بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دانه معنی؛ بازخوانی داستان های مثنوی معنوی | طاقچه
تصویر جلد کتاب دانه معنی؛ بازخوانی داستان های مثنوی معنوی

بریده‌هایی از کتاب دانه معنی؛ بازخوانی داستان های مثنوی معنوی

گردآورنده:عباس به‌نژاد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۴ رأی
۵٫۰
(۴)
هیچ آدابی و ترتیبی مجو    هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
ما زبان را ننگریم و قال را   ما رَوان را بنگریم و حال را
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
آدمی مخفی است در زیرِ زبان   این زبان پرده است بر درگاه جان
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
بس فسادی کز ضرورت شد صَلاح
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
آنگاه که روزگار بر تو به راستی نمی چرخد، از فرافکنی بپرهیز و این و آن را میازار، بلکه ریشه هر مشکل و ناراستی را در درون خودت جستجو کن. اگر تو راست باشی، همه هستی راست است.
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
وَر بوَد صورت حقیر و ناپذیر [ُفتَنی]    چون بود خُلقش نکو، در پاش [=پایش ب] میر
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
مر مرا تقلیدشان بر باد داد   که دو صد لعنت بر آن تقلید باد
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
در حدیث قدسی فرمود: من در آسمان و زمین نمی گنجم، اما در دل بندهٔ مومن جای می گیرم
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱
ما به صد ناز، نماز و روزه ای دست و پا شکسته را به نزد او می بریم و به خاطر آن خود را شایستهٔ رحمت و نعمت پروردگار می دانیم و بر او منّت می گذاریم که بیا و عبادات و کردار ما را ببین! غافل از آنکه نزد آن شاهنشاهِ هفت دریا این سبوی ما ارزشی ندارد و اگر هدیه ناچیز ما را می پذیرد و نگاهی به ما می کند، از کرامت و مهربانی است. گاهی نیز البته جلوه ای از بزرگی خویش و آنچه نزد اوست، به ما نشان می دهد تا به ناچیز بودن خودمان و کردارمان آگاه شویم و از خودشیفتگی رهایی یابیم.
کاربر ۵۷۵۷۳۹۱

حجم

۲۲۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

حجم

۲۲۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد