بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آدمکش حرفه‌ای (کتاب نهم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب آدمکش حرفه‌ای (کتاب نهم)

بریده‌هایی از کتاب آدمکش حرفه‌ای (کتاب نهم)

۴٫۴
(۹)
رفتارهای خشن و سادیستیک گِلی از زمانی که میزوری زبان باز کرده بود، بیشتر شده بود.
کاربر ۲۳۷۲۹۲۹
لانسکی به چشم‌های نقره‌ای نگاه کرد و بدنش به لرزه افتاد. در همان لحظه بود که لانسکی به خاطر آورد که یک بار لیولا گفته بود مهم نیست که چه عنوانی داشته باشه، او همیشه خودش را یک آدمکش می‌داند. زمانی که لیولا آن حرف را زد لانسکی فقط دلش به حال او سوخت. اما فکر نمی‌کرد که آدمکش‌ها تا این حد ترسناک باشند. ولی حالا با دیدن آن دو چشم نقره‌ای... آدمکش! این کلمه به‌شدت در قلب لانسکی حک شد.
کاربر ۲۳۷۲۹۲۹

حجم

۱۰۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

حجم

۱۰۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد