بریده‌های کتاب جان دادن در راه ایده‌ها
کتاب جان دادن در راه ایده‌ها اثر کاستیکا براداتان

کتاب جان دادن در راه ایده‌ها

مشغول خودسازی باشید تا زمانی که زنده‌اید
Martha'e Dark
چگونه شرم نداری از اینکه شب و روز در اندیشهٔ سیم و زر و شهرت و جاه باشی ولی در راه دانش و بهتر ساختن روح خود گامی برنداری؟ (افلاطون، ۱۹۶۱: ۱۵-۱۶)
Ghazalsdi
فلاسفه اغلب شادمانه جار می‌زنند که «خودت را بشناس»، ولی معمولاً یادشان می‌رود بگویند که چنین شناختی چه بهای سنگینی دارد: شک به خود، سردرگمی، بی‌ریشگی. آنچه دست فرد را می‌گیرد اصلاً خوشایند نیست، بلکه اطلاع از حدها و محدودیت‌های اوست. غالباً آنچه می‌بینید منظره‌ای زیبا نیست، بلکه پرتگاهتان است، خودآزمایی که سرآغاز هرگونه جست‌وجوی جدی حکمت باشد. مسافر این راه غالباً از دل جهانی از اندوه، تعارضات درونی یا حتی زمینه‌های فاجعه می‌گذرد. ولی این سفر، هر قدر هم جان‌سوز باشد، به مقصدش می‌ارزد
Ghazalsdi
. شاید قصه اساساً این باشد که فلسفه نه از بُهت، که از شرم شروع می‌شود؛
مسلم عباسپور
کسی که پروژهٔ خودسازی را آغاز می‌کند مثل هنرمندی است که پی یک اثر عظیم و رستگاری‌بخش می‌رود. به‌واقع، خلق یک خویشتن منحصربه‌فرد برای خود دشوارترین و پرزحمت‌ترین هنر است. بی‌دلیل نیست که نیچه در حکمت شادان می‌گوید: «فقط یک چیز لازم است، منش‌دادن به شخصیتْ هنری است بزرگ و کمیاب»
Ghazalsdi
بدون ریشه‌ای که تو را به یک مکان گره بزند، می‌توانی هرجا را که بخواهی خانهٔ خویش بدانی؛ بدون صورتی از آنِ خودت، می‌توانی هر نقابی که میلت کشید بزنی. در صحنهٔ عظیم دنیا، می‌توانی هر تعداد نقش که بخواهی بازی کنی؛ اگر هیچ (هیچ چیز خاص) نباشی، می‌توانی هر چیزی باشی. لذا بین این دو کرانه («هیچ» و «هر چیز») می‌توان زمین بازی و البته دامنهٔ واژگان یک انسان‌شناسی فلسفی جدید را تأسیس کرد. عمدهٔ فلسفه‌ورزی‌های متعاقب غربیان دربارهٔ معنای انسان‌بودن دقیقاً در همین فضا واقع شد
Ghazalsdi
خدا یک پیش‌نویس تقریبی از آدم ساخت که تمام‌کردنش کار خود آدم است.
Martha'e Dark
عقل سلیم در وضع بحرانی می‌گوید که محتاطانه عمل کنیم تا منابع حفظ شوند، اما آن مردم هرچه را برایشان مانده است به‌سرعت خرج می‌کنند. عجلهٔ این جماعت نظیر ندارد؛ در همان لحظه‌ای که مرگ نزدیک می‌شود، آن‌ها به‌سوی بلع لذات حیات می‌شتابند. دقیقاً همین حضور مرگ است که شهوت زندگی‌شان را می‌افزاید
مسلم عباسپور
فلسفه، چنان‌که بایدوشاید، حتی دنبال کتاب‌نوشتن هم نیست. فلسفه بی‌تردید محتاج نوشتن است و خوب نوشتن می‌تواند خدمت بزرگی به فلسفه بکند. ولی، عطف به مقصود غایی فلسفه، نوشتن لاجرم امری مقدماتی است، چون فلاسفه هر قدر هم نویسندگان خوبی باشند، فلسفه‌شان نه در نوشته‌هایشان بلکه جای دیگری نهفته است. به یک معنا، آنجا که نوشتن تمام می‌شود فلسفه آغاز می‌گردد. نوشتن تمرین است، در بهترین حالت آخرین تمرین قبل از اجراست، نه اجرای اصلی؛ فلسفه نمایش اصلی است.
Ghazalsdi
سرشت مابقی موجوداتْ محدود و مقید به حدود قوانینی است که ما وضع کرده‌ایم. تو، که در قید هیچ حدی نیستی، بنا به اختیار خودت، که تو را در کف اراده‌اش نهاده‌ایم، برای خودت مقرر می‌کنی که محدودیت‌های سرشتت چیست. ما تو را در مرکز جهان قرار داده‌ایم تا از آنجا هرچه را در جهان هست راحت‌تر ببینی. ما تو را نه از جنس آسمان آفریده‌ایم و نه از جنس زمین، نه فانی و نه جاودان، تا با آزادی انتخاب و شرفت در مقام سازنده و قالب‌ریز خودت، خودت را به شکلی بسازی که ترجیح می‌دهی. قدرت آن را خواهی داشت که تا پایین‌ترین شکل‌های حیات، که حیوانی‌اند، تباه شوی. قدرت آن را هم خواهی داشت که بر اساس حکم روح، در شکل‌های والاتر، که آسمانی‌اند، دوباره زاده شوی
Ghazalsdi

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۳٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد