بریدههایی از کتاب پسر آفتاب
۴٫۷
(۲۶)
یخ را توی چشمهایشان میبینم و از همین میفهمم قلبشان برای کسی نمیتپد.
Book
«نمیتونی سرنوشتت رو از سر بنویسی.»
maneli1388
اینجا... خُب، واسه اغلب ما چیزی نمونده که از دست بدیم... یا شایدم حس میکنیم که چیزی نمونده.
Book
اگر بخوابی، شاید لحظهای را که آفتاب از پشت پنجرههای بلند این اتاقهای کوچک طلوع میکند، از دست بدهی
کوثر
با لبخند رو به من میکند: «اینجا رو ببین، پری... طلای سبز!»
mrfarajian
«ولی نباید اینطور باشه که داری محکومیتت رو میگذرونی، پری. همیشه یادت باشه تو هیچ کار اشتباهی نکردی.»
Raha.Sh
«تو فقط اون چیزی نیستی که بهخاطرش افتادی این تو؛ حالا هر چیزی که بوده. تو اینجایی تا از جات بلند شی، کار کنی، توی جلسهها شرکت کنی... روحت رو پاک کنی و دوباره آدم لایقی بشی. چه باور کنی چه نکنی، تو اینجا میتونی دوباره از زمین بلند شی.»
Raha.Sh
بُرد – بُرد؛ این یکی دیگر از شعارهای اِد گنده برای یک شهربند موفق شدن است. بُرد اول یعنی همهٔ اتفاقهای خوبی را که هرروز برایت میافتد، میشماری
نور
خودم را مجبور میکنم که لبخند گَلهگُشادی بزنم. امیدوارم همهٔ دندانهایم برق بزند.
بعد، میروم...
mrfarajian
«بهت قول میدم هدفم کمک کردن به توئه.»
maneli1388
وقتی به جامعهمان خدمت میکنیم، انرژیاش در کل انسانیت حس خواهد شد.
وامبت بدعنق!
بُرد دوم یعنی تو کارهایی بکنی که دیگران پیروز شوند. تا الان حداقل صدبار شنیدهام که اِد گنده این را میگوید.
«فرقی نمیکنه کجا زندگی کنی؛ هرجا باشی، توی یه جامعهای و میتونی سهمی توی اون داشته باشی.»
وامبت بدعنق!
بُرد اول یعنی همهٔ اتفاقهای خوبی را که هرروز برایت میافتد، میشماری.
وامبت بدعنق!
«اولین هدفت هم این باشه؛ قبل از اینکه سعی کنی دیگران تو رو بفهمن، سعی کن تو اونا رو بفهمی. سرت رو بنداز پایین و سعی کن قبل از اینکه خودت رو به دیگران بشناسونی، خودت دیگران رو بشناسی.»
وامبت بدعنق!
او میگوید من هیچوقت نمیخندم؛ من هم میگویم هیچ حرفی در این مورد ندارم.
Book
ارشد جو باید با شهربندها سخت بگیرد. او مسئولشان است، اما همیشه میشود فهمید که دوست دارد همهٔ زمینخوردهها سرِ پا شوند... همانطور که وقتی دوستت زمین میخورد و دلت میخواد سرِ پا شود.
کوثر
میگوید: بعضی چیزها را سریع میگیرم. بقیهٔ چیزها کمی وقت میبرد.
maneli1388
بُرد دوم یعنی تو کارهایی بکنی که دیگران پیروز شوند
نور
«اولین هدفت هم این باشه؛ قبل از اینکه سعی کنی دیگران تو رو بفهمن، سعی کن تو اونا رو بفهمی. سرت رو بنداز پایین و سعی کن قبل از اینکه خودت رو به دیگران بشناسونی، خودت دیگران رو بشناسی.»
نور
«آره. پری... پیروزی خیلی حس خوبی داره.»
Book
حجم
۳۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۳۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
قیمت:
۱۲۱,۰۰۰
تومان