بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پیله | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب پیله اثر احسان عبدی

بریده‌هایی از کتاب پیله

نویسنده:احسان عبدی
انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۵ رأی
۴٫۸
(۲۵)
هر کسی با تمامی وجود اگر بخواهد از درون در خود تغییری ایجاد کند و به بیداری‌روحانی برسد، به‌طور قطع کائنات از طریق نیروهای معنوی, مادی و انسانی، او را در رسیدن به تعالی روحانی‌اش کمک خواهند کرد.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
اگر تنهایی‌ات را می‌بینی، لمس می‌کنی و آنرا شناخته‌ای، بدان که عمق تنهایی ات قابل سنجیدن است؛ اندازه دارد؛ قابل قیاس است؛ می‌توان بر آن افزود یا از آن کاست و حتی آنرا بالاخره یک روز و یک جایی از میان برداشت.
arsalan
ضخامت پیله‌ای که دست روزگار به دورش پیچیده بود با توانش برای پروانگی همخوانی نمی‌کرد.
arsalan
هر کسی یک رنگ خاص، برایش مفهوم عشق را می‌رساند و او را به خاطرات شیرین گذشته‌اش پیوند می‌زند؛ من نیز با رنگ صورتی گل‌بهی، به عشق در گذشته‌های دور پیوند می‌خورم.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
تفاوت افسردگی با شیدایی این است که وقتی افسرده هستم فقط خودم هستم. یک منتقد تنها و سخت‌گیر دربارهٔ خودم می‌شوم؛ خودم را فلک می‌کنم به خودم سخت می‌گیرم و آخر سر خودم از دست خودم به گوشه‌ای می‌روم و برای خودم بساط گریه و دلسوزی راه انداخته و برای بخت نداشته‌ام گریه می‌کنم. اما شیدا که می‌شوم در پوست خودم هم نمی‌گنجم. دائم می‌خواهم یکی برتر از خودم باشم. خود بزرگ‌بینی مرا در یک آدم دیگر حل می‌کند.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
دلم می‌خواست که به جای انسان، یک پیچ از آن همه دم و دستگاه‌های ایستگاه فضایی بودم و با یک موشک از این کره‌ی‌خاکی بیرون انداخته می‌شدم تا از آن بالا به جنب و جوش مسخرهٔ آدمها را به سخره بگیرم. تا از آن دور دست به همهٔ قوانین نوشته و ننوشته، تمام قواعد و آداب دست و پا گیر، همهٔ باید و نبایدها و مسئولیت و سگ‌دو زدن‌ها بخندم و دیگر هم گذرم به زمین نیفتد و آخر سر به همین مناسبت میمون و خجسته، در آن فضای لامتناهی جشن یک نفره‌ای را خودم با خودم گرفته و در حین شادمانی، آرام و آسوده به تمام حرص و جوش‌ها و چشم و همچشمی‌های مزخرف و گذرا زل زده و یک دل سیر بخندم. به تمام جنب و جوش آنهایی که روی سرسرهٔ زندگی به طرف سراشیبی گورهایشان سرازیر شده بودند.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
منکر آن نیستم که تمام انسانها با تضادهای درون خودشان دست و پنجه نرم می‌کنند. آنها هم مثل من شخصیتی‌های متفاوت و متضاد در درونشان دارند. همه آنها بدون استثنا با شخصیتهای خوب و بد، شاکر و شاکی، رضایتمند و غرولند کن. بالغ و کودک، قانع و طماع، بخشنده و ممسک، پرهیزکار و گناه کار و دیگر شخصیتهای متضاد درونی مواجه و آشنا هستند که به فراخور شرایطشان می‌تواند فعال یا در انفعال باشد. اما آنچه باعث شد خودم را متفاوت با بسیاری از آدم‌های پیرامونم بدانم، دست به یکی کردن این دو نیرو برای به انزوا بردن و آزارم بود. این‌دو، یعنی شیدایی و افسردگی، سال‌هاست در خفا دست اتحاد به یکدیگر داده و مرا ملعبه‌ای برای رفتن به جهنم درونم کرده و از داشتن شرایطی نرمال و یک زندگی آرام جدا ساخته‌اند. به همین سبب تصمیم گرفتم آنچه را که نمی‌توانم براحتی به‌زبان آورده و از همان روزگاران دور تا امروز بابت آن عذاب کشیده‌ام را در دفترم با بازی کردن با لغات و جملات ترسیم کنم.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
در یک حالت خاص درونی قرار دارم که بعید می‌دانم کسی از عمق آن مطلع باشد. مدت‌های مدید است در نوعی تضاد درونی گرفتار شده‌ام که ارتباطم را با خودم هم دچار اختلال کرده است. به‌همین سبب تصمیم گرفته‌ام تا زمانی که با خودم بر سر رفع یا کنار آمدن با این تضاد چندساله به راه‌حل یا تفاهمی نرسم، ارتباطم را با دیگران تا حد ممکن کاهش دهم، بلکه بتوانم راه حلی قطعی برای رهایی از این سرطان چندین سالهٔ روح و روانم پیدا کنم.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
من کی هستم؟ من یک دنیام! مثل تمام آدم‌ها! همهٔ آدم‌ها برای خودشان یک دنیا هستند. از آن کارتن‌خوابی که سر در سطل زباله دارد گرفته تا آن پرفسور مغز و اعصاب!
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
هرگاه او را از دور می‌دیدم، یا هنگامی که از کنارم می‌گذشت، نوعی کشش عجیب از او را در وجود خودم حس می‌کردم. یک سمپاتی خاص و منحصر به فرد که هیچگاه در طول زندگی اینچنین تجربه اش نکرده بودم. درست مثل تاّثیر جاذبهٔ ماه بر روی آب دریا که موجب جذر و مد می‌شود؛ یا مثل عبور یک دنباله‌دار از کناره یک سیاره که روی مدار چرخش آن تاّثیر داشته باشد
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار

حجم

۲۰۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

حجم

۲۰۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

قیمت:
۹,۰۰۰
تومان