بریدههایی از کتاب خودشناسی
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات پندار تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۲۲ رأی
۳٫۶
(۱۱۲۲)
زندگی بسیار بیشتر از آن حدی نگرانکننده است که حاضر به پذیرش آن هستیم. ما مدام باید در جهانی نامطمئن مسیریابی و حرکت کنیم. ما اسیرانِ همیشگیِ هوسهای شانس و تقدیریم.
مریم
درسهای ارزشمند اغلب در لفافههای دردناک در اختیارمان قرار میگیرد،
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
گاه فهم دینامیکهای سیارهای در فضا برایمان سادهتر از درک سازوکاری است که در اعماق مغزمان در کار است.
Mobina_ql
به طور سنتی پسران اجازه ندارند که اعتراف کنند دلشان میخواهد گریه کنند و دختران نیز اجازه ندارند برخی آرزوها و آمال خاص را در ذهن بپرورند تا مبادا به زنانگیِ وجودشان لطمه بزند.
marzie shojaei
اکثر امیال جنسی ما هنوز هیچ جایگاهی در فهم متعارف ما از رفتار و شخصیت قابلاحترام نیافتهاند.
وقتی در آستانهٔ دچار شدن به احساسات غامض و دردناک قرار میگیریم، انتظارش هم میرود که نور آگاهی نیز دچار هراس شود و پرتو خویش را به جاهای دیگری بتاباند. این که نمیکوشیم عقبنشینیهای ذهنمان را دقیقتر واکاوی کنیم، برای این است که همواره به شدت در حال محافظت از خودتصویریمان هستیم تا بتوانیم کماکان تصور خوبی از خودمان داشته باشیم. اما گریز از وظیفهٔ دروننگری به این سادگی هم نیست. تقریباً هرگاه در کار دروننگری تعلل کنیم، هزینهٔ بالایی خواهیم پرداخت. احساسات و امیالی که واکاوی نشدهاند، به سادگی ما را به حال خود نخواهند گذاشت؛ آنان در وجودمان لانه میکنند و انرژی خود را به شکلی تصادفی به دیگر مسائل مجاور خویش میگسترانند. جاهطلبیای که خودش را نشناسد، به شکل اضطراب بروز میکند. حسادت به لباس کینه در میآید؛ عصبانیت به خشم تبدیل میشود؛ اندوه به تدریج به افسردگی میانجامد.
محمدرضا
میزان عشق ما به خودمان به طور مشخص هنگامی معلوم میشود که با تهدیدهایی از سوی دیگران روبهرو شویم. وقتی با غریبهای دیدار میکنیم که دارای چیزهایی است که ما فاقدشان هستیم (شغل بهتر، همسر دلپسندتر و از این دست)، در صورتی که عشق ما به خودمان کم باشد، احتمالاً بیدرنگ احساس بیارزشی و رقتانگیزی میکنیم.
mobin
هر چیزی که در ما کنجکاوی برانگیزد یا باعث لذتی خاص شود، در حال ارائهٔ دادههایی ــ نسبتاً ناخوانا ــ درباره ما است، درباره چیز مهمی که در زندگیمان از قلم افتاده است یا کمتر از میزان لازم در زندگیمان وجود دارد. باید لحظهای درنگ کنیم تا متوجه جهتی شویم که، به شکل ناخودآگاه اما چه بسا به درستی، به سویش راهنماییمان کردهاند.
نفیسه
کلید ورود به تعمق فلسفی این سه پرسش مهم است:
هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟
هم اکنون بابت چه چیزی عصبانیام؟
هم اکنون بابت چه چیزی هیجان دارم؟
spiideabc
هر آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش میخوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافتهایم.
علی
هر آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش میخوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافتهایم
زهرا رضائی
دوستان خوب، بی آنکه در حرفهایشان تملقی در کار باشد، تمام دغدغهشان این است که مشکلات حل و فصل شوند. آنان هیچ اشکالی در این نمیبینند که به شکلی نامتعارف از نقاط قوت ما تعریف کنند و بر آنها تأکید کنند. بسیار آزارنده است که وقتی دچار مشکلات میشویم چه ساده نقاط قوتمان را فراموش میکنیم و آنها را نمیبینیم. اما دوست خوب در چنین دامی نمیافتد؛ آنان میتوانند دشواریها را تصدیق کنند، ولی در عین حال خاطرهٔ فضایل و شایستگیهای ما را نیز در ذهن داشته باشند.
f.mgh.76
بدین ترتیب، چه بسا سرانجام بیاموزیم که چگونه خودمان را بشناسیم؛ هنگامی که بالاخره تصویر کاملی داشته باشیم، هم از چیزهایی که میتوانیم بدانیم و هم از چیزهایی که در عین فروتنی باید بپذیریم که هیچ گاه درباره آنها شناخت کاملی به دست نخواهیم آورد.
juudy_abut
بپذیریم که همواره به واسطهٔ یک دیوارهٔ شیشهایِ بسیار غیرقابلاعتماد و پراعوجاج است که به واقعیت مینگریم و از این رو بایستی مدام قضاوتها و داوریهایمان را تعلیق کنیم، رانههای ناگهانیمان را تعدیل کنیم، حواسمان به رژیم غذاییمان باشد، و سعی کنیم همیشه به موقع به رختخواب برویم.
juudy_abut
همهٔ ما بنا به طبیعتمان محکوم به این هستیم که با همین سازوکارهای مغزی وارد جهان شویم و زندگیمان را سر و شکل دهیم که گاهی اوقات دچار خطاها و کاستیهای فاجعهبار هستند.
juudy_abut
این سیستم استدلالورزی را تاریخ تکاملیمان برایمان شکل داده است. ما نمیتوانیم وجودمان را به تمامی از نو بازسازی کنیم: ما بهناچار همیشه در معرض هجوم خودپرستی، حسادت، غرور جریحهدار، فراافکنی و حملات خشم و هراس و بیزاری خواهیم بود
juudy_abut
گردوی مغز ما تصور میکند که هر موقعیت جدید را بر اساس مشخصههای خودِ آن قضاوت میکند، در حالی که در واقع به شکلی ناگزیر متکی به الگوهایی از عمل و احساس است که در سالهای گذشته شکل گرفتهاند. مثلاً ممکن است تصور کند که هر پیرمردی که با اعتماد به نفس تمام حرف میزند قصدش تحقیر ما است، در حالی که در واقع او صرفاً انسانی در میان انسانها ــ همان پدر ما ــ است که در حال سخن گفتن است.
juudy_abut
از همین رو است که گاهی با یقین تمام حس میکنیم پاسخ درست این است که طلاق بگیریم یا از کارمان استعفا دهیم، و اصلاً به ذهنمان خطور نمیکند که شاید پاسخ واقعی صرفاً این باشد که به تختخوابمان برگردیم یا چیزی بخوریم که سطح قند خونمان را بالا ببرد.
juudy_abut
گردوی مغز به شدت دچار این نقص است که نمیتواند بفهمد چرا چنین افکار و ایدههایی در آن جریان دارند. عادتش این است که سرچشمهٔ آنها را شرایط عینی و بیرونیِ جهان بداند، به جای این که این گزینه را نیز لحاظ کند که شاید ناشی از تأثیر بدن بر ذهن باشند. معمولاً متوجه نقشی نیست که میزان خواب، قند خون، هورمونها و دیگر فاکتورهای فیزیولوژیک روی شکلگیری ایدهها دارند. گردوی مغز ما به تفسیری عقلانیتمحور از طرحها و چشماندازهای ذهنی میچسبد که در اصل به طور عمده سرچشمهای فیزیولوژیک دارند.
juudy_abut
نقصهای این گردوی معیوب
باید برای گردوی مغزمان دل بسوزانیم که در چنین شرایط سختی قرار گرفته و با خودمان همدلی کنیم. اما در عین حال باید همواره مراقب و گوشبهزنگ باشیم. نمونههای ذیل برخی از مشکلات فراوانی است که گردوی معیوب ما دچارش است و باید همواره حواسمان به آنها باشد:
juudy_abut
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰۵۰%
تومان