بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قبل از فراموشی | طاقچه
کتاب قبل از فراموشی اثر لیندزی استودارد

بریده‌هایی از کتاب قبل از فراموشی

امتیاز:
۴.۶از ۱۱ رأی
۴٫۶
(۱۱)
الکس فین‌فین می‌کند. دست‌هایش را که از روی بینی‌اش برمی‌دارد، صورتش یکهو توی هم می‌رود. خون کاملاً بند آمده است. می‌پرسد: «آخه کدوم دختری دلش می‌خواد صداش بزنن رابینسون، رابی، یا سان؟» «همون دختری که صورتت رو له و لورده کرد.»
ن. عادل
گمون کنم این‌که توی چه خونواده‌ای باشی شانسیه.
Book
من در دلداری دادن آدم‌هایی که گریه می‌کنند، افتضاحم. در این وضعیت حس عجیبی پیدا می‌کنم. فکر می‌کنم خودم مقصرم.
Book
تا به خودم بیایم و ببینم چی شده خون از بینی اَلِکس کارتر روی لباسم می‌پاشد. مشتم گزگز می‌کند. خونش به آستین راست گرمکنم پاشیده شده است. همه دوروبرمان جمع می‌شوند. الکس مثل یک بچهٔ کوچولو زار می‌زند. «اون دیوونه‌ست!» جیغ می‌کشد و به من اشاره می‌کند. «من رو با مشت زد!» نباید بهم می‌گفت رابین گنجشکه. اگر می‌فهمید کی باید جلو زبانش را بگیرد احتمالاً الان صورتش عیب و ایرادی نداشت و عینهو بچه‌کوچولوها هق‌هق نمی‌کرد.
ن. عادل
بابابزرگ گفت بعضی آدم‌ها توی زندگی هستند که تو را وادار می‌کنند بهترین فردی بشوی که می‌توانی. هیچ‌وقت نباید چنین افرادی را رها کنی.
Book
شستش را روی قلبش می‌کوبد و می‌گوید: «تو همیشه این‌جا پیشمی.»
Book
«کارهای اون به تو مربوط نیست. تو می‌تونی فقط رفتار خودت رو تغییر بدی.»
Book
«توی دردسر افتادم.» می‌گوید: «دردسر بد چیزیه.» «از مدرسه که بهتره.»
Book
می‌گویم: «منظورتون چه جور خانم‌هاییه؟ همون نازک‌نارنجی‌هایی که کلی نازوادا دارن و اجازه می‌دن پسرهای احمق بهشون بدوبیراه بگن؟»
Book

حجم

۱۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۳۴,۴۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد