بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مایکل وی (جلد پنجم) | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مایکل وی (جلد پنجم)

بریده‌هایی از کتاب مایکل وی (جلد پنجم)

۴٫۹
(۳۳)
«تو یاد می‌گیری ذات انسان یه بازیه
کاربر ۳۳۲۵۳۱۵
اون‌ها معتقدن بریان آخرین نوجوان وفادار به الجنه.
سهیل
گفتم: «ماه، شاهدِ زمینه.» لبخند غمگینی زد. «شاعرانه‌ست.»
کاربر ۷۲۱۷۲۷۸
«مرگ سریع زیرمجموعهٔ ترحم قرار می‌گیره. باید از تو درس عبرت درست کنیم. ما یه قفس میمون فقط مخصوص تو می‌سازیم و تو باقی عمرت رو اون‌جا می‌گذرونی.»
pari
تو باید بیشتر از همه بدونی که هیچ شفقتی در حق پادشاهان نمی‌شه. پادشاهان یا روی تخت سلطنتن یا توی قبر. هیچ استثنایی هم وجود نداره
pari
«چه‌طور باید کاری کنم که از هم متنفر بشن؟» «با این شروع می‌کنی که بهشون یاد بدی در حقشون بی‌عدالتی شده و این بی‌عدالتی رو خودشون در حق همدیگه انجام دادن. این‌که اون‌ها قربانی‌ن و تشویقشون کنی تا قربانی‌بودنشان رو بپذیرن.»
pari
کوئنتین سرخ شد. «ببخشین قربان. فقط داشتیم... مسخره‌بازی درمی‌آوردیم.» هتچ گفت: «اگه هر احمقی یه تاج بذاره، اون وقت همه پادشاه می‌شن.»
pari
گفتم: «تو بعضی وقت‌ها بدجنس می‌شی.» خندید و جواب داد: «همه همین‌طورن. فقط بعضی‌ها این خصلتشون رو بهتر از بقیه مخفی می‌کنن.»
pari
«مأمورهای الجن مادربزرگ ندارن، اون‌ها متولد نشدن؛ از تخم دراومدن و اسم هم ندارن. فقط الجن.»
A.zainab
من حتی از روح هم عجیب‌وغریب‌تر بودم.
A.zainab
کوئنتین بدون این‌که به بالا نگاه کند گفت: «نگهبان جهانی برگزیده ولچ. یه‌کم بااحترام صحبت کن. حالا اون چی شده؟» از زمانی‌که هتچ مسئولیت‌های بیشتری به کوئنتین محول کرده بود، او بیشتر نگران دستورالعمل‌ها و فرمان‌ها شده بود. ولی این مسئله فراتر از اصول فرمالیته بود. اِگ ولچ یکی از بهترین دوستان هتچ بود. طی اولین سال‌های اقامت کوئنتین در آکادمی، ولچ به او گلف و اسکی یاد داده بود و گاهی اوقات برای آخر هفته به شکار برده بود. ولچ برای کوئنتین مثل یک پدر بود.
کاربر ۵۷۶۵۷۰۸
وقتی هتچ خوشحال نباشه، یه‌سری افراد کشته می‌شن
ramtinLL

حجم

۲۵۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۵۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد