بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دکتر بازی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دکتر بازی

بریده‌هایی از کتاب دکتر بازی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۲۵ رأی
۳٫۸
(۲۵)
گفت: امشب زهرماري از كجا آورده‌اي؟ گفت: پيدا كردن اين چيزها دشوار نيست
سپهر
من نگویم، شاعران فرموده‌اند رخش و رستم هر دو دکتر بوده‌اند گرچه باشد قصه‌ها پشت سرش دکتری دارند ملا و خرش شاعران از رودکی تا عنصری بی‌گمان دارند هر یک دکتری شعله‌های عشق چون گُر می‌گرفت آتشی در خیل دکتر می‌گرفت عشق با دکتر نظامی قصه‌گو عشق با دکتر سنایی رازجو عارف شوریده دکتر مولوی نام پایان‌نامۀ او مثنوی حافظ و سعدی و خواجو دکترند سروقدان لب جو دکترند
Fateme
کردار اگر کم شده، گفتار که خوب است اوضاع سخنرانی و آمار که خوب است غم نیست اگر رونق بازار هنر نیست از بی‌هنران رونق بازار که خوب است خلاقیت و بدعت اگر مُرد، بمیرد تقلید و کپی‌کاری و تکرار که خوب است آن روز که از خنده و شادی خبری نیست، لبخند یخ مجری اخبار که خوب است اخبار سراسر همه شادی و نشاط است خوب است خبرها همه انگار که خوب است
f_altaha
بر اساس گزارش رسمی هیچ‌کس، هیچ‌وقت، هیچ نگفت نه صدای گلوله‌ای برخاست، نه کسی روی خاک در خون خفت بر اساس گزارش رسمی عده‌ای ناگهان یهو مُردند عده‌ای نیز ناگهان خود را بی‌خودی پشت میله‌ها بردند
f_altaha
در گذشته آدمی از صبح تا شب کار داشت هر که سالم بود از بیکار ماندن عار داشت مردمانی کاری و فعال بودند آن زمان در گذشته جامعه کی این همه بیکار داشت؟
"Shfar"
نه خبرچین و خبرساز و خبرخر داشتیم نه کسی از صبح تا شب کار با اخبار داشت آن زمان حتی لباس ورزشی پوشیده بود توی گود زورخانه پهلوان شلوار داشت در قدیم این‌قدر وضع شیخ‌ها عالی نبود «شیخ صنعان خرقه رهن‌خانۀ خمّار داشت»
"Shfar"
در گذشته آدمی از صبح تا شب کار داشت هر که سالم بود از بیکار ماندن عار داشت مردمانی کاری و فعال بودند آن زمان در گذشته جامعه کی این همه بیکار داشت؟ در قدیم این‌قدر، مردِ خانه تن‌پرور نبود چون که فرزند و عیال و نان‌خور بسیار داشت خانه پرجمعیت و پر رفت‌وآمد بود و مرد خانه‌ای چون ایستگاه مترو بازار داشت شغل‌ها طبق تخصص بود و نظمی داشت کار کی کسی در احتکار پست‌ها اصرار داشت؟
ツAlirezaツ
بر اساس گزارش رسمی، مُرد بیکاری و، تورم مُرد چند موجود زنده را اما موشک ما به آسمان‌ها برد
Amir Reza
بر اساس گزارش رسمی دشمنان بی‌شعور و نادان‌اند «بیست و سی» را چرا نمی‌بینند؟ «ایرنا» را چرا نمی‌خوانند؟ تا ببینند کارها خوب است، تا بخوانند وضع مطلوب است ملت آزاد و راضی و خندان، دولت از هر لحاظ محبوب است بر اساس گزارش رسمی هیچ‌کس، هیچ‌وقت، هیچ نگفت نه صدای گلوله‌ای برخاست، نه کسی روی خاک در خون خفت
Amir Reza
بحث‌های داغِ‌ داغ و بحث‌های داغ‌تر بی‌خیالِ احترام و بی‌خیالِ آبرو
سپهر
طنز اغلب قصه‌گوی عالم وارونه‌هاست
سپهر
کیفی که در آن دفتر و خودکار و کتاب است، آویخته از هر که شود، بار عذاب است
سپهر
در رونق بازار به دانش چه نیازی؟ تا بانک و پاساژ هست، چرا مدرسه‌سازی؟
ahmadi
عارف شوریده دکتر مولوی نام پایان‌نامۀ او مثنوی
Fateme
عارف شوریده دکتر مولوی نام پایان‌نامۀ او مثنوی
Fateme
بر اساس گزارش رسمی روزنامه زیاد و آزاد است شاید آزادی زیادی هست چندتا روزنامه مازاد است
Of.the.sun
منسوب مقامات شود یک شبه منصوب ناچار شود خبره در آن کار که خوب است چون خبره شدی هیچ به یک پست نمانی بردار همه مال، تو بردار که خوب است بردار و در این رونق تقسیم مناصب یک صندلی خالی مگذار که خوب است یک صندلی خالی مگذار و اگر بود آن را به خودی‌هایت بسپار که خوب است به‌به، چه مدیری! چه برازنده و شیک است خوب است مدیر و کت و شلوار که خوب است آری، کت و شلوار و مدیر است هماهنگ او بی‌کت و شلوار مپندار که خوب است
f_altaha
کرم کن اعتبار و آبرویی چه غم گر نیست کارت اعتباری؟ عنایات تو باشد، گو نباشد پس‌انداز ریالی و دلاری
f_altaha
گفتن شعر طنز و چاپیدن بهترین شغل‌های کشور ماست آنچه مفتی ا‌ست طنزپردازی‌ است آن‌که می‌چاپد او برادر ماست
Amir Reza
هم وزیران، هم مدیران دکترند بیشتر از نصف ایران دکترند هرکه پستی دارد اینجا دکتر است دیپلم ردّی است، اما دکتر است
سپهر

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۴۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان