پیکرهٔ سیاسی عبارت است از این ایده: حاکمیتی مطلق که به شیوههای گوناگون در ذهن پرورده شده، بنیادش بر وضع طبیعی، با تفسیرهای گوناگون، نهاده و از این وضع طبیعی استنتاج شده است.
حسین
همانگون که وضع طبیعی گناه را طبیعی میشمارد و بدینسان آن را بیاثر میگرداند، قدرت مطلق لویاتان نیز، فیض ربانی را ساختگی میگرداند و بدینسان آن را بیاثر میکند.
حسین
گرچه هابز، با توانمندی، «هر کس» را با «فرمانروا» همانند میشمارد، اما اراده را از این همانندانگاری یا این همانندی کنار میگذارد.
حسین
دموکراسی ـچه مستقیم و چه نمایندگیبنیادــ چنین مفروض میدارد که سرچشمه و خاستگاهِ کنشِ پیکرهٔ سیاسی ارادهٔ هر کس یا ارادهای است که ارادهٔ هر کس را نمایندگی میکند و بهگونهای با آن همانند شمرده میشود
حسین
چرا جامعهٔ مدنی از نو دولت را به تصاحب درنمیآورد و چرا به این «جداماندگی» پایان نمیدهد؟ از سوی دیگر، چنانچه پیکرهٔ سیاسی بهعنوان پیکرهٔ سیاسی تنها از رهگذر نمایندگی کل ] فرمانروا[وجود دارد، پس او بیش از نمایندهای ساده به شمار میآید، زیرا اوست که به جامعهٔ مدنی هستی و پایندگی میبخشد و سرچشمهٔ هستی اجتماعی شمرده میشود. بدینسان، تمایز جامعهٔ مدنی و دولت و پیوستگی این دو با ایدهٔ نمایندگی نوسانِ طبیعی میان دو قطب را موجب میشود: از سویی، «از میانرفتگی» دولت و جذب آن در جامعهٔ مدنی و، از دیگر سو، جذب جامعهٔ مدنی در دولت. این تمایز بهگونهای نفی خود را به بار میآورد، نفیای که میتواند به سود یکی از این دو حد انجام پذیرد
حسین
برای رفع تضادی منطقی لازم نیست که که خوب، بزرگوار، دلاور یا پارسا بود. اندکی کاردانی بسنده مینماید، یعنی همان تواناییای که دیرتر مدرنها، فراسوی همهچیز، به آن ارزش نهادند، یعنی هوشمندی و توانش حل مسائل. و چگونه انسانها هوشمند نباشند هنگامی که مبرمترین سودا در میان همهٔ سوداها، یعنی ترس از مرگ، آنها را مجبور به هوشمندی میکند؟
حسین
با توجه به این که ماکیاولّی داعیههای «فضیلت» بزرگان را از ریشه بیارزش میشمارد و مردم را تکیهگاه تنها «نیکخواهی»
موجود در دولتشهر میداند میتوان او را نخستین اندیشهور دموکراتیک (هوادار مردم) شمرد.
حسین
از دید ماکیاولّی، تنها شهریاری که بتواند، در برابر بزرگان، بر مردم تکیه کند ـالبته بدون آمیختگی منافع و دیدگاه خود با منافع و دیدگاه آنهاــ بختِ بنیادگذاری نظمی پایدار را خواهد داشت
حسین
پافشاری بر مشروطسازی خشونت در دولتشهر به معنای نشان دادن شرّهای سیاسی ناشی از دخالت بیجای مسیحیت در زندگی شهروندی است، زیرا نظم سیاسی چرخهٔ بستهای شمرده میشود که بنیادش را در درونِ خود یا بهتر بگویم در پسِ خود دارد. اعلام ضرورت و باروری شرّ اعلام خودبسندگی نظم زمینی و نظم عرفی معنی میدهد.
حسین
حجم
۲۹۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۲۹۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
قیمت:
۷۱,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد