بریدههایی از کتاب پس از بیست سال
۴٫۷
(۴۱۳)
حاکم باید چون پدری برای مردمش باشد؛ آنان را آگاهی دهد تا جاهل نباشند، اموال را به عدالت میانشان تقسیم کند تا کافر نشوند و با آنان مدارا کند تا خدا را اطاعت کنند.»
Bahar Abdalvand
بخشیدن مال به کسی که مستحق آن نیست با تبذیر و اسراف یکی است. چنین کاری منزلت بخشنده را در دنیا بالا برَد و در آخرت خوار و زبون سازد. خداوند گشایش را در عدالت قرار داده و او پدر ما آدم، و مادر ما حوا را بَرده و غلام خلق نکرد بلکه آزاد و رها آفرید، پس هیچیک از بندگان خدا را بر دیگری رجحانی نیست؛ مگر در تقوای الهی
Bahar Abdalvand
«دشمن ما در درون ماست فرزندم. دشمنی که ما را به بندگی گرفته تا تمام عمر اندیشهای جز برآوردهساختن هوسهای او نداشته باشیم.»
Bahar Abdalvand
«مردمان در تمام روزگاران، سرگشتهٔ حاکمان بودهاند. ما همیشه فکر میکنیم انسانهای اطرافمان را خوب میشناسم، امّا سالیانی که بگذرد درخواهیم یافت چقدر خطا کردهایم. همیشه قسمت بزرگی از حقیقت پنهان است فرزندم، چراکه واقعیتها آنان را پوشاندهاند و مردمان همیشه فریبخوردهٔ این واقعیتها هستند.»
Bahar Abdalvand
«من نیز هجرت میکنم؟ به کجا؟ چگونه؟»
«به جایی که تو را از ظلمت به نور رهنمون سازد. در آن روز باید غل و زنجیر جاذبههای این سرزمین را از پر و بال روحت بگشایی تا رها گردی. و بهراستی شأن انسان جز این نیست که همیشه در هجرت بهسر بَرَد و امروز و فردایش یکسان نباشد.»
Bahar Abdalvand
«بهراستی که انسان کامل نمیگردد مگر آنکه پیش از هجرتِ جسم، اندیشه و روانش را از پلیدی و زشتی بهسوی ایمان و پاکی کوچ دهد، و پس از این کوچ مقدس است که جهاد معنی خویش را مییابد.»
Bahar Abdalvand
ابوذر گفت: «پس پیامبر خدا که در خانهای خشتی میزیست، بر حصیر میخوابید و شیر بز میدوشید، خویش را کوچک میکرد؟ یا عمر و ابوبکر که چنین بودند، خود را خوار مینمودند؟» صدا از هیچکس برنخاست. ابوذر گفت: «ای مردم! آیا رواست که دستهای از حاکمان شب را در کاخ سر کنند و عدهای از مردم در بیغولهها بلولند؟ بهخدا که کاخی ساخته نمیشود مگر اینکه کوخهای بسیار ویران گردد و ثروتی انباشته نمیشود مگر آنکه مردمانی گرسنه بمانند.»
Bahar Abdalvand
حجم
۵۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۵۲ صفحه
حجم
۵۶۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۵۲ صفحه
قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
تومان