بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مسیح فرزند انسان | طاقچه
کتاب مسیح فرزند انسان اثر جبران خلیل جبران

بریده‌هایی از کتاب مسیح فرزند انسان

انتشارات:کلیدر
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأی
۳٫۰
(۳)
زنبق‌‌ها و شبدرها تنها یک روز می‌زیند، اما آن روز، ابدیتی است که به آزادگی سپری می‌شود.
آرام
آن‌گاه که در برابرش ایستادم و خطابش کردم، یک مرد بود. چهره‌اش، دیدگان هر که را بدو می‌نگریست، کامل پر می‌کرد. به من گفت: چه می‌خواهی، میریام؟ پاسخش ندادم. اما بال‌هایم، رازم را در آغوش کشید و گرما در کالبدم جریان یافت و از آنجا که نور وجودش را برنمی‌تافتم، او را وانهادم و به راه افتادم. اما ننگ و عار از من رخت بربست و جز زندگانی، برایم هیچ باقی نماند؛ به شوق این‌که تنها باشم تا انگشتانش بر تارهای دلم زخمه بَرزَنَد.
محمد

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۵۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد