بریدههایی از کتاب رهاتر از بودن
۱٫۰
(۳)
پشتِ دستم
را داغ کردهام که
ازامروز تا همیشه،
چشمانم را
به روی نامهربانانِ دور و برم،
ببندم.
البت دور از جان تو، مهربان م...
مادربزرگ علی💝
ماهی قرمز تُنگ
دلگیر
از سفرۀ هفت سین،
و با خود میگفت:
آدمیان، نادانند
و نمیدانند، ماهی "سین" ندارد.
مادربزرگ علی💝
امضای کاغذی
امّا
حرفِ اول،
حرفِ آخر؛...
درونِ من،
تعهدیست
که از هزارامضای کاغذی
قیمتی تر است...
مادربزرگ علی💝
جهان،
مِه آلود
هم
که باشد،
چَشمانِ من
تصویر تو را از "بَر" است...
مادربزرگ علی💝
شهر عشق
در شهر ما،
خرچنگ،
چنگ نمیگیرد،
هرگز!
مادربزرگ علی💝
امروز
خالۀ آن کودکی شدم،
که
فال میفروخت
و
نان میخورد.
مادربزرگ علی💝
عاشق
که میشوم،
دیوانه میشود
تمام شعرهایِ من...
مادربزرگ علی💝
باران که میبارد
برف پاک کن
اتومبیل م،
تُند و تُند
می رقصد...
سیّد جواد
به قنوت
که میرسم،
نام تو را میخوانم
و ذکر تو را میگویم،
ای عشق!!!
مادربزرگ علی💝
تو
با سازِ من
بساز.
من
به سازِ تو میرقصم.
سیّد جواد
اینجا،
جای هیچ کسی خالی نیست.
همین که
من و تو باشیم،
کافیست.
سیّد جواد
سنجاق سینهام،
جا
خوش کرده است
به رویِ
سینهام.
سیّد جواد
تو
با اسب به خانۀ من آمدی،
و من، برهنه،
در خانۀ تو
برای همیشه، جا ماندم.
این خانه زیباست.
سیّد جواد
آینه
را پاک کردم
و
موهایم را برای نواختنت،
باز گذاشتهام.
امشب به خانهام،
بیا...
سیّد جواد
چشمت
کور باد
شیطان...
از این همه
خوشبختی.
سیّد جواد
در این روزهای سرد
دستهایم، عجیب،
به دستانت عادت دارند،
مَرد!
سیّد جواد
در شهر ما،
خرچنگ،
چنگ نمیگیرد،
هرگز!
سیّد جواد
مِک میزنم به
انار سرخ آینه ایی
که تو در آن جا گرفته ایی.
انار، انار
راستی
برای فریب تو؛
انار و باران کافیست.
سیّد جواد
باور کردهام؛
باقی عشق و بوسه ایی
که قرار است
به من بدهی...
سیّد جواد
حالا،
بیا و بارش باران نیمه شب دیشب را
برایم،
معنا کن...
سیّد جواد
حجم
۵۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه
حجم
۵۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲ صفحه
قیمت:
۳,۰۰۰
تومان