بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پیاده روی | طاقچه
کتاب پیاده روی اثر روبرت والزر

بریده‌هایی از کتاب پیاده روی

نویسنده:روبرت والزر
انتشارات:نشر داستان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۵از ۲ رأی
۲٫۵
(۲)
کجاست مردی که هرگز در زندگی درمانده نشده باشد؟ امیدها، برنامه‌ریزی‌ها و رویاهای کدام وجود انسانی در گذر همه سال‌ها کاملاً بدون خدشه و ویرانی باقی مانده‌اند؟ در چه زمانی یک روح انسانی وجود داشته است که اصلاً مجبور نبوده باشد از مجموع اشتیاق‌های جسورانه و تصورات والا و شیرینش از خوشبختی، چیزی را کسر کند؟
سجاد احمدی
یک مرد درستکار و راستگو هیچگاه به شادی‌ها و لذت‌ها افتخار نمی‌کند. تنها سختی‌هایی که انسان با شجاعت آنها را پشت سر گذاشته و محرومیت‌هایی که انسان صبورانه آنها را تحمل کرده، می‌توانند بیش از هر چیز دیگری آدمی را در اعماق روحش مفتخر و شاد کنند.
☆Nostalgia☆
از خودم پرسیدم: «آیا گل‌ها را چیده‌ام تا آنها را بر روی بدبختی خود بگذارم؟»
سجاد احمدی
نفرین بر این اعتیاد فلاکت بار؛ به اینکه انسان بخواهد بیش از آنچه هست به نظر آید، چون این یک فاجعه واقعی است. این و موارد مشابه، خطر جنگ، مرگ، بدبختی، نفرت و تهمت پراکنی را روی زمین گسترش می‌دهد و به هر آنچه که وجود دارد، نقابی لعنتی از شرارت و خودخواهی نفرت انگیز می‌زند. بر این اساس، از دید من یک استادکار نباید یک «موسیو» و یک خانم ساده نباید «مادام» باشد. اما امروزه هر کس و ناکسی می‌خواهد چشمان دیگران را خیره کند؛ نو و پرزرق و برق، زیبا و پر ظرافت، اشرافی و بسیار شیک و موسیو و مادام باشد که می‌توان گفت شرم آور است. ولی همواره ممکن است دوباره زمانی فرا رسد که دگر بار همه چیز متفاوت شود. من امیدوارم که چنین شود.
سجاد احمدی

حجم

۸۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۸۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد