بریده‌هایی از کتاب چپ دست ها بدانند

گزارش‌ها حاکی از آن هستند که ۹۰ درصد مردم دنیا راست‌دست، و ۱۰ درصد چپ‌دست و مخلوط‌دست با درجات مختلف هستند.

هرچه یک فرد یکی از دستانش را بر دیگری بیشتر ترجیح دهد، ارتباطش با طرف مقابل مغز محکم‌تر خواهد بود. افرادی که از دست چپ‌شان برای همه کارهای خود استفاده می‌کنند تمرکز مهارت‌های زبانی آن‌ها بیشتر در نیمکره راست مغز متمرکز خواهد بود.

چپ‌دست‌ها مشکلاتی در رابطه با استفاده از ابزار و امکانات عمومی مانند صندلی‌های یک‌دسته، صندلی راننده در خودروها، قانون‌های راهنمایی و رانندگی، میزهای پرکردن فرم در بانک‌ها و اداره‌ها و نظایر آن‌ها دارند که بعضاً آن‌ها را مجبور به استفاده از دست راست می‌کنند،

یکی از دلایل بالا رفتن فراوانی چپ‌دست‌ها طی نسل‌های متوالی، هوش سرشار آن‌ها یا قابلیت‌های ریاضیاتی، استعدادهای هنری در زمینه‌های موسیقی، نقاشی و... و خلاقیت زیاد در زمینه‌های گوناگون است که در مجموع سبب می‌شود آن‌ها در اجتماع از موفقیت‌های زیادی برخوردار باشند.

ترجیح‌دستی را در کودک بر اساس انجام تعداد زیادی از وظایف کوچک مانند به چیزی اشاره کردن، گرفتن، گیر انداختن وسایل، شستن دندان، پاره‌کردن کاغذ، نخ‌کردن سوزن و... مشخص می‌کند. یک آزمون ساده ولی بااهمیت آن است که چیزی را به سوی او به‌شکلی ناگهانی پرتاب کنید یا بیندازید تا آن را بگیرد. در این حالت او به صورت ناخودآگاه و با عکس‌العملی طبیعی آن شیء را با دست صحیح می‌گیرد.

افراد چپ‌دست تفکر واگرای بیشتری دارند، به این معنی که برای حل مشکلات به دنبال راه‌هایی بیشتر از راه‌های موجود می‌گردند. از سوی دیگر، مطالعه مؤسسه IFL science بر روی ۲۳۰۰ دانش‌آموز و دانشجو در سنین مختلف، برتری نسبی چپ‌دست‌ها را در آزمون‌های ریاضی نشان می‌دهد. در این مطالعه، سؤالات ریاضی، با سطوح سختی متفاوتی در اختیار پاسخ‌دهندگان گذاشته شد. بر اساس نتایج این بررسی، افراد چپ‌دست، سؤالات سخت را به‌مراتب بهتر از سایرین انجام دادند.

مطالعات انجام‌شده توسط دانشگاه سنت لارنس در نیویورک نشان داد که افراد با ضریب هوشی بیش از ۱۴۰ بیشتر شامل افراد چپ‌دست هستند. مشهورترین‌شان عبارتند از: آلبرت اینشتین، اسحاق نیوتن، چارلز داروین، بنجامین فرانکلین

هوش همیشه به صورت چیزی تلقی می‌شود که مردم از طریق آن افکار و عقاید را بررسی می‌کنند، از منطق استفاده می‌کنند، با اعداد کار می‌کنند، شباهت‌ها را تشخیص می‌دهند، استنباط و استنتاج می‌کنند و مفاهیم جدیدی را به دست می‌آورند. همه این کارها به‌طور واضح در قلمروی شناختی (ادراکی) و عقلی قرار دارند و هنگامی که آزمون‌ها، IQ (بهره هوشی) مردم را در این نوع مهارت‌ها ارزیابی می‌کنند

۲۰ درصد تنوع در صفت ترجیح‌دستی ژنتیکی دانسته شد (عامل اول). این تنوع می‌تواند تک‌ژنی با آلل مغلوب برای چپ‌دستی، چندژنی یا ترکیبی از هر دو باشد. اشتون عامل دوم را استرس هنگام تولد پیشنهاد کرد که طیف وسیعی از عوامل استرس‌زا از جمله ناسازگاری فاکتور Rh را می‌توان از این دسته دانست. وی سومین عامل را اثر مادری در نظر گرفت تا فراوانی بالای فرزندان چپ‌دستی که از مادر چپ‌دست متولد شده بودند به صورت یک علت مطرح گردد. چهارمین عامل، توسط اشتون سن مادری در نظر گرفته شد و این‌که رابطه مستقیمی بین افزایش سن مادر و چپ‌دستی وجود دارد.

مهره‌دارانی نظیر انسان، از نیمکره چپ خود هنگامی که تصمیماتی را برای پاسخ‌دادن در نظر گرفته‌اند استفاده می‌کنند، درحالی‌که از نیمکره راست برای پاسخ سریع با بیان احساسات بهره می‌برند.