بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بادبادک‌ها | طاقچه
کتاب بادبادک‌ها اثر وجیهه علی اکبری سامانی

بریده‌هایی از کتاب بادبادک‌ها

۳٫۸
(۴)
ــــ نمازاتو می‌خونی؟ از خجالت زل می‌زنم به گل‌های رنگ‌ورو رفتهٔ قالی لاکی‌رنگ‌شان. عزیز دوباره روی دستم به نوازش می‌زند. ــــ بخون سارا جان... نمازاتو بخون... زندگی‌ای که توش خدا نباشه، مثل زمهریر سرد و یخبندون میشه... آدم باید به یه جا وصل باشه تا نور و گرما بریزه تو وجودش و انرژی بگیره. لب می‌گزم و سر تکان می‌دهم. عزیز دستم را بالا می‌آورد. ــــ نماز خوندنو خودم یادت دادم. قد الآن پارسا بودی که می‌اومدی تو اتاقم پشت سرم نماز می‌خوندی... همیشه بخونش عزیزکم...
۞⁞ڪاٰشےِکُنْج‌ِشَبِستٰانْ⁞۞
سی‌دی‌ها را جلوی رویش می‌گیرم. ــــ ببین! همه شون برای سن بالای هیجده ساله. اما پارسا تازه ده سالشه. می‌فهمی این یعنی چی؟ یعنی دلسوزی ما برای بچه مون، از دل سوزی سازنده‌ها و طراح‌های خارجی این بازی‌ها هم کمتره!
۞⁞ڪاٰشےِکُنْج‌ِشَبِستٰانْ⁞۞
کوه با نخستین سنگ آغاز می‌شود و آدم با نخستین درد
book worm

حجم

۳۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰ صفحه

حجم

۳۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰ صفحه

قیمت:
۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد