بریدههایی از کتاب خودشناسی
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات پندار تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۲۲ رأی
۳٫۶
(۱۱۲۲)
نکتهٔ طنزآمیز اما اساساً امیدبرانگیز این است که ما اغلب خیلی خوب میدانیم که چطور برای غریبههای اطرافمان دوستان خوبی باشیم، اما به خودمان که میرسد نابلد هستیم.
محمدرضا
کلید ورود به تعمق فلسفی این سه پرسش مهم است:
هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟
هم اکنون بابت چه چیزی عصبانیام؟
هم اکنون بابت چه چیزی هیجان دارم؟
bob_omniscient
اگر حد شایستهای از عشق به خویشتن وجود نداشته باشد، مهربانی دیگری را نیز همواره محبتی اشتباه یا ساختگی و حتی در برخی مواقع توهینآمیز میپنداریم؛ زیرا محبتشان از نظر ما به این معنا است که آنان اصلاً ذرهای ما را درک نکردهاند و درنیافتهاند که ارزیابی نسبی ما درباره چیزهایی که شایستهاش هستیم با آنان چقدر متفاوت است. بدین ترتیب، فردی که به وضوح حتی روحش از درونیات ما خبر ندارد به ما عشقی را نثار میکند که برایمان غیرقابلتحمل و ناآشنا است، ولی ما در نهایت به شکلی خودتخریبگرانه و البته ناخودآگاهانه او را دلسرد و مأیوس میکنیم.
mohamad gholami
شکاکان یونان باستان که نقصها و کاستیهای ذهن انسان را بررسی کرده بودند، توصیهشان این بود که بیاموزیم رویکردی را در خودمان پرورش دهیم که آن را اِپوخه میخواندند؛ که میتوان آن را به «احتیاط و خودداری» یا «تعلیق حکم و داوری» ترجمه کرد. وقتی از میل طبیعیمان به خطا آگاه شویم، آنگاه نباید هیچ گاه شتابزده تصمیم بگیریم؛ باید مجال دهیم که ایدههای ذهنیمان فرو بنشینند تا بعد بتوان در بازههای زمانی مختلف و مجزا آنها را از نو ارزیابی کرد. به خصوص باید نسبت به تأثیرات هیجانات جنسی، خستگی و نیز عقاید عرفی و عمومی بر شکلگیری طرحهای ذهنیمان، هوشیار و گوشبهزنگ باشیم.
Amir Talebi
شکاکان یونان باستان که نقصها و کاستیهای ذهن انسان را بررسی کرده بودند، توصیهشان این بود که بیاموزیم رویکردی را در خودمان پرورش دهیم که آن را اِپوخه میخواندند؛ که میتوان آن را به «احتیاط و خودداری» یا «تعلیق حکم و داوری» ترجمه کرد. وقتی از میل طبیعیمان به خطا آگاه شویم، آنگاه نباید هیچ گاه شتابزده تصمیم بگیریم؛ باید مجال دهیم که ایدههای ذهنیمان فرو بنشینند تا بعد بتوان در بازههای زمانی مختلف و مجزا آنها را از نو ارزیابی کرد. به خصوص باید نسبت به تأثیرات هیجانات جنسی، خستگی و نیز عقاید عرفی و عمومی بر شکلگیری طرحهای ذهنیمان، هوشیار و گوشبهزنگ باشیم.
Amir Talebi
عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
anahita
این که نمیکوشیم عقبنشینیهای ذهنمان را دقیقتر واکاوی کنیم، برای این است که همواره به شدت در حال محافظت از خودتصویریمان هستیم تا بتوانیم کماکان تصور خوبی از خودمان داشته باشیم.
علی سیف
سه چهارم پریشانیهای ما ناشی از این نیست که چیزهایی نگرانکننده وجود دارند، بلکه ناشی از آن است که به نگرانیهایمان فرصت لازم و کافی نمیدهیم که درک شوند و بدین ترتیب خنثی گردند.
Elnaz_ba
تعمق فلسفی قرار نیست به شکلی جادویی مشکلات را حل کند، بلکه از این جهت بسیار یاریمان میکند که موقعیتی فراهم میکند تا بتوانیم افکارمان را با وضوح بیشتری بشناسیم و به آنها نوعی نظم و ترتیب ببخشیم. بدین ترتیب ترسها، کینهها و امیدهایمان را راحتتر نامگذاری میکنیم و محتواهای ذهنمان کمتر ما را به وحشت میاندازند؛ آرامتر میشویم، کینههای کمتری در دل میپروریم و درباره هدف و مقصد زندگیمان ذهنیت روشنتری خواهیم داشت. بدین ترتیب، سرانجام فرصتی به این کار اختصاص میدهیم که خودمان را دستکم قدری بیشتر بشناسیم.
sadaf
اما اینجا نکته این است که ما تقریباً همواره ممکن است بابت چیزی عصبانی شویم، صرفاً به این دلیل که بسیار بیش از آنکه تصور میکنیم شکننده هستیم و در زندگی مدام در معرض اصابت تیرهای کوچکی هستیم که اطرافیانمان به سمت ما شلیک میکنند. شریک زندگیمان و نیز دوستانمان کاملاً غیرعمدی هر روز دارتهایی کوچک به سمت ما پرتاب میکنند: آنان از ما نمیپرسند که روزمان چطور گذشت، یادشان رفته است که امروز جلسه داشتهایم، حولهها را وسط لباسهای کثیف انداختهاند و از این دست امور. از همین خردهتحقیرها و بیاعتناییهای ریز است که سرانجام حجمهای عظیم کینتوزی در ما شکل میگیرد؛ برای مثال، توان دوست داشتن را از دست میدهیم یا اصلاً تحمل نداریم که کسی ما را لمس کند.
sadaf
طی جلسهٔ تعمق فلسفی، باید به همه اضطرابهایمان فرصت بدهیم که خودشان را درک کنند؛ زیرا سه چهارم پریشانیهای ما ناشی از این نیست که چیزهایی نگرانکننده وجود دارند، بلکه ناشی از آن است که به نگرانیهایمان فرصت لازم و کافی نمیدهیم که درک شوند و بدین ترتیب خنثی گردند. صرف این که به اضطرابهایمان گوش فرا دهیم باعث میشود قدری از شدتشان کاسته شود.
sadaf
اما رویکرد دیگری وجود دارد که نه بر اساس اندیشهٔ شرقی بلکه مبتنی بر ایدههایی است که به واسطهٔ سنت فلسفیِ غرب به ما رسیده است. این رویکرد را تعمق فلسفی میخوانیم؛ رویهای که اساساً مبتنی بر این فرض است که بخش اعظمی از مشکلات ذهنیمان از افکار و احساساتی ناشی میشوند که گرهشان باز نشده، بررسی نشده و با دقت کافی به آنها توجه نشده است.
تعمق فلسفی باید در مواقعی از روز انجام شود که انتظار کار خاصی از ما نمیرود. برای مثال، شاید روی تخت یا مبل دراز کشیده باشیم، در حالی که قلم و دفتری به دست داریم. کلید ورود به تعمق فلسفی این سه پرسش مهم است:
هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟
هم اکنون بابت چه چیزی عصبانیام؟
هم اکنون بابت چه چیزی هیجان دارم؟
sadaf
ما که با خودمان غریبهایم، در نهایت دست به انتخابهای بدی میزنیم: از رابطهای بیرون میآییم که چه بسا میتوانست خیلی خوب پیش برود. در موقع مناسب به واکاوی استعدادهای کاریمان نمیپردازیم. با دمدمیمزاجی و رفتارهای زننده دوستانمان را از خود میرانیم. اصلاً متوجه نیستیم که چطور جلوی چشم دیگران سبز میشویم و آنان را وحشتزده یا شوکه میکنیم. اشتباه خرید میکنیم و برای تعطیلات به جاهایی میرویم که در واقع اصلاً برایمان لذتبخش نیستند.
sadaf
بزرگ شدن یعنی این که با فروتنی تمام دریابیم که چه بسا مدام جنبههایی اغراقآمیز را وارد موقعیتهای گوناگون میکردهایم، یعنی این که با دقت بیشتر و روحیهٔ انتقادی بالاتری خودمان را زیر نظر بگیریم تا این قابلیت را در خودمان تقویت کنیم که در هر موقعیت خاص و لحظهٔ خاص با انصاف و بیطرفی بیشتری دست به قضاوت و عمل بزنیم.
Hamide
ندای درونی
جایی در اعماق ذهنمان، بیرون از همه اتفاقات روزمره، یک قاضی نشسته است. او اعمالمان را زیر نظر دارد، عملکردمان را مطالعه میکند، تأثیرمان بر دیگران را بررسی میکند، موفقیتها و شکستهایمان را دنبال میکند، و بعد در نهایت درباره ما حکمی صادر میکند. حکم این قاضی چنان تأثیرگذار است که بر کل تصورمان از خویشتن سایه میافکند. میزان اعتماد به نفس و نیز همدلیمان با خویشتن را نیز تعیین میکند؛ بر مبنای آن است که خودمان را موجودی ارزشمند میدانیم یا برعکس موجودی محسوب میکنیم که اساساً بهتر میبود وجود نداشته باشد. این قاضی مسئول همان چیزی است که عزت نفس میخوانیم.
Dr.matin
یکی از موانع مهم در برابر دستیابی به خودشناسی و بالتبع زندگی پرثمر و شکوفا این است که یک نیمهٔ ذهن ما عادت دارد به نیمهٔ دیگر دروغ بگوید. همه ما به دلیلی که بسیار قابلفهم به نظر میرسد، به خودمان دروغ میگوییم: دلیلش آن است که میخواهیم از درد اجتناب کنیم. از آنجا که همه ما شکننده و نازکنارنجی هستیم، در این کار خبره شدهایم که افکار آزارنده را به قلمرو ناخودآگاهمان برانیم.
Dr.matin
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
Dr.matin
عشق به خویشتن تعیینکنندهٔ این است که چقدر میتوانیم مستقل باشیم، و چقدر میتوانیم روی ایدههای حلاجیشدهای که ارائه میدهیم پافشاری کنیم و حتی وقتی دیگران آنها را نمیفهمند کماکان به درستیشان باور داشته باشیم. وقتی سطح عشقمان به خویشتن به قدر کافی باشد، میتوانیم به سهولت به دیگران نه بگوییم؛ دیگر دیوانهوار سعی نخواهیم کرد دیگران را راضی نگاه داریم. همچنین وقتی احساس کنیم حق ما است که حقوقمان افزایش یابد، خواهیم توانست درخواستمان را مطرح کنیم، زیرا از نقش مهم خود در کارها به خوبی آگاهیم.
Dr.matin
سقراط کل حکمت فلسفه را در یک دستور ساده خلاصه کرده است: خودت را بشناس.
HeLeN
نخست این که یک دوست خوب شما را همان اندازه دوست میدارد که خودتان به خودتان عشق میورزید. از این رو، هر پیشنهادی که میدهد یا هر چشماندازی که برای ما متصور میشود، همیشه در زمینهای از اعتماد و پذیرش به میان میآید.
شهربانو رمضانی
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰۵۰%
تومان