بریده‌هایی از کتاب چگونه کمال‌گرا نباشیم؟

این توضیحی است برای اینکه چرا استقامت، بهترین دوست شانس است، زیرا اگر بر انجام کاری که شانسی اتفاق می‌افتد پافشاری کنید، احتمالاً در طول مدت زمان، نتیجه خواهید گرفت.

«اگر همه چیز را در حد کمال می‌خواهی، هرگز راضی نخواهی شد.»

«سعی نکن در حد کمال باشی»

او عمل کردن را راه رسیدن به هدف می‌داند و نه با انگیزه شدن را!

«در دنیایی که پیوسته می‌کوشد تا تو را به چیز دیگری تبدیل کند، خود بودن مهم‌ترین دستاورد است»

کف و سقف دو مسئله مهم در زندگی هستند، در این مورد، کف شما حداقل شرایط ضروری است که نیاز دارید تا از زندگی احساس رضایت کنید. سقف شما نهایت توانایی نهفته و بزرگ‌ترین رویایی است که در سر می‌پرورانید. اگر در جایی بین کف و سقف خواسته‌هایتان زندگی می‌کنید، پس باید شاد باشید زیرا به حداقل آنچه که برای شاد بودن نیاز داشته‌اید، رسیده‌اید و به این معنا هم نیست که دیگر به سقف آرزوهایتان نخواهید رسید. کمال‌گرایی یک مشکل است زیرا «حد کمال» را کف خواسته‌هایتان قرار می‌دهد و وقتی که اینچنین است، دیگر سقفی باقی نمی‌ماند.

بهترین نتایج در ورزش و در زندگی از طریق آموزش به دست می‌آیند. هنگامی که در مهارتی تا نقطه‌ای آموزش دیده‌اید که ملکه ذهن‌تان شده است (و به طور ناخودآگاه انجامش می‌دهید)، ذهن خودآگاه‌تان می‌تواند آرام بگیرد. و ذهنی آرام گرفته بسیار تأثیرگذارتر و مفیدتر از ذهنی مشوش عمل می‌کند زیرا می‌تواند راحت‌تر تمرکز کند.

کمال‌گرایی (اسم): به وضعیتی گفته می‌شود که فرد هر چیزی به‌جز نهایت کمال آن را، غیرقابل قبول تلقی می‌کند.

«هنگامی که ژاپنی ها ظروف شکسته را تعمیر می‌کنند، محل شکستگی را با طلا پر می‌کنند آنها معتقدند وقتی که چیزی آسیب دیده است و سرگذشتی دارد، زیباتر می‌شود.»

«در دنیایی که پیوسته می‌کوشد تا تو را به چیز دیگری تبدیل کند، خود بودن مهم‌ترین دستاورد است»

اگر می‌خواهید که تغییرات مطلوب‌تان پایدار بمانند، باید کم و بیش از انگیزه چشم‌پوشی کنید.

افرادی که توانسته‌اند با موفقیت زندگی‌شان را تغییر دهند، دریافته‌اند که وقتی شروع به انجام کاری می‌کنند، احساسات، خود روانه می‌شوند. هرگز فراموش نکنید که: اگر با انجام کاری بتوانید احساس‌تان را تغییر دهید بسیار آسان‌تر است تا اینکه با تلاش به فکر کردن و سعی بر داشتن احساسی متفاوت، بخواهید کارهایتان را تغییر دهید.

اگر از چیزی احساس ناامنی می‌کنید، بدانید که کسی در دنیا وجود دارد که با وجود آنکه همین عیب را دارد، با اعتماد به نفس کامل زندگی می‌کند. این آرام‌تان کرده و به شما نیرو می‌بخشد.

شما می‌توانید تمام عمر پیش‌بینی کنید اما تنها راهی که می‌توانید مطمئن شوید همه چیز چطور پیش خواهد رفت، امتحان کردن آن است.

اگر زمین بخورم و جلوتر بیفتم، باز هم نسبت به زمانی که قدمی برنداشته بودم، جلوتر هستم.

تأثیر تغییرات احساسی (و انگیزشی) که پس از اقدام به انجام کاری در فرد به وجود می‌آید، تقریباً دو برابر تاثیر تغییرات احساسی است که در نتیجه فکر و تلقین حاصل می‌آید.

چیز مهمی را حین درگیر شدن با حل مشکلات و در طول زندگی‌ام آموخته‌ام: همیشه بهتر است هر چیزی را از جایی که در واقعیت قرار گرفته است، شروع کنیم، نه از جایی که دوست داریم قرار بگیرد.

به مسیری که تاکنون در زندگی طی کرده‌ایم، نگاهی انداخته و بیاموزیم که با خود صادق باشیم و چاره‌ای بیاندیشیم برای تمام غفلت‌ها، خیال پردازی ها و تفکرات محدود کننده‌مان.

به تأخیر انداختن کارها ناشی از تنبلی نیست بلکه از ترس و اهداف فوق‌العاده پیچیده‌ای نشأت می‌گیرد که از ذهنی کمال‌گرا تراوش می‌شوند.

این اشتباهات‌مان نیستند که ما را تعریف می‌کنند و آینده‌مان را شکل می‌بخشند، بلکه واکنش ما نسبت به آنهاست که تعیین کننده است.