مشاهدات زیاد است مابقی استنتاج است
koorowsh
برای مثال، مشاهده به من میگوید که تو امروز صبح در ادارهٔ پست خیابان ویگمور بودی، اما از استنتاج متوجه میشوم در آنجا تلگرامی ارسال کردی.
koorowsh
هیچ ترکیبی از وقایع وجود ندارد که ذهن انسان نتواند توضیحی برای آن بیاورد
koorowsh
هر جزئی از نظام دربرگیرندهٔ اطلاعات کل نظام است
koorowsh
یک منطقدان از چکهٔ قطرهای میتواند استنباط کند که آبشار نیاگاراست یا آتلانتیک بدون اینکه چیزی ببیند یا بشنود.
koorowsh
هر اندازه شخص توانایی خاصی را بیشتر رشد دهد تا بهتر انجام دهد، به همان اندازه دیگران کمتر متوجه جزئیات نحوهٔ انجام دادن کارش میشوند. وقتی مردم مشغول انجام دادن فعالیتی هستند، روی آنچه انجام میدهند تمرکز دارند؛ ولی به ریزهکاریهای پردازش ذهنی که کار را انجام میدهد توجهی ندارند. لذا به عملکردهای بسیار مؤثرتر، تواناییهای ناخودآگاه گفته میشود.
مصطفی ناصحی
فرایند استنتاج هولمز به شدت به کانال ادراک بصری وابسته است.
koorowsh
از جمعبندی تأثیراتی که رفتار خاصی در محیط آن را به وجود آورده است و بررسی تأیید وجود این نشانهها یا حذف شدن آنها در محیط، این استنتاج حاصل میشود.
koorowsh
توضیح هولمز در خصوص استراتژی خُردِ استنتاجش نشان میدهد که این استراتژی در ابتدا «فرایند حذف است»
koorowsh
استراتژی خرد هولمز برای مشاهده شامل، ارتباط ویژگی محیط بیرونی کنونی از دریافت بصری با حافظهٔ ذهنی است
koorowsh
تمام گزینههای دیگر را حذف کن، آنچه باقی میماند حقیقت است.
koorowsh
تو میبینی، ولی مشاهده نمیکنی
koorowsh