بریدههایی از کتاب خودشناسی
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات پندار تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۱۹ رأی
۳٫۶
(۱۱۱۹)
وقتی دچار فقدان عشق به خویشتن باشیم، ایجاد روابط عاشقانه تقریباً برایمان ناممکن میشود
محمد حسین شاه علی
در یک جهان کامل، دو فردی که برای نخستین بار قرار آشنایی گذاشتهاند، سر میز شام دو شجرهنامهٔ خوشخطونگار را با هم رد و بدل میکردند که برای مثال، «میراث عاطفی من» نامیده میشد. چنین شجرهنامهای همچنین هنگام جشن عروسی نیز باید ارائه میشد، و جزو الزامات ورود به یک شغل میبود که بایستی در کنار فهرست سوابق کاری ارائه گردد. در چنین جهانی، باعث شرمندگی نمیبود که کسی میراث عاطفی پیچیدهای دارد؛ بلکه افتخار در این میبود که کسی همه جوانب میراث خویش را به خوبی درک کرده باشد. ضرورتی ندارد همه افراد کامل و بینقص باشند، بلکه صرفاً لازم است بتوانند پیش از آنکه در چنبرهٔ رنجهایی گرفتار آییم که در غیر این صورت چه بسا ما را درگیرشان میکردند، بخش عمدهای از نواقص موروثی خویش را ظرف مدت معقول و با آرامش توضیح دهند.
محمد حسین شاه علی
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
محمد حسین شاه علی
اما اینجا نکته این است که ما تقریباً همواره ممکن است بابت چیزی عصبانی شویم، صرفاً به این دلیل که بسیار بیش از آنکه تصور میکنیم شکننده هستیم و در زندگی مدام در معرض اصابت تیرهای کوچکی هستیم که اطرافیانمان به سمت ما شلیک میکنند. شریک زندگیمان و نیز دوستانمان کاملاً غیرعمدی هر روز دارتهایی کوچک به سمت ما پرتاب میکنند: آنان از ما نمیپرسند که روزمان چطور گذشت، یادشان رفته است که امروز جلسه داشتهایم، حولهها را وسط لباسهای کثیف انداختهاند و از این دست امور. از همین خردهتحقیرها و بیاعتناییهای ریز است که سرانجام حجمهای عظیم کینتوزی در ما شکل میگیرد؛ برای مثال، توان دوست داشتن را از دست میدهیم یا اصلاً تحمل نداریم که کسی ما را لمس کند. روابط اجتماعی فراوان مستلزم میزان بالایی از رویکرد رواقی است. مشوقهای زیادی وجود دارند که از ما میخواهند دردهایمان را حس نکنیم و به آنها بیتوجهی کنیم. اما در نهایت، این پریشانی فراگیر که هیچ گاه وجودش را نپذیرفتهایم چه بسا تمام وجودمان را غرق افسردگی سازد.
محمد حسین شاه علی
هر آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش میخوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافتهایم. فراموشی، انتقامِ آن افکاری است که طی روز از پرداختن به آنها اجتناب کردهایم.
محمد حسین شاه علی
هر آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش میخوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافتهایم.
Negin
ما اغلب خیلی خوب میدانیم که چطور برای غریبههای اطرافمان دوستان خوبی باشیم، اما به خودمان که میرسد نابلد هستیم. وجه امیدبرانگیز این واقعیت آن است که بنابراین پیشاپیش واجد مهارتهای لازم برای دوستی هستیم. تنها تفاوت این است که تاکنون این مهارتها را در ارتباط با کسی که احتمالاً بیشترین نیاز را به آنها دارد به کار نینداختهایم؛ روشن است که آن شخصِ محتاج، خود ما هستیم.
mah
زیرا یکی از الزامات اصلی برای قابلیت پذیرش عشق دیگری این است که تا حد مناسبی خودمان را دوست بداریم، که البته بایستی طی سالیان متمادی و عمدتاً در دوران کودکی در ما شکل گرفته باشد.
mah
اصلاً چه لزومی دارد که حقیقت همیشه خوب باشد؟
mah
آیا جهان را آنقدر بزرگ و آنقدر منطقی میبینیم که حقمان بدانیم یک فرصت طلایی به ما داده شود تا تأثیر خاص خودمان را بگذاریم، یا این که تصور میکنیم تقدیرمان است برای همیشه زیردست و فقیری سربهزیر بمانیم؟
mah
باید به همه اضطرابهایمان فرصت بدهیم که خودشان را درک کنند؛ زیرا سه چهارم پریشانیهای ما ناشی از این نیست که چیزهایی نگرانکننده وجود دارند، بلکه ناشی از آن است که به نگرانیهایمان فرصت لازم و کافی نمیدهیم که درک شوند و بدین ترتیب خنثی گردند. صرف این که به اضطرابهایمان گوش فرا دهیم باعث میشود قدری از شدتشان کاسته شود.
abbaszeyaee
بیوجه نبوده است که سقراط کل حکمت فلسفه را در یک دستور ساده خلاصه کرده است: خودت را بشناس. این به نظر هدفی بسیار عجیب و غریب است. جامعه پر از افراد و سازمانهایی است که کارشان ارائهٔ راهنمایی برای سفر به قارههای دوردست است، اما بسیار اندکاند کسانی که برای سفر در کورهراههای ذهنمان یاریمان کنند؛ سفری که در واقع بسیار مهمتر از آن سفرهای بیرونی است. اما خوشبختانه ابزارها و رویههایی وجود دارند که میتوانند کمکمان کنند به درون ذهنمان دسترسی پیدا کنیم و از سردرگمیهای خطرناک، به روشنیِ ذهن برسیم؛ که گرچه کاری چالشبرانگیز است اما باعث رهایی ما میشود.
abbaszeyaee
گاهی با یقین تمام حس میکنیم پاسخ درست این است که طلاق بگیریم یا از کارمان استعفا دهیم، و اصلاً به ذهنمان خطور نمیکند که شاید پاسخ واقعی صرفاً این باشد که به تختخوابمان برگردیم یا چیزی بخوریم که سطح قند خونمان را بالا ببرد.
کنتس مونت کریستو
باشد. اگر ما خودمان را بهتر درک کنیم، بهتر میتوانیم به دیگران کمک کنیم که با همدلی بیشتری ما را درک کنند.
کاربر ۱۴۳۵۴۸۱
باشد. اگر ما خودمان را بهتر درک کنیم، بهتر میتوانیم به دیگران کمک کنیم که با همدلی بیشتری ما را
کاربر ۱۴۳۵۴۸۱
نخست این که یک دوست خوب شما را همان اندازه دوست میدارد که خودتان به خودتان عشق میورزید. از این رو، هر پیشنهادی که میدهد یا هر چشماندازی که برای ما متصور میشود، همیشه در زمینهای از اعتماد و پذیرش به میان میآید. وقتی پیشنهاد میدهد که بد نیست رویهای متفاوت را بیازماییم، پیشنهادش نوعی اتمام حجت یا تهدید نیست. هیچ شکی نداریم که حرفش این نیست که اگر تغییر نکنیم ما را رها خواهد کرد. دوست ما تأکید دارد که ما هماکنون نیز به قدر کافی خوب هستیم. اما او میخواهد با ما متحد شود تا چالشی را حل و فصل کنیم که احساس میکند اگر بر آن غلبه کنیم، برایمان خیلی خوب خواهد شد.
Dear Moon
تعمق فلسفی باید در مواقعی از روز انجام شود که انتظار کار خاصی از ما نمیرود. برای مثال، شاید روی تخت یا مبل دراز کشیده باشیم، در حالی که قلم و دفتری به دست داریم. کلید ورود به تعمق فلسفی این سه پرسش مهم است:
هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟
هم اکنون بابت چه چیزی عصبانیام؟
هم اکنون بابت چه چیزی هیجان دارم؟
mohammadrs
ما هم حق داریم همانطور که هستیم وجود داشته باشیم
Dear Moon
تا چه حدی پذیرای این واقعیت هستیم که دیگران حق دارند ما را درک نکنند؟
علیرضا عزیززاده
عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
ریبوارخالدی
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰۵۰%
تومان