بریدههایی از کتاب کراماتی از کریمه اهلبیت (ع) : گزیده کرامتهای حضرت معصومه (ع)
۴٫۷
(۱۴)
متاسفانه برخی خیرین ـ که میلیونی خرج میکنند ـ بستگانی دارند که برای نان شب خود، دستِ نیاز پیش این و آن دراز میکنند. در فرهنگ انسانی این رفتارها زشت و زننده است چه رسد در فرهنگ ناب اسلامی.
S
۸۰) مهمان گرسنه
حجتالاسلام و المسلمین نظری منفرد ـ از مدرّسین و خطبای حوزه علمیه قم ـ:
جدّ بزرگوار ما مرحوم حاج شیخ علی نظری (درگذشته ۱۳۶۶ ه. ق) پس از بازگشت از نجف اشرف در مدرسه خان اقامت داشت. چند روزی هیچ چیزی برای خوردن پیدا نمیکند، گرسنگی فشار شدیدی بر ایشان میآورد، تا جایی که ناگزیر میشود پاهایش را جمع کند و بر دلش فشار بیاورد تا کمتر احساس گرسنگی کند.
در آن شب یکی از افراد خیر قم در نزدیکی آبانبار سید عرب مجلس اطعامی در منزل داشته است. وقتی مهمانها میروند او استراحت میکند و در عالم رؤیا خدمت حضرت معصومه علیهاالسلام میرسد، وجود مقدّس بیبی بر ایشان عتاب میکنند: «شما خودتان و مهمانهایتان سیر شدید و به خواب رفتید، ولی حاج شیخ علی در مدرسه خان از گرسنگی خوابش نمیبرد.»
ایشان از خواب میپرد و سریع غذایی برداشته و به مدرسه خان میرود و جای حاج شیخ علی را میپرسد، حجره او را نشانش میدهند. آن مرد رؤیای خود را صادقه مییابد و از کار حاج شیخ علی نظری گرهگشایی میکند.
S
به حضرت معصومه علیهاالسلام متوسّل میشود و از نگرانی خود مینالد. پس از توسّل خوابش میبرد، در عالم رؤیا میبیند که سه بانوی مجلّله از داخل ضریح بیرون آمدند، یکی از آنان انگشتر عقیقی به او داده، او را مورد تفقّد قرار میدهد و میفرماید: «اصلاً نگران نباش، فردا صبح عمل چشم به راحتی و موفقیت انجام میپذیرد.»
پس از بیدار شدن، خوابش را به همسرش، مرحوم حجّت الاسلام و المسلمین سید محمّد موسویان خوئینی زنجانی قدسسره بازگو میکند. او برای همسرش توضیح میدهد که غیر از فاطمه معصومه علیهاالسلام چند تن دیگر از بانوان اهل بیت علیهمالسلام داخل ضریح مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپرده شدهاند.
نکته:
در کنار مرقد حضرت معصومه علیهاالسلام دو تن از دختران موسی مبرقع که نوه امام جواد علیهالسلام بودهاند نیز دفن گردیدهاند. ر. ک: تاریخ قم، ص ۲۱۴؛ بحار، ج ۶۰، ص ۲۲۰.
S
بیبی دو عالم به یک زن مسیحی نیز کرم و لطف داشته و وی را شفا میدهد. رسیدگی به شیعیان جدّ بزرگوارش امیر مؤمنان علی علیهالسلام جای خاص خودش را داراست؛
گل نرگس
سپس فرمود: به جهت مصالحی، خداوند اراده فرموده است که محل قبر شریف حضرت زهرا علیهاالسلام برای همیشه از همگان مخفی باشد؛ از این رو قبر حضرت معصومه را تجلی گاه قبر شریف حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است. اگر قرار بود قبر حضرت زهرا علیهاالسلام ظاهر باشد، هر جلال و جبروتی که برای آن قبر شریف مقدّر بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام قرار داده است.
گل نرگس
اگر خوبم ار بد، گدای شمایم
ندارم به غیر از شما، یار و یاور
گل نرگس
گاهی در همسایگی اولیای زنده خداوند زندگی میکنیم و از آنان غفلت نمودهایم. حسرت قیامت از چنین غفلتها، بسیار تلخ و عذابآور خواهد بود.
گل نرگس
گاهی پروردگار برای عنایت به فردی ما را انتخاب میکند تا توسط ما برای دیگری کاری انجام شود و این عمل بهانهای برای اجر و پاداش باشد. اگر برخی کارها را کوچک بشماریم و از انجام آنها طفره برویم چه بسا توفیق بزرگی را از دست بدهیم
mohsen
زبان جِرمی کوچک دارد که اگر کسی از آن مواظبت نکند جُرمهای بزرگی مرتکب میشود.
mohsen
دلِ شکسته، آماده ارتباط با خداوند است؛ لذا دعای دلشکسته چه به زبان بیاورد یا در دل پنهان کند همواره مستجاب میشود. فاصله میان خداوند و بنده همان آهی است که از روی دلشکستگی و اضطرار گفته شود.
mohsen
او میگفت: ختم مجرّبی هست که مخصوص حرم مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام میباشد و هرگز ردخور ندارد. هر وقت حاجتی داشتی برو حرم و ۳۳۰ مرتبه بگو:
«اَلّلهُمَّ الْعَنْ هارُونَ الرَّشیدِ وَ مَأْمُونَ الرَّشیدِ.» مواظب باش تا تعدا ذکرها کم یا زیاد نشود
Yas Balal.جواد عطوی
او میگفت: ختم مجرّبی هست که مخصوص حرم مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام میباشد و هرگز ردخور ندارد. هر وقت حاجتی داشتی برو حرم و ۳۳۰ مرتبه بگو:
«اَلّلهُمَّ الْعَنْ هارُونَ الرَّشیدِ وَ مَأْمُونَ الرَّشیدِ.» مواظب باش تا تعدا ذکرها کم یا زیاد نشود
Yas Balal.جواد عطوی
ختم مجرّبی هست که مخصوص حرم مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام میباشد و هرگز ردخور ندارد. هر وقت حاجتی داشتی برو حرم و ۳۳۰ مرتبه بگو:
«اَلّلهُمَّ الْعَنْ هارُونَ الرَّشیدِ وَ مَأْمُونَ الرَّشیدِ.» مواظب باش تا تعدا ذکرها کم یا زیاد نشود. با عجله به حرم مطهّر کریمه اهلبیت مشرّف شدم، و این ذکر را با اخلاص تمام و ناامیدی کامل از همه جا خواندم، بلافاصله برادرم شفا یافت و آثار کسالت کاملاً برطرف شد و سلامتی کامل خود را باز یافت.
mohsen
در عالم رؤیا نقطه خاصّی از حرم مطهّر (قسمت بالای سر) را به من نشان دادند و گفتند: در این نقطه زیارت عاشورا بخوان تا حجرهای برایت فراهم شود.
mohsen
بیبی جان خودت عنایتی کن.
از حرم بیرون آمد. وسط میدان آستانه ایستاد. پاهایش توان حرکت نداشت. با چه رویی به میهمانانش بگوید خانه را ترک کنند. اگر به خمین برگردند و بگویند شیخ علیاکبر ما را از خانهاش بیرون کرد، جواب فامیل را چه بدهد. توجّهی به اطرافش نداشت. ناگهان دستی به شانهاش خورد.
شیخ علیاکبر حواست کجاست؟ برگشت و نگاه کرد. مرد بنگاهداری بود که اتاق کوچک خانه پیرزن را برایش پیدا کرده بود. از آن موقع با هم رفیق شده بودند. آدم با انصافی بود. سلام و علیک کردند. مرد پرسید: از خانه حاج خانوم راضی هستی؟
کتابدوست
پیرزن به گرمی از ما پذیرایی کرد. «ادیت» که همراه من بود به صاحبخانه گفت: «مادر! من و مادرم هر دو مسیحی هستیم.»
او با خوشرویی گفت: «دخترم! مهمان حبیب خداست، شما کافر هم که باشید قدمتان روی چشم ماست.»
آنگاه از ما خواست تا ظهر هم مهمان آنها باشیم، بعد از ظهر ما را تا گاراژ بدرقه کردند و از ما خواستند که درسفرهای ماهانه به منزل آنها برویم.
نامههای «آلبرت» از یک طرف، محبّتهای زن همسایه از طرف دیگر، صمیمیت و فداکاریهای این خانواده مهربان از سویی دیگر مرا به اسلام جذب کرد. شروع به مطالعه همه جانبه در مورد اسلام کردم. احساس کردم بیش از این اصرار کردن بر دین موروثی گمراهی است. آنگاه خود را برای مسافرت چند روزه به قم مهیا کردم.
کتابدوست
پیرزن به گرمی از ما پذیرایی کرد. «ادیت» که همراه من بود به صاحبخانه گفت: «مادر! من و مادرم هر دو مسیحی هستیم.»
او با خوشرویی گفت: «دخترم! مهمان حبیب خداست، شما کافر هم که باشید قدمتان روی چشم ماست.»
آنگاه از ما خواست تا ظهر هم مهمان آنها باشیم، بعد از ظهر ما را تا گاراژ بدرقه کردند و از ما خواستند که درسفرهای ماهانه به منزل آنها برویم.
نامههای «آلبرت» از یک طرف، محبّتهای زن همسایه از طرف دیگر، صمیمیت و فداکاریهای این خانواده مهربان از سویی دیگر مرا به اسلام جذب کرد. شروع به مطالعه همه جانبه در مورد اسلام کردم. احساس کردم بیش از این اصرار کردن بر دین موروثی گمراهی است. آنگاه خود را برای مسافرت چند روزه به قم مهیا کردم.
کتابدوست
ختم مجرّبی هست که مخصوص حرم مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام میباشد و هرگز ردخور ندارد. هر وقت حاجتی داشتی برو حرم و ۳۳۰ مرتبه بگو:
«اَلّلهُمَّ الْعَنْ هارُونَ الرَّشیدِ وَ مَأْمُونَ الرَّشیدِ.» مواظب باش تا تعدا ذکرها کم یا
zahra
حجم
۲۱۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۱۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۴۱,۶۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد