بریده‌هایی از کتاب فرشته درون

می‌دونی چه تعداد زیادی از مردم هرگز برنامه‌ریزی نمی‌کنن و فقط آرزو می‌کنن؟ آرزو کردن کافی نیست. فقط یه شروعه، اما بعدش باید مطمئن بشی که آرزوت امکان پذیره یا حتی خوشاینده.

باید ترس‌هات رو پیدا کنی و باهاشون مقابله کنی.

فرض کن میکل آنژ کاری رو می‌کرد که بقیهٔ هنرمندان انجام دادن: به این ‌ فکر می‌کرد که با اون سنگ چی میشه درست کرد، اما هیچ‌وقت شروع نمی‌کرد. کی میدونه، شاید امروز هم اون سنگ همینجا بود.

کلید اینه. اقدام کردن شروع یه موفقیته.

خیلی از مردم هیچ‌وقت واسه کسی که می‌خوان بشن برنامه‌ریزی نمی‌کنن،

باید بفهمیم زمان‌هایی هست که بزرگ‌ترین هنرمند (خدا) می‌خواهد ما را بتراشد، زمان‌هایی که ما را طراحی می‌کند، زمان‌هایی که پرداخت و سپس زمان‌هایی که صیقل داده می‌شیم. همهٔ این‌ها برای ایجاد یه زندگی زیبا نیازن، همونطور که برای ساخت یه مجسمهٔ زیبا بهشون نیاز داریم. - بسیارخوب، فهمیدم.

درس اینه: اگه می‌خوای موفق بشی، باید در چیزهایی که خوب انجامشون می‌دی اعتماد به نفس داشته باشی و سپس دنبالشون کنی.