بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خودشناسی | صفحه ۵۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خودشناسی

بریده‌هایی از کتاب خودشناسی

۳٫۶
(۱۱۱۹)
اغلب وجود میزانی از استرس، لازم و ضروری است، اما کلیت سطح استرس از فردی به فرد دیگر فرق می‌کند. در هر لحظهٔ خاص چقدر به فاجعه نزدیک هستیم؟
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
جامعه پر از افراد و سازمان‌هایی است که کارشان ارائهٔ راهنمایی برای سفر به قاره‌های دوردست است، اما بسیار اندک‌اند کسانی که برای سفر در کوره‌راه‌های ذهن‌مان یاری‌مان کنند؛ سفری که در واقع بسیار مهم‌تر از آن سفرهای بیرونی است.
مریم
اگر جستجوی‌مان برای خودشناسی موفقیت‌آمیز باشد، در نهایت باعث خواهد شد که اذعان کنیم چقدر شناخت کمی از خودمان داریم و شاید حتی هرگز نتوانیم به شناخت کامل و بی‌نقصی از خودمان برسیم.
zahra_biniyaz
یک دوست خوب شما را همان اندازه دوست می‌دارد که خودتان به خودتان عشق می‌ورزید
zahra_biniyaz
این بهنجار است که آرزوهای شغلی‌ای را در ذهن بپروریم که بسیار فراتر از چیزی هستند که تاکنون کسب کرده‌ایم. این بهنجار است که طی روز بارها نسبت به دیگران حسادت بورزیم، یا بابت هر نوع نقد و عیب‌جویی درباره شغل یا عملکردمان عصبانی شویم، یا بابت این که خیلی به خودکشی یا فرار فکر می‌کنیم غمگین باشیم. اما عموماً به این شکل آزادانه و صادقانه فکر نمی‌کنیم، چون می‌هراسیم که هیچ گاه نتوانیم از دست این اعترافات خلاص شویم. اما به رسمیت شناختنِ یک احساس به این معنا نیست که باید آن را تا به انتها پی بگیریم. لزومی ندارد که اذعان به یک فانتزی یا یک میل، به تحقق عملی بینجامد
zahra_biniyaz
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
zahra_biniyaz
سه چهارم پریشانی‌های ما ناشی از این نیست که چیزهایی نگران‌کننده وجود دارند، بلکه ناشی از آن است که به نگرانی‌هایمان فرصت لازم و کافی نمی‌دهیم که درک شوند و بدین ترتیب خنثی گردند
zahra_biniyaz
وقتی به سبک‌های ارتباطی‌مان دقت کنیم، هویت عاطفی‌مان را بیش از پیش در کانون توجه‌مان آورده‌ایم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
به طور سنتی پسران اجازه ندارند که اعتراف کنند دلشان می‌خواهد گریه کنند و دختران نیز اجازه ندارند برخی آرزوها و آمال خاص را در ذهن بپرورند تا مبادا به زنانگیِ وجودشان لطمه بزند
shaahin rapsong
آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش می‌خوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافته‌ایم.
luna
شک‌گرای عاطفی تصدیق می‌کند که نمی‌تواند مطمئن باشد که آیا آنچه حس می‌کند درست است، واقعاً درست است یا خیر.
سهیل مقدم
گردوی مغز ما چنان تحت تأثیر وضعیت بدنمان است که حتی خودش هم متوجه نیست
سهیل مقدم
بی‌وجه نبوده است که سقراط کل حکمت فلسفه را در یک دستور ساده خلاصه کرده است: خودت را بشناس. این به نظر هدفی بسیار عجیب و غریب است. جامعه پر از افراد و سازمان‌هایی است که کارشان ارائهٔ راهنمایی برای سفر به قاره‌های دوردست است، اما بسیار اندک‌اند کسانی که برای سفر در کوره‌راه‌های ذهن‌مان یاری‌مان کنند؛ سفری که در واقع بسیار مهم‌تر از آن سفرهای بیرونی است. اما خوشبختانه ابزارها و رویه‌هایی وجود دارند که می‌توانند کمکمان کنند به درون ذهنمان دسترسی پیدا کنیم و از سردرگمی‌های خطرناک، به روشنیِ ذهن برسیم؛ که گرچه کاری چالش‌برانگیز است اما باعث رهایی ما می‌شود.
moonlight
میزان عشق ما به خودمان به طور مشخص هنگامی معلوم می‌شود که با تهدیدهایی از سوی دیگران روبه‌رو شویم
LiLy !
شکنندگیِ عاطفی ما نیز در ناتوانی‌مان برای درون‌نگری نقش دارد. کثیری از امور ناخودآگاه چیزهایی بغرنج‌اند که از مواجههٔ رودررو و نزدیک با آن‌ها روی برمی‌گردانیم. برای مثال، ممکن است نسبت به کسانی که فکر می‌کنیم دوستشان داریم، بدجور عصبانی باشیم و بابت این موضوع سخت آشفته شده باشیم. چه بسا بیش از اندازه‌ای که برای یک فردِ خوب، عادی محسوب می‌شود، بیرحم و حسود باشیم. چه بسا لازم باشد تغییرات بزرگی در زندگی‌مان بدهیم، اما کماکان آسودگیِ وضعیت موجود را ترجیح می‌دهیم. چه بسا در دورهٔ کودکی به شکلی ظریف، که حتی خودمان متوجه نیستیم، تصوراتی در ذهنمان نقش بسته باشد که چه تجربه‌هایی عادی‌اند و چه تجربه‌هایی غیرعادی محسوب می‌شوند. به طور سنتی پسران اجازه ندارند که اعتراف کنند دلشان می‌خواهد گریه کنند و دختران نیز اجازه ندارند برخی آرزوها و آمال خاص را در ذهن بپرورند تا مبادا به زنانگیِ وجودشان لطمه بزند.
Hamideh Rezaee
فراموشی، انتقامِ آن افکاری است که طی روز از پرداختن به آن‌ها اجتناب کرده‌ایم
LiLy !
سرانجام بیاموزیم که چگونه خودمان را بشناسیم؛ هنگامی که بالاخره تصویر کاملی داشته باشیم، هم از چیزهایی که می‌توانیم بدانیم و هم از چیزهایی که در عین فروتنی باید بپذیریم که هیچ گاه درباره آن‌ها شناخت کاملی به دست نخواهیم آورد.
مصطفی
گردوی مغز ما تحت تأثیر گذشتهٔ خود است، اما نمی‌تواند تحریف‌های ناشی از آن را ببیند
مصطفی
به خودمان می‌گوییم فلان چیز اصلاً برایمان هیچ اهمیتی ندارد ــ عشق یا سیاست، موفقیت شغلی یا زندگی اندیشه‌ورزانه، آن دانشجوی زیبا یا آن خانه‌ای که قدرت خریدش را نداریم و بدجور هم اصرار داریم که هیچ علاقه‌ای در ما وجود ندارد و هیچ ارزشی هم قائل نیستیم. به چه کارها که دست نمی‌زنیم تا به خودمان و دیگران اثبات کنیم که به طور مطلق بی‌تفاوتیم. هیچ اشتباهی نباید در کار باشد. ما به تمامی و به طور مطلق بی‌خیالیم. آن‌ها همه ابله‌اند. این‌ها هم اتلاف پول است. چه احمق‌هایی. گاهی هم توضیحاتی بسیار طولانی، عالمانه و استدلالی عَلَم می‌کنیم که چرا فلان چیز چندان ما را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. وقتی می‌خواهیم هر گونه تصور را نفی کنیم که شاید به چیزی علاقه‌مند هستیم، چنان باهوش و خوش‌زبان می‌شویم، در حالی که هنگام دفاع از هر چیزی که واقعاً مورد علاقهٔ ما است اصلاً خبری از این هوش و خوش‌زبانی‌مان نیست.
Moein
ما که با خودمان غریبه‌ایم، در نهایت دست به انتخاب‌های بدی می‌زنیم: از رابطه‌ای بیرون می‌آییم که چه بسا می‌توانست خیلی خوب پیش برود. در موقع مناسب به واکاوی استعدادهای کاری‌مان نمی‌پردازیم. با دمدمی‌مزاجی و رفتارهای زننده دوستانمان را از خود می‌رانیم.
مسلم عباسپور

حجم

۴۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۴۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان