بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گره دریایی | طاقچه
کتاب گره دریایی اثر وحید حُسنی‌هنزایی

بریده‌هایی از کتاب گره دریایی

انتشارات:نشر صاد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۸ رأی
۴٫۴
(۸)
پدرها جوری به آدم نگاه می‌کنند که مطمئن بشوند کسی که جلویشان نشسته، همانی است که آن‌ها بزرگ کرده‌اند. اکثر وقت‌ها مطمئن نمی‌شوند.
Leo n
تکدّیگری زبان بین‌المللی دارد: یک دست جلو، گردن کج. باید به زبان ناله حرف بزنی. این را همهٔ دنیا می‌فهمند.
leylak
اگر مجبور باشم مدتی در یک جا باشم و جای جدیدی را نبینم؛ باید بروم جاهای جدید درون خودم را کشف کنم.
بنده خدا
نگاهم به درجه‌ها بود که کمک‌ناخدا گفت: «تو یک ویل‌من خوب می‌شوی! خوبه، کشتی یک سکّاندار خوب لازم دارد. می‌دانی، بعضی وقت‌ها چند دهم درجه انحراف دردسرساز است.» نگاهش کردم. می‌دانستم گاهی چند دهم درجه انحراف دردسرساز است. چند درجه انحراف بود که برایم دردسرساز شده بود. من را از خانه جدا کرده بود. بلندم کرده بود و انداخته بود وسط دریا، روی یک کشتی بزرگ.
بنده خدا
بیست‌وپنجم برج، بازنشسته‌ای عصازنان وارد بانک شد تا حقوقش را بگیرد. گفتم: «واریز نکردند.» عصازنان برگشت. فردایش آمد و دوباره برگشت. ناراحت شدم که این‌قدر با سختی می‌آید و می‌رود. روز سوم گفتم: «پدرجان هنوز بیست‌وهفتم است و آخر برج نشده که می‌آیید!» گفت: «شما می‌دانید آخر برج کِی است و کِی حقوق می‌ریزند، نوه‌هایم که نمی‌دانند.» گفتم: «به من زنگ بزنید می‌گویم ریختند یا نریختند.» گفت: «نه! می‌آیم. این‌طوری خیالم راحت‌تر است.»
کاربر ۱۳۶۲۷۶۴
زبان دریا را نمی‌فهمم؛ فقط دل‌شوره به دل آدم می‌اندازد.
Leo n
نفتِ خامِ خامِ خام. انگار شیرهٔ خاک ایران باشد. شیرهٔ خاکش را داریم می‌کشیم و می‌فروشیم تا پولی بیاوریم بریزیم توی خزانه تا چرخ مملکت بچرخد. نمی‌دانم خام‌خوری از کی وارد فکر ما شده است؟ نمی‌دانم ما کی خام‌خوار شدیم. دوست داشتم این بشکهٔ زیر پایم را پر می‌کردیم و می‌ریختیم توی دهان پتروشیمی‌هایی که از انتهای خلیج فارس تا ابتدای دریای عمان گله‌به‌گلهٔ ساحل ساخته شده‌اند و خودمان دائم این نفت را پالایش کنیم بفرستیم داخل ایران؛ کارخانه‌ها محصول بدهند بیرون و بفرستیم به همهٔ دنیا.
بنده خدا
پسرها با من قهر کرده بودند که چرا این‌کار را با دختر مردم کردم یا چرا بدون خداحافظی رفتم.
Leo n
پسرها با من قهر کرده بودند که چرا این‌کار را با دختر مردم کردم یا چرا بدون خداحافظی رفتم.
Leo n
خیلی زود عادی شد و آمد کمک من تا استخر را بشوید. حالش مثل کسانی بود که آمده‌اند استخر شنا کنند ولی مجبور شدند استخر بشویند
Leo n

حجم

۱۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۱۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد