بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب انگار به آن‌طرف خیابان رسیده‌ای! | طاقچه
کتاب انگار به آن‌طرف خیابان رسیده‌ای! اثر حمید  حیاتی

بریده‌هایی از کتاب انگار به آن‌طرف خیابان رسیده‌ای!

نویسنده:حمید حیاتی
انتشارات:انتشارات آگه
امتیاز:
۳.۰از ۱ رأی
۳٫۰
(۱)
نه! ریسک بزرگی است. با جان‌ات بازی می‌کنی اگر وارد خیابان شوی. آن‌ها حواس‌شان به تو نیست، میان ماشین‌هاشان و به موازات هم، برای هم تعریف می‌کنند و اس. ام. اس رد و بدل می‌کنند و صدای ضبط‌شان را تا مرز جنون زیاد می‌کنند و چشم می‌گردانند. بله! خطر مرگ نزدیک است. در دو قدمی‌ات. کافی است پایت را در خیابان بگذاری و آن‌وقت، همان‌وقت، زیرت می‌گیرند و دورت جمع می‌شوند و با دوربین موبایل‌های‌شان جان‌دادن‌ات را ضبط می‌کنند، تا آن را به دیگرانی که مثل خودشان هستند نشان دهند و بگویند «من خودم آن‌جا بودم و با دو تا چشم‌هایم دیدم که چطوری سرش رفت زیر چرخ ماشین. این‌هم کلیپ‌اش! »... آن‌ها «کرکسان تماشا» هستند.
kamrang

حجم

۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد