بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیست منهای یک! | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیست منهای یک!

بریده‌هایی از کتاب بیست منهای یک!

۴٫۳
(۳)
خم شد و در گوشم گفت: _ شوهرش بنده خدا کارگرِ سر ساختمون بوده، به خاطر این مریضی کوفتی، الان چهار ماهه بیکار شده، اون بار هم که اومدید سهم خودم رو دادم به اونا، آخه گناه داره بنده خدا پا به ماهه! عرق از کل تنم شُره می‌کرد، چرا اینقدر بی‌فکر بودم که از روی ظاهر قضاوت کردم. سری تکان دادم و پرسیدم: _ چرا دفعه پیش بهم نگفتین، به این بنده خدا هم بستهٔ غذا بدیم؟ نفس عمیقی کشید و با سری پایین پاسخ داد: _ خب از همه چی جفت گذاشته بودین، منم تقسیم کردم بین خودمون. این جوری انگار منم یه جورایی کمک مومنانه کردم دیگه!! مگه نه؟؟؟
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
راهی مزار شهید گمنام می‌شوم و به نیابت از همه حرم‌هایی که بی‌زائر شدند، دستم را روی سنگ مزار ساده شهید می‌کشم و می‌گویم: «بدماءالشهدا الهی العفو الهی العفو الهی العفو».
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴
دلم قرص است به دعای رهبرم که چه زیبا دعایمان کرد «یا صاحب‌الزمان این کشتی را به ساحل امن برسان.» مفتخر می‌شوم در کشتی هستم که سکان دارش قطب عالم بشریت است.
کاربر ۲۴۴۱۰۹۴

حجم

۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۱ صفحه

حجم

۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۱ صفحه

قیمت:
۴,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد